این تنها افغانستان نیست که روز های دشوار و پر مخاطره ای را پیشرو دارد با توجه به بحرانی که در روزهای اخیر در پاکستان شدت بیشتری به خود گرفته است، این مسئله که پیروزی در افغانستان نیاز به تلاش در دو کشور پاکستان و افغانستان دارد، پررنگتر جلوه میکند. آیا بدون حل معضل پاکستان رسیدن به ثبات و آرامش در افغانستان میسر خواهد بود .
اگر به مذاکرات که بین رئیس جمهور افغانستان و رئیس جمهور پاکستان در حاشیه اجلاس شانگهای در تاشکن و ملاقات آقای صلاح الدین ربانی وزیر امور خارجه افغانستان با سر تاج عزیز توجه کنید، میبینید که یک واقعیت آنجا خودش را نشان داد و آن این بود که بعد از زد و خورد کشتن و بستن ها در خط دیورند خط فکری را که آقای اشرف غنی در جریان انتخابات دو سال گذشته با پاکستانی ها مطرح کرده بود و در آن اشارات به نفع پاکستان ضمانت شده بود یا این امیدواری پاکستانی های بخاطر به قدرت رسیدن جناب آقای غنی در چوکی ریاست جمهوری افغانستان مشتاقانه لحظه شماری میکردند از سوی دیگر در گذشته و حال اکثریت مردم افغانستان و جهان میدانند و باور دارند که مرکز تروریسم در واقع در مناطق قبایلی پاکستان است و تا زمانی که نیروهای امریکایی و افغانی نتوانند آن منطقه را آرام کنند، هیچ کس به شکل طبیعی اگر صد ها وعده و نوید داده و گرفته باشند نمیتوانند به مشکلات نا امنی در افغانستان پاسخ دهد، چون در حال حاضر علیالقاعده قبایل پشتون در آن طرف خط دیورند از طالبان گروه حقانی و القاعده حمایت میکنند این حمایت از پشتیبانی اداره ISI و نظامیان پاکستان نیز همه جانبه برخوردار است . از سوی دیگر بعد از کشته شدن ملا اختر محمد منصور رهبران طالبان در کویته مقامات امریکایی بخاطر جنگ با طالبان فعال تر شده اند و مراکز طالبان را گاه و بیگاهی مورد بمباردمان توسط چرخبال های نظامی خویش قرار میدهند تصور میشود با چرخش که از چندی بدینسو در سیاست امریکا بوجود آمده امریکاییها درهرحال میخواهند مسئله افغانستان، طالبان و گروه های دیگر را حل کنند. چون میدانم اعتبار امریکا و ناتو در حال حاضر به این مسئله بستگی دارد. که سرنوشت صلح و جنگ در افغانستان به کجا می رسد برد یا باخت آبرو مندانه و یا مزبوهانه از این زوایه اگر به مسئله نگاه کنیم، من فکر میکنم که تحولات پاکستان با تحولات افغانستان کاملا مرتبط است و این ارتباط را امریکاییها آگاهانه ایجاد کردهاند. آنچه که من باور دارم استراتژی جدیدی امریکا بخاطر ماموریت در افغانستان در حال طراحی است که در آن استراتژی جدید نگاه آن کشور به افغانستان و پاکستان یکی است با این طرح و باور جدید پاکستانیها دیگر شانسی برای ادامه سیاستهای دو پهلو فریبنده و ماجرا جویانه گذشته خود در منطقه ندارند. حالا باید انتظار کشید که امریکایی ها علاقمند دوام ماموریت حکومت وحدت ملی با در نظرداشت توافقنامه که با حضور داشت جان کری امضا کرده اند که از عمر آن تقریباً سه ماه زیادتر نمانده است دارند یا یکبار دیگر مسایل حکومت عبوری موقت مطرح بحث قرار میگیرد چون دوام نظام و دوام حاکمیت در سرنوشت جنگ و صلح جایگاه خاص خود را دارد هیچ کس نمی تواند از آن انکار نماید.
به احتمال زیاد اگر اتفاق خاصی نیافند، انتخابات پارلمانی در جریان همین سال صورت نخواهد گرفت و حکومت وحدت ملی شانس بیشتری نسبت به باقی مانده در اریکه قدرت آن هم به پشتیبانی مقامات امریکایی دارد .
