31 می، روز وحشت و دهشت در کابل بود. دشمنان خارجی و داخلی افغانستان ضربۀ سهمگینی بر مردم ما وارد کردند. چه کس یا کسانی این فاجعه را آفریدند، هنوز کاملاً مشخص نشده است. دولت مستعمراتی کابل شبکۀ تروریستی حقانی و حامیان پاکستانی آنها را ملزم به ارتکاب این جنایت عظیم دانسته است. در حین وقت، یک عده از صاحب نظران امور افغانستان معتقدند که جنگ مخفی بین دستگاه های استخباراتی امریکا و آلمان در جریان است که این حادثه هم شاید یکی از انعکاسات آن باشد. همچنان، جنگ استخباراتی هند و پاکستان را نباید از نظر دور داشت که افغانستان را به میدان نبرد استخباراتی همیشگی خود مبدل ساخته اند. قربانی این تراژیدی مردم افغانستان و بازندۀ اصلی آن دولت مستعمراتی کابل است. دولت مزدور و مستمعراتی کابل را باید در قدم اول مقصر دانست، زیرا قادر نیست که امنیت و آسایش را برای اتباع کشور فراهم سازد.
ارتکاب جنایت عظیم در کابل وجود انسان را سراپا می لرزاند. برج ایفل در فرانسه نسبتخلق این جنایت در کابل برای مدتی تاریک شد. این حادثۀ خونبار در محلی اتفاق افتاد که به گفتۀ مقامات دولت مستعمراتی یکی از امن ترین محلات کشور است. بدین معنی که محل حادثه ناحیۀ “وزیر اکبر خان” بود که اکثر سفارت خانه ها و منازل مقامات دولت مستعمراتی را در خود جا داده است. خلق این وحشت سوال برانگیز است که چطور تروریست ها و یا سازمان های تروریستی توانسته اند که با موجودیت ده ها سد و موانع فزیکی مواد منفجره را با یک لاری مواد فضله انتقال داده و وحشت بیافرینند. تا لحظات تحریر این مضمون مختصر، گزارش ها تعداد مقتولین را 90 تن و زخمی ها را بیش از 460 تن اعلام کرده اند. خسارات مادی ناشی ازین عمل تروریستی غیر قابل بیان است.
اشرف غنی اعلام کرد که “زمان بسیج ملی علیه گروه های ضد بشری و حامیان خارجی آنها فرا رسیده است”. باوجودیکه “غنی” از پاکستان نام نبرد، اما سازمان امنیت ملی افغانستان در روز حادثه اعلام کرد که “حملۀ مرگبار چهارراهی زنبق توسط شبکۀ حقانی با راه نمایی و دستور مستقیم استخبارات نظامی پاکستان انجام شدهاست”. نتیجه گیری سازمان امنیت ملی دولت مستعمراتی قابل تقدیر است. کاش این سازمان با “کفایتی” که در نتیجه گیری از خود بروز داد، می توانست جلو این حادثۀ وحشتناک و خونبار را بگیرد تا تراژیدی کابل خلق نمیشد. “غنی” همچنان از گروه های سیاسی خواست تا “تمام اختلافات سلیقه یی، تنظیمی و سیاسی را کنار بگذارند و به خاطر یک فیصلۀ سرنوشت ساز ملی که حکومت و نیروهای امنیتی آن را تطبیق خواهند کرد، گرد هم آیند”. “غنی” و سایر مقامات دولت مستعمراتی کابل بار ها و بار ها کلمات مطنطن را بکار برده اند تا رفع مسؤولیت نمایند. مردم به عمق فساد در دستگاه دولت مستعمراتی پی برده ند و بیشتر ازین به جمله پردازی های میان تهی غنی و عبدالله وقعی قایل نیستند.
این جوان پیاده تا شفاخانه رفت اما نزدیک به دروازۀ ورودی شفاخانه جان داد
نظرات مختلفی در خصوص خلق این وحشت و حادثۀ تروریستی اظهار شده است. دولت کابل اظهار داشت که “1500 کیلو گرام مواد منفجره در لاری مواد فضله جا به جا شده بود”. خسارات جانبی این انفجار هزار ها متر مکعب را در بر گفت و تعداد زیاد از مردم را به هلاکت رساند و منازل و تعمیرات را منهدم نمود. درین جنایت، عکس های رقت آور و خونبار مردم به مشاهده می رسد، لاکن بقایای لاری حامل مواد منفجره دیده نشده است.
نظر اول اینست که این یکی از نتایج جنگ عظیم استخباراتی بین هند و پاکستان است که افغانستان را برای نبرد خود انتخاب نموده اند؟ هر زمانیکه کابل و دهلی با هم قرار دادی می بندند تا همکاری های خود را در ساحات مختلف خصوصاً امنیتی گسترش دهند، پاکستان در اضطراب می افتد و حادثه مرگباری را در افغانستان خلق می نماید. پس شاید این هم یکی از ابتکارات ضد بشری پاکستان باشد.
نظر دوم اینست که خلق این حادثه توسط یک راکت و یا حملۀ درون صورت گرفته است. چُقری که توسط انفجار خلق شده، نشان میدهد که باید یک بم و یا راکت به محل حادثه اصابت کرده باشد. به عکس پائین نگاه کنید که چه را برای ما می فهماند. این نظر ما را به
سوی اختلافات ذات البینی آلمان و امریکا می کشاند. منازعه بین امریکا و آلمان که ناشی از امتناع آلمان برای اعزام نیروی بیشتر به افغانستان بود، خلق شده است. شنیده میشود که سفارت آلمان اعضای خود را دو روز قبل به مزارشریف انتقال داده بود تا از گزند این حادثه در امان باشند. اگر این نظر تائید نشده درست از آب برآید، افغانستان در جنگ خونین استخباراتی دیگری گیر خواهد افتاد.
تصور نمیشود که به این زودی علل و عوامل این تراژیدی آشکار گردد. نظرات در مورد وقوع این حادثه هنوز در سطح استدلال نظری قرار دارد. ما باید منتظر باشیم که مردم و میهن دوستان واقعی از عمق این جنایت و توطئه پرده بردارند.