کشورهای بارفاه وهدفمند که ازترقی وافتخارات ملی و حقوق طبیعی افراد جامعه دفاع می نمایند شبه همدیگراند وبه گفته ولترتاریخ آنها شرح فکرانسان است.کشورما شکل خاص خودرا دارد. تاریخ کشورماتاریخ استبداد های سیاسی وموهومات پوچ وخرافات جاهلانه است که اندیشه های والای انسانی وکرامت های بشری قربانی تعصبهای ابلهانه گردیده است. بدترین وسیاه ترین عصردرتاریخ کشورما دوران سیزده سال زمامداری کرزی است، او دراین دوره سیاه روند فاسد سازی ملت واحد را بامشروعیت بخشیدن تمرکزقدرت وثروت به دست ابلهان جاه طلب ،ضعیف النفس،دروغگو،حریص و بداخلاق نه تنها امید وآرزوی مردم رابه آینده شفاف وانسانی بی اعتماد گردانید بلکه اکثریت مردم اقوام مختلف رابرده وپیرو تکه داران بیرحم سفله پرور ساخت وتساوی طلبی های بشردوستانه را باسپردن تمرکزقدرت وثروت به نمایندگان خائین وتاجران دین ووطن روند فاسد سازی ملت واحد راسریع ترگردانید وملت فاسد نمی تواند با هم متفق باشند وسرنوشت ومنافع مشترک داشته باشند.
دوره زمداری دولت وحدت ملی رسواتر غم انگیزتر ازعصر کرزی است چون مقبولیت مردمی ومشروعیت قانونی ندارد،سران این دولت مزدورواجیراند ومزدوران واجیران نمی تواند آزاد باشند وکسانیکه آزادنیستند احساس مسئولیت نمی نمایند وازهمین سبب ازنواندیشی و تساوی طلبی های بشردوستانه هراس دارند، بزرگان تاریخ میگویند آزادی یعنی مسئولیت وبه همین جهت اغلبا از اومی ترسند وآزادی حقیقی یعنی نیروی که انسان رامجبور به وظایف ومسئولیتها می نماید. دولت وحدت ملی هیچ دستآورد مثبت ندارد که انسانهای باوجدان به آن افتخارنماید. ننگین ترین دستآوردهای این دولت مفلوک ودر حال احتضارقتل های زنجیری، بی امنیتی وفساد است، دراین دولت افراد واشخاص شایسته درحاشیه رانده شده اند اما اززورگویان تفنگدار وقسی القلب درارگ ریاست جمهوری استقبال میگردد.مردم ازظلم وبی عدالتی دولت بی حیا وبی شرم وحدت ملی به ستوه آمده اند، رویداد های دلخراش وفجایع ملی در این دولت وبه ویژه روزها وماه های اخیر که قلب کابل را لرزانید وصدها هموطن ما قربانی وزخمی گردیدند ودرماه مبارک رمضان پدران، مادران ، خواهران وبرادران باسینه های سوخته درسفره اشک و خون افطار نمودند وازبارگاه الهی آرزوی سقوط وزوال این دولت ناکارآمد را نمودند تامردم مظلوم افغانستان ازشراین گرگان درنده درامان مانند…….. هنوزاجسادقربانیان دفن نگردیده بود یک روزبعد عزادران این بارنه برای دادخواهی بلکه با شعارهای استعفای اشرف غنی،عبدالله عبدالله، اتمروسایرمقامات بلند رتبه وبی مسئول امنیتی راهی ارگ گردیدند. مزدوران تشنه به خون ازترس خشم مردم وجلوگیری قیام سرتاسری ازسرکوب وحشیانه برعلیه مردم بی سلاح استفاده نمودند یک روزبعد دراثرسه انفجارپی درپی درمراسم نمازجنازه یک تن ازقربانیان ارگ نیشینان ده ها خانواده دیگر عزادار گردید.هجوم مردم به کاخ ریاست جمهوری خود جوش،هیجانی ونامنظم بود و حضورافراد مغرض، توطئه گر ودلال های سیاسی که درکاسه سرقربانیان درفکر منفعت جویی های زودگذراند این اعتراض مدنی راکه مردم دیگربه این دولت دروغگو وفاسد اعتماد ندارند کمرنگتر گردانید ونه توانست ازحمایت اکثریت اهالی جمعیت پنج میلونی کابل برخوردار گردد واگرازنقاط مختلف کابل لااقل یک میلون نفربطورآرام ومنظم به اطراف دیوارهای کانکریتی و سیم های خاردارارگ به خاطرسرنوشت مشترک تجمع می نمودند ارگ نشینان مانند موروملخ ناپدید وفرارمی نمودند، بار ها نوشته ام وباردیگرتذکرمی دهم که دولت کنونی به دولت نفاق ملی وارگ به منبع ام ا لفساد وام البلاء افغانستان تبدیل گردیده وتازمانیکه ریشه های این درخت لعنتی درارگ قطع نگردد افغانستان تباه ومردم افغانستان به سرنوشت بدترازاین مواجه خواهد گردید. درافغانستان فجایع وجنایات بدترازامروزدرآستانه تکوین است،علایم این جنایات وفجایع آشکار است. مردم حتی درروزهای مرگ ومصیبت احساس مشترک درباره سرنوشت مشترک و کشور مشترک ندارند. خطرنفاق های مذهبی ،اختلافات زبانی وقومی افغانستان رابه سرنوشت بدترازسوریه خواهد