درتاریخ درخشان مملکت عزیزماهنرمندان زیادی حیات بسربرده وفعالیتهای چشمگیری درقسمت هنرهای نقاشی، هیکلتراشی، صنایع مستظرفه، صنایع دستی، معماری ومهندسی وغیره انجام داده اندکه کثرت وتعدد شواهدهنری شان باعث افتخارات مامی باشد. پیش ازآنکه موزیم ملی افغانستان غارت وتاراج گردد،نمایانگر وباعث اثبات نظرفوق میگردید، همچنان نمونه های نقاشی وصنایع دستی مردم هنرپیشۀ افغانستان سبب زیب بسیاری ازموزیمهای دنیا شده بود. آثارهنری که ازکشف استوپۀ بودا درتپۀ سردار بدست آمد، تاریخ هنرکشورمارا کهن تر وغنی ترجلوه میدهد. این استوپه که درخلال حفریات سال1959 بواسطۀ باستانشناس ایتالوی صورت گرفت، بزرگترین ستوپۀ دورۀ بودایی افغانستان بشمارمیرود. درطلاتیپۀ ولایت جوزجان که ازشش قبربیش ازبیست ویکهزاراثر طلایی بدست آمد، نمایانگرقدرت هنری سه ونیم هزارسال قبل مارابیان میسازد.
هم چنان مجسمه های بزرگ بودا که وقتی بانورهای سرخ وسبزشان کوه و برزن بامیان رانورافشانی میکردند، نمونه های هنری مردم مارا نمایان ساخته اند.
به اثرکاوشهای ایتالویها یکتعداد ازافتخارات هنری دورۀ غزنویان کشف شدکه معرف هنری آن عصربشمارمیرود. دربارمحمودغزنوی و درباراخلاف او نیزمملو از تزیینات، جواهرات کاری، نقاشی و تذهیب کاری بوده که توسط هنرمندان ماهرآنعصر انجام یافته است.
دردورۀ تیموریان هرات(قرن نهم هجری) فعالیتهای زیادهنری صورت گرفته ومردان نامی درآن زمان ظهورنموده اند. استادکمال الدین بهزاد مؤسس مکتب نقاشی هرات ومیرعلی هروی ازبزرگترین خطاطان ومعروفترین آن عصربشمارمیروندکه به تشویق شخص پادشاه عالیجاه تیموری سلطان حسین بایقرا وهمکارمداوم او امیرعلی شیرنوایی نه تنهادرساحۀ هنرهرات رامرکزهنری خراسان زمین ساختند، بلکه مهدعلم ودانش نیزگردانیده بودند. هنرمعاصرافغانستان بعدازآغازحکومت امیرامان الله خان رونق خوبی یافت.
هنرقدیم قبل از اسلام: اولین دورۀ تحقیقات اررکیالوژیک غیررسمی درافغانستان درسالهای 1823 و1922خاتمه می یابد. علمای این دوره که یک قرن را وقف تحقیق خویش قراردادند، عبارت ازعلمای انگلیس میباشندوبه استناد این گفته طوریکه درآریانا دایره المعارف ونوشته های استادعلمی آمده، که سیاحین اروپایی مخصوصاً انگلیس بودندو غالباً نظریات واندوخته های این گروه خط السیرمحققین و کاوشگران دیگر انتخاب گردید. دربین سالهای 1824و1842 میتوان اشخاص ذیل رانام بردکه درتحقیق موضوعات باستانی وطن مانقش عمده داشتند:
مورکرافت Moorcraft، تری بیک Trebeck، کورت Court، چارل میسن Charl Masson، جرارد Gerard، و هانگ برگر Hong Berger ؛ و دربین سالهای 1878 و1885 اشخاص ذیل رامیتوان نام برد، یات Yate، دبلیو سپمپسن W. Simpson، کپتان تلبوت Talbot و میتلاند Maitland.
اشخاص اخیرالذکر درخلال کاورشهای خودبه کشف آثارگرانبهای یونان وبودایی موفق شدند وآثاریافت شده رابه موزۀ بریتانیا انتقال دادند. همچنان چارل میسن دربارۀ مسکوکاتی که ازاستوپه های دورنته، هده، بگرام و دیگرآثار بودایی بدست آمده، شرح وآنرا به نشر سپرده است.
آثاری که ازشش قبر درطلا تیپۀ جوزجان بدست آمد، بیش از21هزار پارچۀ هنری بود. این کشف دروقت حکومت دست نشاندۀ روسها بود، دانسته نشد که بعدازآن برتیپۀ مذکورچه وقایع رخ داد. روسها و متملقین شان خود کوزه گر وکوزه فروش بودند. حفریات رسمی افغانستان درسال1922 که باهیئت باستانشناسان فرانسوی که طی یک قراردادرسمی عقدگردیده بود، آغازمی یابد که سالیان زیادی درزمینۀ حفریات ونتایج مثبته را بدست آوردند.
هون تسنگ زایرچینی هده رابنام هلو وساحۀ اطراف آنرا نگاراهار ذکرکرده است. درینجا یکتعدادکله های پلاستری بودا و بوتی زاتو که خدای کوچک شیطانها بود وغیره نمونه های آن کشف شد. هم چنان مجسمه های بامیان شواهدعالی هنرمجسمه سازی وهیکلتراشی درافغانستان قدیم بشمارمیرود. این مجسمه هاهرکدام پنجاه وسه وسی وپنج متر ارتفاع داشتند، که ازبزرگترین مجسمه های دنیا بشمارمی رفتند.
کوشانی هادربگرام درقرون اول، دوم وسوم استقراریافتندوپایتخت شان درزمان کنیشکای کبیر به وقت تابستان بگرام ودرزمستان تاکسیلا بود. درآن وقت صنعت (گریک و بودیک ) ترقی زیادی داشت وصنعتگران ماهر ومعماران پرتوان وجودداشتندکه درساختن تعمیرات وتراش هیکل هاسعی ها بخرج رسانیدند. دروقت حکومت کوشانی هاآزادی دین وجودداشت ومیلان خودکوشانیها بطرف بودیسم بود، وآیین بودایی درحقیقت شکل رسمی رابخودگرفته بود. چنانچه گفته آمد، دربگرام دردامنه های حصارکوهستانی قشنگ کاپیسا معابد واستوپه هایی آباد شد.
به اثرحفریات وپژوهش دربامیان چنین نتیجه بدست آمده که نقاشی ومجسمه سازی درقرن اول ودوم میلادی پیشرفتهای محیرالعقولی نموده است. همچنان آثارمشترک ازنمونه های بارز وفوق العادۀ مدنیت این دور بشمارمیرود. درفندقستان یکتعداد آثارونمونه های مجسمه هانیزبه مشاهده رسیده که تأثیرات مدنیت بودایی برآنها را واضح میسازد.
درمدنیت (یونان وباختر ) روش های نقاشان معروف یونانی مثل ایصوف برهنرافغانهای آن دور تأثیرات زیادی نموده وبه اثرامتزاج ویکجا شدن هردومدنیت سکه های آن دوره ازسکه های قدیم یونان قشنگتر وبهتر جلوه میکنند. تمدن گریک وبودیک درقرون اول ودوم ق م درآریانا به میان آمد وگندهارا مرکزعمدۀ ترقی و پیشرفت مسلک نقاشی گردید، ونمونه های که درهده دیده میشود شواهد خوبی ازین دوره میباشند./ (دنباله دارد)
(منتشرۀ هفته نامۀ امید)