چو کابل در جهان بیت الحزن نیست
به جز خون ریختن حرف و سخن نیست
نه کس آرام دارد روز یا شب
جای امن برای مرد و زن نیست
نصیب ساکننین دشت برچی
چرا دیگر به جز گور و کفن نیست
به جز تبیعض رنگ و قوم و مذهب
بریک دیگر چرا جز سوی ضن نیست
در این غربت سرا هر لحظه سوزم
مرا دیگر به جز یاد وطن نیست
ثنا آیی مگر دنبالم آن روز
در آن فرصت که روح ام در به در نیست
محمد اسحاق ثنا
ونکوور کانادا