گردانید. بدترین وشریرترین ظلم بی عدالتی وتعصبات ابلهانه قومی وزبانی است، مامسلمانیم وخداوند درقران قاطعانه حکم نموده است که قوم ظالم را نمی بخشد چون قوم ظالم هدایت پذیرنیستند. حمله های انتحاری درارگ بطور رمزآلود ارزیابی میگردد، به منطق ارگ این حمله ها به همکاری چند گروه تروریستی صورت میگرد دربرخی حمله ها گروه طالبان تجهیزات لازم را فراهم مینمایند وشبکه حقانی آنرا به عهده میگیرد وداعش مسئولیت را میپذیرد، ارگ ازاین تحلیل ها ومنطق رمزآلود اکثرابرای سرکوبی اعتراض های مدنی وتصفیه حساب برعلیه رقبای سیاسی استفاده می نماید. مردم به ارگ نشینان اعتماد ندارند وازصدای گوش خراش وحرکات وادبیات نا مانوس اشرف غنی وتجمل پرستی های عبدلله ابن الوقت که داد ازحاکمیت قانون میزنند خسته گردیده اند وبرنامه های تفرقه افگنی و پشت پرده توسط اتمرمشاورشورای امنیت ملی طرح ریزی میگردد تا توجه مردم را ازکشف وقایع برای اثبات حقایق دوربگرداند درحالیکه دردکترین مشاورامنیتی سایرکشور ها افراد واشخاص تفرقه افگن ومتعصب های افراطی مورد تعقیب قرارمی گیرند چون وجود این نوع اشخاص خطربه امنیت ملی وبین المللی کشورمحسوب میگردد. حکمتیارکه درمیان مردم کابل شهرت قصاب رادارد با گرفتن باج ازارگ قانع نخواهد گردید،اوباهزاران افراد مسلح تادندان درکابل وسایرشهرها بیشترازپیش ازسیاست تحریک یک قوم برعلیه سایراقوام استفاده ابزاری خواهد نمود، تلاش برای جلب طالبان انعطاف گراکوبیدن آب درآونگ است،آنها باگرفتن باج مانند حکمتیارراضی نمیگردند، پارلمان ما مشروعیت ومقبولیت قانونی ندارد،فساد اداری وبی وجدانی درادرات دولتی قاعده گردیده است. دستگاه های قضایی وثارنوال ها مطابق اشاره ارگ رفتارمینمایند، میگویند قضاوت کارآسان است درصورتیکه قاضی بداند که بادارچه می خواهد، جوامع مدنی وشبکه های اجتماعی واحزاب سیاسی به افشاگری های دزدان، بی مسئولیتی ارگ نشیان که مقصر اصلی فساد اجتماعی وبی ثباتی اند دین خودرا ادا می نمایند ولی موفق نگردیده اند تااقوام افغانستان را با احساس سرنوشت مشترک درزیرشعاروطن مشترک درمقابل دشمنان مشترک که بنام دین به فاسد سازی ملت کمربسته اند بسیج نمایند. تحقیقات درباره رویداد خونین روزهای اخیرمانند پرونده های چهارصدبستر،قول اردوی شاهین، قربانیان اکادمی پولیس،فاجعه دهمزنگ کابل ، شهدای شاه شهید وغیره دفن خواهد گردید وجنایات و فجایع وحشیانه تردرآستانه تکوین است برای جلوگیری ازوقوع جنایات بدتر مردم ما بااحساس مشترک وسرنوشت مشترک باید گلیم سیاه این دولت فاسد رابر چینند. غنی وعبدالله غیرت افغانی وشهامت اخلاقی وسیاسی ندارند تاباعذرخواهی ازمردم کناربروند ،هردو میدانند که درتاریخ سیاسی کشورنام ننگین خواهند داشت و برای جلوگیری ازفجایع بدترازسوریه کاخ سفید درآینده نیزازآنها حمایت نه خواهد کرد، انشعاب درونی وبی حد متناقض دردولت امریکا، اختلافات آن بااتحادیه اروپا باعث درزبزرگ به آینده ناتو گردیده است وناکامی های اخلاقی،سیاسی ونظامی بزرگترین ابرقدرت جهان درخاورمیانه، بحرانهای سیاسی اوکرائین واختلافات شدید روسیه وامریکا این ابرقدرت بزرگ جهان را وادارخواهد گردانید تا درباره افغانستان مطابق اراده مردم مسئولانه رفتارنماید واگرامریکا به سیاست خود پیرامون افغانستان به خاطرحفظ آبروی خود تجدید نظر نه نمایدبه سرنوشت بدترازویتنام مواجه خواهد شد،زمان وشرایط به نفع امریکا نیست،امریکا درجنگ افغانستان که ازآن بنام جنگ ضرورت یاد می نماید وکمترخوانندگان وکارشناسان به این اصطلاح جدید نظامی امریکا توجه مینمایند درمحاصره کشورهای متخاصم واتمی قراردارد وامریکا زمانی میتواند دراین جنگ پیروزگردد که ازلحاظ سیاسی واخلاقی ازتساوی طلبی های بشردوستانه ورفاه وامنیت مردم ماکه شایسته وسزاوارامنیت اند دفاع وصادقانه برعلیه تروریسم مبارزه نماید واگرمردم افغانستان بااحساس مشترک بخاطرسرنوشت مشترک متفق ومتحد نگردند خدای ناخواسته به سرنوشت بد ترو رسواتر روبرو خواهند گردید.
دکتورعلی احمد کریمی- تحلیلگردرامورروابط بین المللی