رفتن به محتوا

Maria Daro

در سـایـت مـاریـا دارو خـوش آمـدیـد

Contact

maria.daro@gmail.com
نویسندگان محترم مسؤل نوشته های خویش مباشند

Sections

  • استاد پرتو نادری
  • اطلاعیه
  • اندیشه های دل
  • پروفیسر داکتر غبار
  • پروفیسورداکتر عبدالواسع لطیفی
  • پیام های سلیت و خبر فوتی و مرثیه
  • پیامها و تبریکات
  • جوانان
  • داستان ها را بشنوید
  • داکتر حمیدالله مفید
  • زنان
  • شادروان میر غلام محمد غبار
  • شعرونه – اشعار
  • فرهنگ و ادبیات و هنر
  • فیلم
  • کمیدی
  • محمد مرادی
  • مسایل اجتماعی
  • مصاحبه ها
  • مطالب تاریخی
  • مطالب تحقیقی و علمی
  • مطالب تراژیدی
  • مطالب دینی
  • معرفی کتاب
  • معرفی و دانلود افغانستان در مسیرتاریخ و سایر کتب
  • مقالات : مهرالدین مشید
  • مقالات احمد سعیدی
  • مقالات تحقیقی حـــامــد نـــویــد
  • مقالات تحقیقی دکتور علی احمد کریمی
  • مقالات سـیـاســی
  • مقالات عمومی
  • مقالات ماریا دارو
  • موسیقی

نوشته های تازه | Recent

  • آیا حکومت در تبعید میتواند مشکلات افغانستان را حل کند؟ : احمد سعیدی
  • جوان صد افغانیگی داستان کوتاه – نوشته : ماریا دارو
  • داستان خیلی زیبا : نوشته ؛ ماریا دارو
  • راهِ عملی ایجاد (اتاق فکر) : نور محمد  غفوری
  • ایستگاه آخر زنده‌گی : اسداله فهندژ سعدی (بلبل شیرازی )
  • اصلاحی در اسلام و جایگاه ی اسلام سیاسی «قسمت سوم» نویسنده: مهرالدین مشید
  • یک طنزک نو بنام سوداگر : هارون یوسفی
  • خوراکۀ رایگان : استاد پرتو نادری
  • نشانه هایی از رستاخیز مردمی و نگرانی های رهبران طالبان : مهرالدین مشید
  • نیست اغراق این که گویم کاپیِ مهتاب بود : میرزا ابوالپشم

کتاب جدید | Books

Click here to read
Click here to read

New Book
Click here to read
New Book
Click here to read
New Book
Click here to read
New Book
Click here to read
New Book
Click here to read
New Book
Click here to read


پـــروردگارا !
در دل هر زره آفتاب هستی خورشید نور جهان تاب هستی مهر دل جان جان ماهستی بیتو همه بی آب وتاب هستی پــــروردگارا ! روح وروانم هستی نور دیدگانم هستی ورد زبانم هستی - هستی دل وجانم هستی پــــروردگارا ! بنده ئی خاکسار ُ خاک پای خاک پای درگاه الهی
ح - سهی - کابلی
*************
از مـــن بود
آن تیشه که ریشه ام شکست ُ از من بود آن قفل که خانه ام ببست ُ از من بود من گله و شکوه ئي از دشمن نکنم تیری که به سینه ام نشست ُ از من بود
ن - سنگر ******************** بشـــر دوستـــی !!!! ******** من ســیـاهــم ُ توســفــیــد ُمگــر عبـیـش در کجاســت - اگر این جــهــان توســـت واگر آن جــهــان ماســت - پدر و مـــادر ما اگـــر آدم وهواســــت - بالای رنگ پوســــت ما ُ چـــرا دعـــوا در اینجاســـت . شــــعــر از مــــاریـــــا دارو

بـاخبر بـاش که ایـن خـلـق خـدای دارد… شـعر از عبدالرحیم شیدا

https://youtu.be/vKfQI11VXb0

ارسال شده در ژوئن 4, 2017ژوئن 4, 2017نویسنده ماریا دارودسته‌ها شعرونه - اشعار، مطالب تراژیدی

راهبری نوشته

پیشین نوشته قبلی: جنایات وفجایع بدتردرافغانستان درآستانه تکوین است : دکتـور علـی احـمد کریـمی
پسین نوشته بعدی: تـراژیـدی کابـل : مـفسر سیـاسـی: میـرعبـدالرحیـم عـزیـز
با افتخار نیرو گرفته از WordPress