یـا ارگ یـا مـرگ : احمد سعیدی

     مطابق به قانون و طرز العمل های انتخاباتی به آغاز کمپاین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان کمتر از دو هفته دیگر باقی مانده است. یعنی روز پنجم اسد 1398 باید کمپاین بطور رسمی در سر تا سر افغانستان آغاز شود با در نظرداشت امکانات مالی و قدرت دولتی که در اختیار آقای غنی قرار دارد کمپاین انتخاباتی جناب شان از هر کس دیگری رنگ و روغن بیشتری دارد تصاویر جناب رئیس جمهور با شعار های غیر انتخابی نه تنها در شهر کابل بلکه در ولایات دیگر فراوان بچشم میخورد بدون تردید جناب آقای غنی علاقمند است تا یکبار دیگر به کرسی ریاست جمهوری تکیه زند تنها آقای غنی عاشق دل باخته مقام ریاست جمهوری نیست در این راه کشته بسیار اند قربان شما که از هر یک نام برده میشود.  مانند محمد حنیف اتمر یار دیروز آقای غنی حریف امروز آن، داکتر عبدالله عبدالله رئیس اجرائیه ، رحمت الله نبیل ، داکتر زلمی رسول، احمد ولی مسعود ، حکیم تورسن ، سید نورالله جلیلی، شیدا محمد ابدالی ، عنایت الله حفیظ،غلام فاروق نجرابی ، فرامرز تمنا، و گلبدین حکمتیار ، لطیف پدرام ، محمد ابراهیم الکوزی، محمد شهاب حکیمی ، نور الحق علومی، نور رحمان لیوال همه این آقایان در تلاش اند تا به ارگ ریاست جمهوری برسند اگر نرسند حداقل با زد و بند های سیاسی با رفتن انتخابات به دور دوم کم از کم یک چوکی وزارت یا ولایت را نصیب شوند اما رسیدن به مقام ریاست جمهوری کار ساده و آسانی نیست باید نفوذ مردمی داشت میلیون ها دالر بخاطر مصرف در زد و بند های بیرونی شامل بود و با تقلب دست بالا بلندی داشت در جریان انتخابات وعده های دروغین را تکرار کرد من میدانم که رسیدن به مقام ریاست جمهوری کوه است و کوتل دارد.

از سوی دیگر از چندی بدینسو تحولات در افغانستان به قدری سریع اتفاق می افتد که تا حد زیادی پیش بینی حوادث و رویداد ها را غیر ممکن میسازد. از جمله مذاکره با طالبان و نزدیک شدن مقامات امریکایی بخاطر مصالحه با آن گروه، طالبان که تا هنوز نه این دولت به رسمیت میشناسند و نه انتخابات ریاست جمهوری را قبول دارند درباره علت سرعت تحولات ممکن است دیدگاه های متفاوتی وجود داشته باشد ولی آنچه مسلم است بحث اصلی در این کشور قدرت است و قدرت آن هم قدرت ریاست جمهوری گرایش های تکنوکراتان یا آنانیکه از غرب آمده اند  احزاب جهادی به انحصار قدرت از یک طرف و رقابت بین بخش سیاسی و بخش نظامی قومی و زبانی ازطرف دیگر فضایی ناسالم را بوجود آورده است به طوری که چرخه قدرت را در افغانستان نسبت به گذشته بر بستری ناآرام تر قرار داده است.

گرچه جهادی های دیروز تکنوکرات ها کمونست ها  غربی ها همه گرگان دیروز لباس میش پوشیده اند و بخاطر رسیدن به قدرت آماده هرگونه معامله اند چنانچه

با گذشت هر روز ائتلاف ها یکی پی دیگری شکل میگیرند گرچه زیادتر این ائتلاف ها زیادتر فصلی و موسومی و روی منافع شخصی استوار اند نه بر منافع ملی اینکه این اتحاد ها و ائتلاف ها تا آخر خط میروند یا در نیمه راه می شکنند حرف جداگانه ای است بعضی ها به این باور اند.
تشدید رقابت ها بر سر کسب قدرت بین کاندیدان مطرح است دیگران منحیث نیروی خورد کننده و فشار به کار گرفته خواهند شد اما کاندیدان مطرح نیز گاهی خود را خورد میکنند و گاهی بزرگ، بخواهیم یا نخواهیم غیر از کاندیدان ریاست جمهوری یک تعداد شخصیت های دیگر را نمیتوان بخاطر تعین سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری نادیده گرفت همه میدانیم در سیاست دوست و دشمن دایمی وجود ندارد آنچه که دایمی است منافع است اگر با این زد و بند های سیاسی که روی تقابل با رئیس جمهور آقای غنی است.
اگر مصالحه ای صورت نگیرد و چالش قدرت بین بخش سیاسی شدت بیشتری کسب نماید، تجربه دهه های گذشته که هنوز پیش بینی آن دشوار است تکرار خواهد شد . گرچه با حضور داشت نیرو های خارجی در افغانستان هر قدر این اختلافات به اوج خود رسیده باشند با آن هم هیچ کودتای نظامی متصور نیست با این حال، واقعیت دیگر این است که انحصارطلبی در قدرت نیز با ازدیاد بحران کمک کرده و میکند و اکنون به صراحت می توان گفت که بازی قدرت به شیوه خطرناکی در حالت شکل گرفتن است بازی قدرتی که به احتمال زیاد سرنخ های آن در دست محافل پنهان قدرت نیز باشد. دو واقعیت مهم وجود دارد که حکومت جدا از انحصارطلبی آن با مشکل روبرو کرده است این تنها مبارزه قدرت نا امنی بیکاری و بی برنامه گی مسئولین نیست که مردم از آن رنج میبرند رشد افراط گرایی و حمایت از نیرو های افراط گرا توسط حلقات معین در داخل نظام خود مشکل دیگریست که بحران را فراگیر ساخته میرود بعضی ها به این باور اند که آهسته آهسته قدرت در افغانستان طالبانیزه خواهد شد و حتی گفته می شود که غربی ها نیز به تطبیق این پروسه علاقمند اند آنچه که من باور دارم و تاکید مینمایم.
محافل پنهان قدرت تا سرنخ های بازی جدید قدرت را نیز در دست دارند در یک محاسبه روشن سود و زیان، به احتمال قوی، دو گزینه اول را در حد زمینه سازی گزینه سوم می توانند تحمل نمایند یعنی حاکمیت اگر قانون اساسی اجازه بدهد یا ندهد تا انتخابات ریاست جمهوری به کار خود ادامه میدهد و هیچ نوع تمکینی در مقابل کاندیدان معترض که میگفتند بعد از اول جوزای همین سال کار حکومت وحدت ملی خلاف قانون است ولی مصلحت نهایی گزینه سوم تشخیص داده خواهد شد.
که چه کسی یا کسان دیگری آینده رهبری را عهده دار شود در چنین شرایط سخت و دشوار احزاب شخصیت های ملی و مردمی با مسئولیت تاریخی سنگینی روبرو شده اند، که باید چی کنند آن ها بین تفاهم و توزیع متوازن قدرت یا پذیرش شکست و تکرار تجربه جنگ های داخلی سال های قبل مجبور به انتخاب خواهند بود.