در این روز ها خشم و انزجار باشنده گان خیبرپشتونخواه به گونۀ بی پیشینه یی برضد حاکمان پنجابی پاکستان در حال افزایش است. آنان جنبش بزرگی را در این ایالت به راه افگنده اند. این قیام در واقع خشم برخاسته از زیر خاکستر است که از سال های سال بدین سو، حتا پیش از استرداد استقلال پاکستان در قلب های آنان شعله ور است. چند روز پیش هزاران تن از منطقه های مختلف ایالت پشتونخواه در یک گردهمایی بزرگ جمع شده بودند و برضد استبخبارات پاکستان شعار دادند. تظاهر کننده گان با یک صدا خواهان به محاکمه کشاندن احسان الله سخنگوی طالبان پاکستانی و بعد از آن خواهان محاکمۀ جنرال پرویز مشرف شدند. خانمی به نام بی بی نصرو دراین همایش با فریاد های بلند خواهان رهایی شوهرخود شد که از سوی نطامیان پاکستان ربوده شده است. در این گردهمایی منظور پشتون رهبر جنبش گفت که در مورد او پشتون های دو طرف خط دیورند داوری خواهند کرد و وی خواهان دادخواهی برای نقیب مسعود شد و افزود که خواست های شان به این جا پایان نمی یابد و هنوز ادامه دارد. منظور افزود که اردوی پاکستان زیر نام رد الفساد عملیاتی را در لاهور به راه افگند که سبب اذیت و آزار پشتون ها شد، در حالی که آنان برای گرفتن حق شان راه پیمایی می کردند. منظور احمد از پشتون ها خواست که برای براورده شدن خواست های برحق شان و رساندن صدای عدالت خواهی شان با هم متحد شوند.
این بزرگ ترین گردهمایی در سال های اخیر در پشاور بود و در این نشست در حدود دو صد هزار نفر شرکت داشتند. علی وزیر یکتن از بنیانگذاران جنبش تحفظ پشتونها گفت: “به تاریخ ۲۲ می در خانه آتش میافروزم. در لاهور آتش میافروزم، آتش سیاسی.” وی افزود که هرگز قدرتمندان سیاسی پاکستان را اجازه نخواهیم داد که پشتون ها را فریب بدهند و جوانان پشتون ها را بربایند. وی به زمامداران پنجابی هشدار داد که پشتونها حال بیدار شدهاند و حقوق خود را خواهان اند. وی در پاسخ به اتهام های نظامیان پنجابی گفت که به زودی نشست بزرگی را در لاهور، کراچی، اسلام آباد، سوات …. برگزار خواهند کرد. راه پیمایان حکومت پاکستان را مورد انتقاد وملامتی قراردادند که برای تروریستان پناه گاه های امن داده است. آنان می گویند که زمامداران پنجابی پاکستان با تمویل و تجهیز تروریستان، مردم پاکستان را می کشد و هم افغانستان را ویران می کند. آژانس خبری فرانسه از این گردهمایی به عنوان بزرگ ترین جنبش تحفظ پشتونها علیه اردوی نیرومند پاکستان بر ضد بیعدالتیها یاد کرد. از مدت های زیادی بدین سو پشتون های آنسوی سرحد تحت ستم زمامداران پنجابی به سر می برند و این ایالت از لحاظ اقتصادی و صنعتی وابسته به ایالت های سند و پنجاب است. در این مدت نه تنها خیبر پشتونخواه از داشتن زیربنا های بزرگ اقتصادی محروم بوده و برعکس قربانی پروژه های کلان حاکمان پنجابی شده است و از همه بیشتر امروز در آتش تروریزم سخت می سوزد که این سوختن ها و ساختن ها ریشۀ تاریخی دارد. باشنده گان آنسوی خط دیورند اضافه تر از سیصد سال بدین چه در زمان استعمار انگلیس و چه بعد از آن به گونه یی تحت ستم سیاسمتداران و حکام پنجابی قرار دارند. مصیبت های بی پایان باشنده گان آنسوی خط دیورند ریشه در دوران استعمار انگلیس دارد. درست این مصیبت زمانی آغاز شد که کمپنی هند شرقی انگلیسی جای پای در جنوب نیم قاره پیدا کرد. در سال ۱۶۱۵، میلادی سر توماس رو از سوی جیمز اول