ضمیر کابلوف، نمایندۀ ویژۀ رییس جمهور روسیه برای افغانستان میگوید امریکا دو انتخاب دارد یا با طالبان رو در رو مذاکره نماید یا جنگ را ادامه دهد به گفته کابلوف در صورت که امریکا با گروه طالبان مذاکره نماید، جنگ در افغانستان خاتمه مییابد به گفته آقای کابلوف گزینۀ نظامی وضعیت جنگ را در این کشور بدتر میسازد
به باور ضمیر کابلوف طالبان هرگز با دولت افغانستان مذاکره نخواهند کرد و دلیل آن را هم، مستقل ندانستند دولت کابل از سوی طالبان گفته است. آقای کابلوف همچنان ادعا کرده است که در حال حاضر، گروه طالبان بالای ۴۰ فیصد خاک افغانستان به نوعی تلسط دارند.
از سوی هم، آقای کابلوف گفته که امریکا در حال حاضر در افغانستان، سیاستی را به پیش گرفته که شوروی سابق آن را چندین سال قبل در این کشور تجربه و آن را راۀ حل نمیداند.
این گفتهها در حالی صورت میگیرد که تلاشهای دولت افغانستان در این اواخر بهخاطر گفتوگو با طالبان افزایش یافتهاست. گرچه تا کنون گروه های مسلح ضد دولت، افغانستان تمام پیشنهاد صلح از سوی حکومت را رد کرده و تاکید بر ادامۀ جنگ نمودهاند به باور من نیز بدون تردید بطور کلی راه حل نظامی برای وضعیت فعلی افغانستان قابل تصور نیست و باید بدنبال راه حل سیاسی بود و این راه حل را هم از طریق مذاکرات و روند صلح دنبال نمود. علت این موضوع هم این است که نه طالبان قادر هستند که به زور کابل را تصرف کنند و حکومت را سقوط دهند و نه دولت افغانستان در موقعیتی است که بتواند بیش از 22گروه مسلح را خلع سلاح و کنترول نماید. لذا یک بن بست وجود دارد و در این شرایط فقط یک راه حل سیاسی لازم است.
از سوی دیگر همه مشکلات مربوط به خود افغانها نیست بلکه نیروهای خارجی ناتو و آمریکایی نیز بخش دیگری از این مشکلات میباشند. واقعیت هم آن است که در حال حاضر آمریکائیها در حال مدیریت بحران افغانستان هستند و نمی خواهند این بحران تمام شود یعنی اگر واقعا بدنبال تمام شدن بحران بودند، امکان حل بحران وجود داشت . آمریکایی ها می توانستند راه حلی را با 13 هزار نیروی نظامی از طریق واداشتن شورشیان به صلح دنبال کنند، اما این راه حل هیچگاه دنبال نشد.
گذشته از این جنگ افغانستان در واقع به نوعی مدیریت می شود و جنگی نیابتی است و دستگاه های استخباراتی منطقه ای و بینالمللی به نوعی در تحریک و کنترل گروههای شورشی نقش دارند. در این شرایط اگر قرار است به مشکلات امنیتی افغانستان سامان داده شود باید در سه سطح ملی از طریق روابط میان قومیت ها و گروه های مذهبی، در سطح منطقه ای میان کشورهایی که در افغانستان تاثیرگذار می باشند مانند عربستان، ترکیه و پاکستان ایران هند و در سطح بین الملل نیز کشورهایی مانند آمریکا، روسیه و چین و اروپا به یک تفاهم برسند.
اگر این تفاهم ایجاد شود می توان امیدوار به یک روند سیاسی و دست کشیدن طالبان از مبارزات مسلحانه و تبدیل آنان به یک حزب سیاسی بود. از سوی دیگر طالبان نیز باید این موضوع را در نظر بگیرند که به عنوان یک گروه شورشی همیشه نمیتواند عملیات مسلحانه و شبه نظامی خود را ادامه دهند و باید در تلاش برای نوعی تفاهم با دیگر گروههای قومی و سیاسی افغانستان باشند. لذا به نظر میرسد تنها راه حل فعلی بحران در افغانستان، دستیابی همه گروههای سیاسی و قومی در داخل این کشور به نوعی تفاهم فراگیر و کم کردن مداخلات خارجی در این کشور میباشد و بس .