همه گویند که ما پنجهء شاهین داریم
آری داریم ، مگرجمله پی کین داریم
آب تا زیـرگلو، بچه نهادن ته پا
این رواجیست که ازدَورهء پیشین داریم
ازپی منفعت خویش، همه کوروکریم
نه خیالی به دیانت، نه غم دین داریم
نام ما شیرژیان ، لیک به هنگام عمل
هیبت شیرغریـوندهء قالین داریم
دیگران ، پرزده ، سیرمه وپروین دارند
ما به سودای پـری ، کی غم پروین داریم
لقمهءما ، زدهـن می برد ارباب ریا
چقدرنام خدا عزت وتمکین داریم
دشمن ازمردن ما دست دعا کرده بلند
به دعای دگران ، ما همه آمین داریم
پـرشد ازقصه وافسانهء ما گوش جهان
ما عجب گوش فروخفته وسنگین داریم
پیش بیگانه ، سرعجزواطاعت شده خم
با برادر، سرجنگ وجـدل وکین داریم
آبروازکف ما می رود امروز( اسیر)
گرچه تاریخ درخشنده وزرین داریم