پادشاه انگلستان مامور شد تا جهانگیر امپراتور گورکانی هند را ببیند جهانگیر بر بیش تر شبه قاره هند، و نیز افغانستان امروزی فرمان میراند. این دیدار در واقع جای پای کمپنی استعماری هند شرقی را در هند باز کرد. پیش از آن بازرگانان هلندی،فرانسه یی و پرتگالی هر از گاهی در اقیانوس هند درگیر می شدند که پیروی کمپنی های فرانسوی و هلندی بر پرتگالی ها در نبرد “سوالی” در سال ۱۶۱۲ میلادی توجۀ جهانگیر امپراتور گورگانی را به خود جلب کرد. پوچ بودن جنگ های بازرگانی در دریاهای دور انگیس ها را واداشت تا جای پایی در سرزمین هندوستان پیدا کنند تا آنکه این کمپنی در سال ۱۷۱۷ فرمانی از فرمانروای گورگانی دریافت کرد که این کمپانی را از پرداخت عوارض واردات کالا به بنگال معاف میکرد. این فرمان در واقع برای این کمپنی یک برتری امتیاز بازرگانی در بازار هند بود که پیروزی قطعی سر رابرت کلایو در نبرد پلاسی در ۱۷۵۷، عامل اصلی در بنیانگذاری نیروی نظامی و نیروی اقتصادی کمپانی هند شرقی به شمار می رود. این نبرد فرانسه یی ها را در سال ۱۷۶۰، به بیرون از هندوستان، راند و تنها شماری از تجارت خانهها در کرانههایی همانند پوندیچری، را در اختیارداشتند.
گفتنی است که برای نخستین بار کمپنی هند شرقی هلندی در سال ۱۶۰۲ میلادی در در شهر امستردام بوسیلۀ بازرگانان بزرگ هلندی تاسیس شد. این شرکت در پایان قرن هفدهم شروع به زوال کرد و با وجود افزایش هزینه ها نظامی بنا بر سؤ مدیریتی در برابر کمپنی هند شرقی انگلیسی رقابت کرده نتوانست تا آنکه شورش در مستعمرات هند شرقی آغاز شد و در سال (۱۷۸۰–۱۷۸۴)، جنگی میان انگلیس و هلند درگرفت که باعث اشغال موقت این کشور شد و در سال ۱۷۹۸ شرکت هند شرقی هلندی به دلیل زیان و ضرری که از جنگ دید منحل شد. پس از آن کمپنی هند شرقی انگلیسی فرمانروای بازرگانی در هند شرقی شد.
زمانی که به پیشینۀ مبارزات جنبش های ایالت خیبرپشتونخواه نظر اندازی شود، دیده می شود که در اکثر موارد مبارزات این مردم قربانی بازی ها و زد و بند های سیاسی رهبران شان شده است؛ اما این بار رهبران این جنبش تعهد کرده اند که دیگر اشتباۀ رهبران پیشین را تکرار نخواهند کرد و تصمیم گرفته اند تا سرنوشت خود را به درستی رقم بزنند. گفتنی است که با آغاز قرن بیست جریان های سیاسی در سرحد شکل گرفتند که پیش از آن در سرحد جریان های قبیله یی حاکم بوده و تمامی امور صلح و جنگ بر اساس رسم قومی و قبایلی به پیش میرفت . نخستین جریان سیاسی در انسوی سرحد (۱) در دههٔ اول قرن بیستم به رهبری حاجی صاحب ترنگزایی با همکاری مولوی عبدالعزیز انمانزوی به وجود آمد که در آنزمان غفار خان خانزادهٔ جوان اتمانزایی فرزند بهرام خان نیز در این راه با ایشان می کوشید . در آغاز جنگ اول انگلیس ها امر گرفتار ی حاجی صاحب را صادر کردند . حاجی صاحب ناگزیر به انتقال « حزب الله » به سورکمر در باجور گردید . وی زمانی این تصمیم را گرفت که انگلیس ها قصد حمله بر حزب الله را داشتند . این جنبش تا سال های ۱۹۱۹ در مناطق تانک ٬ مغول کوت ٬ کیسی و ساحات دیگر نیرو های انگلیس را مورد حمله قرار دادند و در جنگ استقلال افغانستان فشار بر نیرو های انگلیسی را افزایش دادند. دومین حرک سیاسی پشتون های آنسوی سرحد در جنگ سوم انگلیس بر ضد افغانستان بوجود آمد که سبب تشکیل کمیتهٔ ۹ نفری گردید . این کمیته برای بسیج مردم تلاش کرد و اما انگلیس ها بر آنان