عبدالرحمان لودین و محاکمۀ شاه محمد ولی خان : پرتـو نـادری

 

  … بار دیگر یک چنین سیمای عیارانۀ لودین را در محاکمۀ محمدولی خان دروازی میبینیم، آنگاه که نادر شاه با پشتیبانی انگلیس و خدعه، قدرت را در کابل قبضه کرد، در نخستین روزها دسته دسته مشرطه خواهان، هواخواهان شاه امانالله خان و شخصیتهای سیاسیاجتماعی را که در برابر استعمار انگلیس رزمیده بودند، شبانهها از خانههای شان بیرون میکشید و به وسیلۀ مزدوران خود تیربارانشان می‌‌کرد. به قول غبار« نادر شاه درهمان اوایل ورود خود در کابل ( خزان 1929) جنرال پنینبیک خان، میرزا محمداکبرخان، امیرالدین خان، عبداللطیف خان کوهاتی، محمدنعیم خان کوهاتی، عیسی خان قلعه سفیدی، تازهگل خان لوگری، سلطان محمد خان مرادخانی، محمدحکم خآنچهاردهیوال، احمدشاه خان کندک مشر احتیاط، دوست محمد خان غندمشر پغمانی و سیدمحمد خان کندکمشر قندهاری را بدون محاکمه، گلوله باران کرد.»  افغانستان در مسیر تاریخ، ج دوم، ص 61.                                                         

      البته نادرخان، افزون بر این شمار زیادی چنین شخصیت های مبارز را به زندان افگند. در زمستان 1929 تادرخان مضحکۀ محاکمۀ محمدولی خان را که خدمات بزرگی در امر تحکیم استقلال و تحکیم روابط سیاسی دولت امانی انجام داده بود به اتهام واهی ضدیت با امانالله خان روی دست گرفت. او در حالی محمدولی خان را به اتهام خیانت به امانالله محاکمه می‌‌کرد که در نظام او حتا گرفتن نام امان الله خان خود جرم بود. غبار میگوید : « در بیست دلو 1308 شمسی جلسۀ دوم دیوان عالی ( مواجه محمدولی خان) در تالار قصر ستور با حضور چند نفر سامع دایر گردید. سه نفر از اعضای جمعیت سیاسی ( جوانان افغان) ( غلام محبالدین خان آرتی، عبدالرحمان خان لودی رییس بلدیۀ کابل و نگارندۀ این کتاب) و یک نفر از آزادی خواهان مشهور هندوستان ( راجه مهندرپرتاب) جز مشاهدین قرار داشتیمهمان، ص 63.
غبار اعتراض عبدالرحمن لودین نسبت به چگونهگی محاکمۀ محمدولی خان را این گونه یاداشت کرده است: « مضحکتر از این محاکمهیی در جهان نبوده است که برای محکوم کردن شخصی مانند محمدولی خان به اتهام طرفداری از بچه سقا، شهودی که علیه او آورده شده، همه از دوستان و خدمتگاران بچه سقا هستند. از روباه پرسیدند که شاهدت کیست؟ در جواب دم خود را جنباند و گفت این است شاهد من …» غبار در ادامه مینویسد: « سخنان عبدالرحمان خان تازه آغاز شده بود که احمدعلی خان لودین از جا جهید و با کمک دو نفر محافظ از دستهای رییس بلدیه شهر گرفته و او را از مجلس خارج نمودند
همان، ص 64.