پیشرفت های گفتگو ها در دور نهم و اما همراه با نگرانی های تازه: مـهرالـدیـن مشـید

   رسانه ها به نقل از منابع امریکا و طالبان از پبشرفت ها در نشست دور نهم خبر می دهند و گفته می شود که در اصول نوافق شده و رای زنی ها برای رسبدن به تفاهم در جزییات ادامه دارد و برای تسریع روند صلح گفت و گو ها روی حل مسایل اختلافی در سطوح کوچک ادامه دارد. منابع آگاه از گفت‌وگوهای نهمین دور ایالات متحدۀ امریکا و طالبان، می‌گویند که دوطرف دربارۀ خروج کامل نیروهای خارجی از افغانستان و نیز تضمین طالبان دربارۀ قطع روابط با گروه‌های هراس‌افگن توافق کرده‌اند. گفته می شود که در پیوند به خروج نیرو ها و تشکیل ادارهء موقت توافق بیش از هر زمامی نزدیک شده است؛ اما خلیل زاد و طالبان با رد گزارش الجزیره هر نوع بحث بر سر تشکیل حکومت موقت را رد کرده اند. در همین حال زلمی خلیل زاد می گوید که رسیدن به توافق نهایی صلح معنای رسیدن به توافق  روی تمامی موضوع ها را در بر دارد که به گفتۀ سفیر امریکا در افغانستان، صلح با عزت در این کشور تامین شود. هرگاه اظهارات خلیل زاد و سفیر امریکا در افغانستان صادقانه و غیر سیاسی باشد.

در این صورت گفته می توان که هرچند مقام های امریکایی و طالبان صحبت ها بر سر حکومت موقت و ساختار حکومت را خارج از اجندای گفت و گو های دوحه می دانند؛ اما از گفته های سفیر و نمایندۀ ویژۀ امریکا فهمیده می شود که نشست های دوحه به مسایل یادشده نیز توجه دارد و گزارش های الجزیره را در پیوند به تشکیل حکومت موقت نمی توان، جدی ندانست. در این میان آنچه مایۀ نگرانی است، این که بر رغم خوش بینی ها وابراض  رضایت ترامپ مبنی بر پیشرفت گفت و گو های دوحه و اعلام آماده گی های او برای خروج نیرو  هایش از افغانستان، شماری از اعضای سنای امریکا به کاخ سفید هوشدار داده اند که نباید ترامپ  اشتباهء اوباما در عراق را در افغانستان تکرار کند. لیز چینی دختر دگ چینی معاون پیشین رئيس جمهور امریکا و عضو جمهوریخواهان به ترامپ هشدار داده که در صورت خروج نیرو ها، تجربهء ناکام عراق در افغانستان تکرار شده و داعش در افغانستان تقویت خواهد شد و افغانستان به دانشگاهء تروربستی هارورد تبدیل خواهد شد.

در همین حال لیندسی گراهام، سناتور برجستۀ امریکایی باردیگر از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، هشدار داده‌است. این   جمهوری‌خواه، گفته‌است که با خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، باید منتظر یازدهم سپتامبر دیگر باشیم. لیندسی گراهام، در گفت‌وگو با شبکۀ خبری فاکس نیوز از تکرار این رویداد هشدار داده‌است: “برای مبارزه با گروه‌هایی مانند القاعده و داعش در افغانستان نمی‌توان به طالبان اعتماد کرد.” گراهام با بیان این‌که طالبان توانایی مبارزه با هراس‌افگنی در افغانستان را ندارد، می گوید، زمانی که از کارشناسان دربارۀ خروج نظامیان امریکا از افغانستان و عواقب این تصمیم سوال می‌شود،‌ آن‌ها پاسخ می‌دهند که باید منتظر یک ۱۱ سپتامبر دیگر بود. این سناتور امریکایی، پیش از این نیز بارها از خروج و توافق امریکا با طالبان هشدار داده بود. او هفتۀ پیش، توافق با طالبان را اشتباه بزرگ تر از امضای توافق نامۀ هسته‌یی با ایران خواند. اختلاف نظر در امریکا بیانگر تفاوت شناخت امریکایی ها در مورد اوضاع افغانستان است. آنانی که از اوضاع افغانستان آگاهی دارند، مخالف خروج نیرو های امریکایی از افغانستان اند و مدعی اند که باورمندی به وعده های طالبان را امری ساده لوحانه تلقی می کنند و از سویی هم گفته می شود که طالبان صلاحیت  توانایی مهار کردن سایر گروه های تروربستی و القاعده و داعش را نداشته و در عین زمان روابط تنگاتنگ با آنان را دارد.