سخت گرفتند ٬ رهبران آنان زندانی گردید و نیرو های استعماری حتا آب را هم بروی آنان بستند. سومین گروهٔ سیاسی جمعیت خلافت بود که در سال ۱۹۲۱ در پشاور تاسیس گردید . این حرکت با ورود «پرنس آف ویلز» به پشاور دست به تظاهرات زدند . در این زمان خان زندانی بود و شماری دیگر هم زندانی شدند . (۳) چهارمین حرک سیاسی را غفار خان زیرنام «انجمن اصلاح افاغنه» در سال ۱۹۲۹تاسیس کرد که ادامهٔ حرکت حاحی صاحب ترنگزایی بود . خان با همکاری و همراهی قاضی عطاالله خان مولف «د پشتنو تاریخ» ٬ عبدالکریم خان ٬ اکبر خان ٬ میا احمد شاه وشماری دیگر این جنبش را تاسیس نمود و در سال ۱۹۲۹ نام آنرا « خدایی خدمتگاران» عنوان کرد . (۴) خدایی خدمتگاران در سال ۱۹۳۰ به نام « سرخ پوشان » یا « اصلاح طلبان » تغییر نام کرد . بعد از دههٔ سی قرن بیستم حرکت مسلحانه یی تحت رهبری حاجی علی خان مشهور به « ایپی فقیر » یا میرزا حاجی علی خان « فیترینی » در وزیرستان بوجود آمد که در سال ۱۹۲۹ قیامی را بر ضد انگلیس ها سازماندهی کرد . همین دلاور مرد بود که بعد از جدایی هند و پاکستان در سال ۱۹۵۰ بیرق پشتونستان را برافراشت و خشم دولت پاکستان را برانگیخت . دولت پاکستان مقر اجلاس او را به توپ وتانک بست و دهها تن را کشته و زخمی نمود. حکومت های افغانستان به استثنای تحرک محمد داوود برضد پاکستان در زمان نخست وزیری اش، در این مدت همیشه کوشیده اند که در اوضاع آنسوی سرحد مداخله نکنند و حتا از فرصت های طلایی هم استفاده نکرده است. به گونۀ مثال با آغاز جنگ دوم جهانی کابل فرصت خوب داشت تا از ناخون زخمی انگلیس ها استفاده کند و انسوی سرحد را بصورت امتیاز از انگلیس ها بدست می آورد؛ اما به عکس با اعلان بیطرفی در ۵ نوامبر ۱۹۴۱ از مداخاله در آنسوی سرحد دست کشید. ظاهر شاه به در حالی به نماینده گان نشست بزرگ بنو در ۲۱ جون ۱۹۴۷ جواب سرد داد و آنان را به آرامش دعوت کرد که ۲۵ هزار جوان مسلح زلمی پشتون به رهبر ایپی فقیر آمادهٔ پیکار با انگلیس ها بودند و از حمایت چندین ولایت افغانستان نیز برخوردار بودند. (۳)
ممکن دلیل عدم مداخلۀ کابل گذشته و حال در امور آنسوی سرحد بیشتر به دلیل حساسیت هایی بوده که کابل از تمایل رهبران آنسوی سرحد در پیوند به افغانستان آگاه بود و هیچ گاه آنان علاقمندی خود را برای پیوستن به افغانستان ابراز نکرده بودند. تنها اندک رهبرانی آنسوی سرحد چون ایپی فقیر، خواهان پشتونستان مستقل بود و شماری هم علاقمند بودن در کنار پاکستان وشماری هم مانند؛ خان غفار خان خلاف توصیۀ نهرو و گاندی علاقه برای پیوستن سرحد با هند را داشت که این موضوع به مثابۀ زخم خونین تا کنون در مناسبات پاکستان و افغانستان باقی مانده است. با توجه به و ضعیت حساس منطقه و موجودیت لانه های تروریستی در آنسوی سرحد، برای حکومت افغانستان منطقی خواهد بود که از مداخله در تظاهرات پشتون های آنسوی سرحد خودداری کند؛ زیرا رهبران این جنبش خواهان یک پاکستانی اند که حقوق و آزادی های انسانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی پشتون ها را برآورده بسازد. از خواست این جنبش معلوم است که چه می خواهند بهتر است که از آنان صرف حمایت انسانی کرد و آنان را به حال شان گذاشت. بجا نخواهد بود تا با دهن کجی های بیجا به عنوان مداخله در امور جنبش، بر مشکل کنونی کشور افزود و برای حاکمان پنجابی ابزار مداخله را فراهم کرد. یاهو