شکست سیاسی و مذهبی ایران در تاجیکستان : میرعبدالرحیم عزیز – مفسر سیاسی

 از بدو فروپاشی شوروی و استقلال نسبی کشور های آسیای مرکزی، نظام آخندی ایران پیوسته سعی ورزیده است با استفاده از کم تجربگی کشور های آسیای مرکزی در سیاست جهانی به یک نحوی درین ممالک نفوذ نموده و مردم را علیه زعامت نظام های مستقرسکولار این جوامع تحریک نماید. تاجیکستان به درجه اول آماج حملات سیاسی و مذهبی ایران بوده است. نظام آخندی تصور می کرد که خصوصیات مشترک فرهنگی و زبانی با تاجیکستان، کار دستگاه استخباراتی نظام آخندی ایران را سهل تر ساخته و زمینه را برای گسترش نفوذ ایران مهیا می گرداند. لاکن غافل ازینکه زعامت و مردم کشور های آسیای مرکزی غیر ازین است که ایران فکر  می کرد. احیای نظامی و سیاسی روسیه، حفظ منافع مسکو در کشور های آسیای مرکزی و دست به کار شدن زعامت در تاجیکستان و سایر کشور های آسیای مرکزی در زدودن رخنۀ ایران، تمام تلاش های ایران را به نا امیدی تبدیل کرده است.

ایران از زمرۀ کشور های اولی بود که بعد از سقوط شوروی، روابط سیاسی، فرهنگی و تجارتی با تاجیکستان برقرار نمود و به تأسیس سفارت خانه در دوشنبه اقدام نمود.  هیأت های مذهبی ایران رفت و آمد را به تاجیکستان آغار کردند و به این عقیده بودند که این کشور می تواند بهترین طعمه برای نظام آخندی باشد. فیلم ها، مجلات، و کُتب ایران فروان به تاجیکستان ارسال گردید. نظام آخندی همچنان تعدادی مساجد درین کشور اعمار نمود و به تبلیغات مذهبی آغاز کرد. بعد از مدتی، تاجیکستان متوجه شد که تعامل و تیلیغات مذهبی ایران با اصل سکولاریستی و  سنی بودن این کشور منافات دارد. بنابران تاجیکستان جلو یورش مذهبی و سیاسی ایران را گرفت و مانع رخنۀ بیش از حد نظام آخندی گردید. این زمانی بود که روسیه هم بعد از اضمحلال شوروی دوباره به پا استاده شده و در صدد احیای منافع سیاسی و ارضی خود برآمد. برای ایران به جزء عقب نشینی (تاکتیکی و یا ستراتیژیک) راه دیگر باقی نماند، بدون اینکه میدان را به کلی رها کند. جنگ داخلی بین حکومت سکولار و مذهبیون افراطی در تاجیکستان، فرصت را برای نظام آخندی مهیا ساخت تا اگر بتواند به نام وساطت و میانجیگری بین دولت و مخالفان دوباره خود را درین کشور احیاء نماید، اما سعی ایران به جائی نرسید و زعامت در دوشنبه به نقش به ظاهر میانجیگری ایران وقعی قایل نشد. باوجودیکه “احمدی نژاد” رئیس جمهور وقت با پرروئی گفت که “ایران و تاجیکستان یک روح در دو بدن هستند”، لاکن این گفتار تملق آمیز به نفع تهران کارگر نیفتاد و روابط این دو کشور همچنان سرد باقی ماند.

در جریان سردی روابط ناشی از جلوگیری نفوذ نظام آخندی در تاجیکستان، ایران مرتکب یک خطای بزرگ سیاسی گردید. تهران از “محی الدین کبیری” یک از اسلامیست های متعصب مخالف دولت تاجیکستان که متهم به تروریسم شده بود، دعوت به عمل آورد تا درکنفرانس “جنبش مذهبی اسلامی” که در ماه دسمبر 2015 در تهران برگزار شده بود، اشتراک نماید. شخص خامنه ای هم از “محی الدین کبیری” به گرمی استقبال نمود و او را بسیار ستود. این عملکرد ناشیانۀ نظام آخندی ضربۀ محکمی بر روابط تاجیکستان و ایران وارد کرد و همه دست آورد های ایران را در تاجیکستان به باد فنا داد. شاید محاسبۀ سیاسی تهران این بوده باشد که راه رخنه برای ایران در تاجیکستان از طریق رسمی بسته شده و پس بهتر است که برای پخش نفوذ سیاسی و مذهبی از وجود مخالفان این کشور استفاده کرد، طوریکه در افغانستان اکنون انجام میدهد. تاجیکستان احتجاجیۀ شدید الحنی به تهران فرستاد و این عمل نظام آخندی را نکوهش نمود. این اقدام تهران، سردی روابط  ایران و تاجیکستان را به اوج خود رسانید، اما به قطع روابط دیپلماتیک دو کشور منجر نگردید. علی رغم امضای توافقنامه میان سه کشور “فارسی” زبان افغانستان، تاجیکستان و ایران، روابط تاجیکستان و ایران به پائین ترین نقطۀ خود رسید که منجر به مسدود شده “کمیتۀ امداد فرهنگی ایران” در دوشنبه پایتخت تاجیکستان گردید. این بزرگترین شکست و سرشکستگی دیپلماتیک ایران در آسیای مرکزی به شمار میرود.

نقطۀ عطف در روابط دوشنبه با تهران، حملۀ بر سفارت عربستان در تهران و به آتش کشیدن قونسلگری  این کشور در مشهد بود که اعتراض کشور ها سنی مذهب را سبب گردید. تاجیکستان با استفاده ازین حادثه، این حرکت  ایران را جنایت دانست و عملاً از عربستان سعودی در تقابل با ایران حمایت نمود. همچنان، تاجیکستان دروازۀ یک مرکز دیگر فرهنگی و مذهبی ایران را در شهر خجند بست و اعضای آن را از تاجیکستان اخراج نمود. در خلال این حوادث، “علی رحمان” (سابق رحمانوف)  رئیس جمهور تاجیکستان به عربستان سعودی سفر نمود و حمایت خود را از موقف عربستان علیه ایران ابراز داشت. تاجیکستان رسماً ایران را به افزایش حمایت از تروریسم در تاجیکستان و  پشتیبانی از مخالفان دولت تاجیک متهم ساخت و خود را در جناح سنی مذهبان تحت رهبری عربستان سعودی افگند و یک قرار داد امنیتی با ریاض بست که این خود جبهۀ ضد ایرانی دوشنبه را تبارز داده است.

ایران اکنون در آسیای مرکزی در باخت قرار دارد. وقتیکه ایران نتواند در تاجیکستان “هم زبان و هم فرهنگ” موفقیتی بدست آورد، دورنمای کامیابی اش درسایر کشور های آسیای مرکزی در آینده روشن به نظر نمی رسد.