در ضمن این نگرانی ها وجود دارد که این گفت و گو ها منافع طالبان و امریکا را بازتاب می دهد؛ اما یک حلقهء گم شده در این مذاکرات به گونهء دست سازی زده وجود دارد که همانا موجودیت رهبران و مراکز لانه های تروریستی در پاکستان و دست قوی اسلام آباد در عقب آن است که در شکل گیری معادلهء صلح با طالبان نقش تعیین کننده دارد و گفته می توان که منافع پاکستان را در این معادله تشکیل می دهد که بصورت کل دست کم گرفتن مردم افغانسنان از سوی امریکا را بازتاب می دهد. این در حالی است که داعش به مثابهء بازوی دیگر ارتش پاکستان پس از طالبان در افغانستان فعال است و در حال تفویت شدن اند و جنگجویان اجیر پس از صلح با طالبان به دستور پاکستان در کنار داعش قرار خواهند  گرفت. چنان  که رسانه ها از نفوذ نظامیان پاکستان در وجود داعش خبر می دهند دلالت آشکار بر ادامهء جنگ دارد.

از سویی هم شماری ها بدین باور اند که بی تفاوتی امریکا در پیوند به حکومت و مردم افغانستان شاید از این ریشه گرفته باشد که بیشترین زمامداران هژده سال اخیر به نحوی وابسته به امریکا و غرب بوده و به تعبیری خانهء اصلی شان آنجا ها است و بنا براین در چانه زنی ها برای دفاع از منافع مردم افغانیتان کوتاه می آیند. بنا بر این از گفت و گو های پراز ابهام و مرموز امریکا با طالبان پبدا است که بنا بر ضعف های داخلی و موجودیت اختلاف ها میان حکومت و گروه های سیاسی جریان خلاف منافع مردم افغانستان است و اما پرسش این است که آیا حکومت افغانستان با وجود تمامی وابیسگی های نطامی و مالی با امریکا خلاف رود حرکت کرده می تواند. این در حالی است که ترامپ می گوید، هند برضد داعش هیچ جنگ نمی کند و پاکستان کمتر و پس او چگونه از هزاران کیلومتر دور برضد داعش بجنگد. این سخن ترامپ در واقع جواب دادن افغانستان می باشد. از این سخنان ترامپ به تصمیم نهایی امریکا در نشست دوحه و فیصله های نهایی آن را می توان پیش بین بود.

گفته شده که پس از امضای موافقتنامه میان طالبان و امریکا، موافقت نامهء جدیدی با حکومت افغانستان امضا خواهد شد که روابط آیندهء سیاسی و نظامی با کابل را تعریف خواهد کرد.  پس از این نشست بین الافغانی در ناروی برگزار و روی ساختتار نظام سیاسی آبنده بحث خواهد کرد که تشکیل حکومت موقت هم از کار های این نشست است. این در حالی است که تنها اختلاف در امریکا امضای موافقتنامه را به چالش نبرده؛ بلکه اختلاف در کابل میان حکومت و گروه های سیاسی نیز سایهء بر امضای این موافقتنامه افگنده است. این اختلاف ها وحدت نظر بر سر اولویت دادن به یکی از دو گزینهء انتخابات و یا صلح را از واشنگتن تا کابل نیز از میان برده  که سبب چند گانه نگری در مورد حل معضل افغانستان شده است.  این از یک سو بر روند انتخابات ریاست جمهوری افغانستان تاثیر بد بر جا کذاشته و از سویی هم سبب نوعی ایحاد درز پیهم میان تکت های انتخاباتی مختلف شده است.  اختلاف و بی ثباتی ها در کابل، خارجی ها بویژه امریکا را بیشتر فرصت می دهد تا صلح با طالبان را به بهای بازی با سرنوشت مردم افغانستان به سود پاکستان در معرض معامله قرار بدهند که بیشترین زیان آن را مردم افغانستان متحمل خواهند شد. این معنای  تسلیم شدن امریکا به طالبان و قبول شکست ذلت بار آن در افغانستان نلقی می شود. آنچه از توافقات تا حال سخن گفته شده، معنای برد برد از سوی طالبان را دارد که پیروزی بزرگ به آی اس آ ی پاکستان به شمار می رود. دلیلش این است که گفت و گو های طالبان در دوحه تحت مدیریت جدی و سازمان یافتهء نطامیان پاکستان به پیش می رود و نشر پیهم پبشرفت در گفت و گو ها از طریق نشرات وابسته به استخبارات پاکستان  گواهء آشکار آن به شمار می رود. هدف اصلی به حاشیه رانده شدن کابل از گفت و گو ها هک حضور قوی اسلام آباد در نشست دوحه نلقی شده است.