منتها اگر مشکلات از این زیاد تر شود فکر میکنم شرایط مقداری از وضعیت موجود تغییر میکند. دور از امکان نیست که مردم صد ها هزار نفر به جاده ها بریزند و تقاضای ختم حاکمیت وحدت ملی را بنمایند آنگاه با همه دفاع که امریکایی ها از این حاکمیت دارند فشارها در سطح ملی و بین المللی روی امریکا را بیشتر خواهند شد . اگر غربی ها جهت سر کوبی تظاهر کننده گان در شهر ها دست به سلاح ببرند و بدون چون چرا عمر حکومت وحدت ملی و پارلمان را خلاف قانون اساسی طویل سازند آنگاه امریکایی ها دیگر کلا حاکمیت ملی افغانستان را نادیده بگیرند و به دولت و پارلمانشان توجه نکنند سخن جداگانه ای است ولی من خوشبین نیستم که کسی بتواند در بحران های داخلی یک شبه فایق آید. از سوی دیگر در حال حاضربحث جدی که در رابطه با این مسئله وجود دارد این است که جنگ از مناطق آسیب پذیر هلمند بدخشان، کندز ، فاریاب ، آهسته آهسته بطرف شهر ها گسترش پیدا کند و از آنجا به تمام افغانستان، به ویژه شهر های مانند کابل ، هرات ، کندهار ، مزار ، پروان و لوگر انکشاف نماید .
بنابراین احتمال اینکه جنگ به همه جا کشیده شود و افغانستان در اثر مداخلات بی شرمانه پاکستان درگیر یک جنگ داخلی بشود در حال حاضر خیلی منطقی به نظر نمیر سد امیدواری من با این حرف وابسته گی دارد که در شرایط موجود ارتش افغانستان از قدرت کافی برخوردار است و توان کنترول اوضاع داخلی را دارد اگر وضعیت کنترول هم شود افغانها باید بهایی را برای این وضعیت که هر روز بد تر می شود بپردازد.
مجموعه این فشارها بههرحال نه تنها دولت افغانستان را آسیب پذیر می کند و ممکن است که جنگ را بخصوص به مناطق دیگر نیز بکشاند. در حال حاضر مرزهای تاجکستان و ازبکستان تا حد زیادی امنترین مرزها گفته میشوند. در این مورد مشکل خاصی ندارند. منتها یک مسئله وجود دارد و آن موضع روسیه است. این مسئله بستگی دارد که موضع روسیه تا چه حدی هوشیارانه باشد نسبت به این مسائل در حال حاضر آنچه بنظر می رسد .
سیاست روسیه حمایت از دولتهای مرکزی است. هم در پاکستان و هم درافغانستان ولی اگر دولت افغانستان دچار مشکل اساسی بشود و درگیری شدیدی داخلی بخاطر تصائب قدرت پیش آید، در آن صورت معلوم نیست که روسیه واقعا چه سیاستی را در پیش خواهد گرفت.اگر سیاست روسیه و کشور های آسیای میانه هوشیارانه باشد و خود را بیطرف نگه دارند و به طرف حمایت از سرکوب مردم در خارج از مرز های خود نروند برداشت من این است که وضعیت بطرف بحران زیاد انکشاف نخواهد کرد . در حال حاضر روسیه قضایای افعانستان را دقیقاً تحت نظر دارد بهتر خواهد بود.
فدراتیف روسیه باید سیاست متوازنی را در پیش بگیرد. یک سکوت مصلحتی هم شاید بیشتر به نفع آن کشور باشد چراکه اگر به نوعی طالبان احساس کنند که روسیه با آنها هماهنگ است در آن صورت بعید نیست که روسیه را هم در مسیری قرار دهند که دولت های دیگر را قرار دادهاند. بنابراین احتمال این مسئله وجود دارد. از سوی دیگر به باور من در حال حاضر پاکستان سخت تحت فشار جامعه جهانی قرار دارد در چنین وضعیتی من فکر میکنم که پاکستانیها امروز یک مقداری هوشیارتر از گذشتهاند و خیلی دنبال این نیستند که جنگ تمامعیاری را که امریکاییها میخواهند راه بیاندازند دامن بزنند، بهطوریکه بعدا نتوانند آن را کنترل کنند. من حدس میزنم ارتش پاکستان در حد کنترل موقتی در ساحه مسئولیت خود هستند چی این کنترول موقتی باشد چه دایمی از طرف دیگر با همه امید و آرزو ها امریکایی ها میداند که پاکستان در موقعیتی نیست که بتواند از یک طرف تمامی خواستههای امریکا را برآورده کند و از سوی دیگر به یک جنگ داخلی مخرب تن بدهد و آینده خود را بخاطر آوردن امنیت در افغانستان با ابهام روبهرو کند.