گمانه زنی ها بر این است که صلح دوحه شباهت به صلح های ناکامی دارد که تا حال چندین بار سرنوشت مردم افغانستان را به بازی گرفته است. از همین رو مردم افغانستان از توافق دوحه نگران اند که مبادا امریکا این بار نیز در یک معاملهء ننگین ژیر چتر تفاهم با طالبان به نفع پاکستان کنار آید و جنگ تازه را زیر نام صلح در افغانستان تداوم ببخشد و نقشهء راه صلح به خواست اسلام آباد رقم بخورد.  پس از افشای جزییات تفاهمنامه آشکار خواهد شد که زیر کاسهء صلح دوحه چه نیم کاسه هایی وجود دارد و چقدر به نگرانی های مردم افغانستان پرداخته است. یا این که امریکایی ها زیر نام این توافق نامه زمینهء خروج خود را از افغانستان فراهم می کنند و تاکید به تامین صلح با عزت و پایدار در افغانستان دارند و رسیدن به توافق صلح را رسیدن به توافق روی تمامی مسایل عنوان می کنند که این معنای استقرار صلح پایددار در افغانستان را دارد و صلح پایدار زمانی تامین می شود که زمینۀ پیوستن طالبان در یک حکومت انتقالی فراهم شود؛ اما با توجه با دشواری های موجود هنوز پیش از وقت  است که  برای رسیدن به  چنین صلحی امیدوار بود؛ زیرا که در صورت توافق طالبان، بیشترین گروه های وابسته به طالب به دلیل اجیر بودن به داعش می پیوندند که حاکی از ادامۀ جنگ در افغانستان می باشد. با این هم هرگاه فرصت برای مردم افغانستان بدون مداخلهء شبکه های استخباراتی فراهم شود. احتمال زیاد دار د که به گونهء مشترک به یک تفاهم ببن الافغانی بدون مداخلهء خارجی ها نایل آیند و برای سرکوب داعش که یک پدیدۀ خارجی در افغانستان است، متحد و همدست عمل کنند. هرچند بخشی از داعش وابسته به شبکۀ حقانی است؛ اما باز هم به دلیل خارجی بودن آن نابود  شدنی اند. بنا بر این، این امیدواری وجود دارد که تشکیل یک حکومت انتقالی مقتدر بتواند، نقشۀ راۀ جدید را برای برقراری مناسبات با کشور های همسایه بویژه پاکستان و ایران و سایر کشور های جهان ترتیب کند و با برقراری سیاست های حسن تفاهم بر بنیاد تعامل مانع سیاست های تقابل و خصمانۀ آنان شود. در این صورت روابط و مناسبات افغانستان با  کشور های همسایهء آن شفاف تر بر بنیاد تعامل نه تقابل طرح حواهد شد و در صورت تضمین آنان دست مداخلهء خارجی از افغانستان قطع می شود و مردم ما قادر به تعیین سرنوشت خود می شوند. در غیر این صورت تفاهم دوحه توطیهء شاخدار دیگر برضد مردم افغانستان خواهد بود که نگرانی های جدی تر مردم افغانستان را به همراه خواهد داشت. در کل گفته می توان که پیشرفت گفت و گو ها در دور نهم، اما و اگر های زیادی را به همراه دارد که در آخرین تحلیل نگرانی های تازه یی را به همراه دارد که ریشه در اختلاف نظر ها در میان اداره های دفاعی، سیاسی و استخباراتی امریکا و اختلاف نظر ها در کابل میان حکومت و شخصیت ها و گروه های سیاسی می باشد و مزید بر آن نپرداختن به ملاحظات و نگرانی های کشور های روسیه، چین، ایران  و هند و بویژه اختلاف میان هند و پاکستان به نوبۀ خود نگرانی هایی را در بر دارد که هر نوع تفاهم صلح میان امریکا و طالبان  و طالبان حکومت افغانستان را با چالش رو به رو می سازد که به نوبۀ خود اما و اگر های زیادی را در بر دارد که نپرداختن به نگرانی های آنان هر نوع مصالحه را زیر پرسش می برد.