مصلحت گرایی-مصوؤنیت پارلمانی-کودتای خاکستری در شاروالی کابل از طرف وکلا و رويارويى حكومت با پارلمان ؛ دریغا که اگر کلاه خود را قاضی بسازیم و خوب فکر کنیم یکی از عوامل عقب مانده گی وطن ما همین مصلحت جویی و وجود آدم های مصلحت پسند است. این مصلحت ها و ادم های مصلحتی سبب شده که ما در همان لخک دروازه گیر کنیم ، نه پس و نه پیش ، از جای خود شور نخوریم .
ما در تمام درازای تاریخ چندین و چند هزار ساله خودمان مصلحت جو بوده ایم و با مصلحت زیسته ایم ، در آخر سر ، دست خالی در میدان خداو راستی یکه و تنها مانده ایم و باد مارا برده و در کنار برگ های فرو افتادهٔ پاییزی جایمان داده، در حالی که دیگران به تاخت از ما دور شده اند و به اهداف خود رسیده اند. دور نمیرویم، در همین نزدیکی ها به گونه مثال آقای کرزی با همه ملایمت هایش یک آدم مصلحت جو بود، ولی در کنارش عناصری جا گرفته بود و یک فضای شدیداً مصلحتی شکل گرفته بود طوری که با ده ها میلیارد دالر برای رشد و پیشرفت کشور هیچ کار صورت نگرفت.
امروز ما از ان دوره طلایی و دالری هیچ چیزی در دسترس نداریم نه فابریکه نه برق و هیچ چیز دیگر نداریم ، فقر بیداد میکند و در همان نقطه چهل سال پیش در عقب ماندگی به سر میبریم این عناصر دور و پیش آقای کرزی همیشه اورا از بی ثباتی به تشویش می انداختند .
در یک محفل سخرانی او زنی برخاست و انگشت بریده اش را نشان داد که خسر اش که یک قوماندان بود آنرا با تیشه بریده بود، زن می گریست و منتظر آن بود که آقای کرزی دستور برای بازداشت قوماندان صادر کند ، آقای کرزی در پاسخ شکایت زن بی آن که کاری کند با زن یکجا از دلسوزی گریست .
عناصر مافیایی و برخی از وزیران و اراکین دور و پیش او به اشکال گوناگون در سایه این مصلحت ها به چور و استفاده جویی می پرداختند ، چون مصلحتاً اشپلاق چور زده شده بود، برخی از ارکین دولتی به غصب زمین و اختلاس های بزرگ پرداختند و چون اشخاص دو تابعیته بودند از همان جا که آمده بودند به همان کشور ها فرار کردند دوسیه هایشان در اداره های خارنوالی و قضا پوسید و موریانه خورد، اما در دوره حکومت سه مرحله یی شان ، هرگز حق به حق دار نرسید و اعدالت تامین نشد .
چرا ؟ برای اینکه عناصر دور و پیش شان افراد مصلحتی بودند و نان را به نرخ روز می خوردند ،
از وزیر تا وکیل تا قوماندان و وابسته گان حزبی و تنظیمی همه از گاو شیری حکومت بهره میگرفتند و نان خود را پیوسته در تنور داغ حکومت میزدند و فارغ بال از بازخواست بودند.
این عناصر آقای کرزی را در محاصره داشتند و نمی گذاشتندکه آب از آب تکان بخورد و همواره او را از بی ثباتی در دولت می ترساندند .
امروز اگر ما از آن گنج هایی باد آوردهٔ دالری بی به بهره مانده ایم و خریده خور همسایه ها استیم دنیا هم برما اعتماد ندارد و بعد از 20 سال برق را به قیمت ملیون ها دالر میخریم و یک نان خشک ما دوتا نشد ، از برکت همان مصلحت هاست که قربانی شده ایم.
همیسایه ها هرچه برما تحمیل کردند پذیرفتیم و تا همین حالا هم می پذیریم ، از تولید تا تجارت و صنعت و اقتصاد و سیاست ما همه (گ در گ) است همه ثمرهٔ مصلحت جویی ها است که ما کلاه خود را دو دسته محکم گرفته ایم تا باد نبرد، اگر مردم و تاریخ و فرهنگ مارا باد برد، پروا ندارد، چرا که قربانی مصلحت ها و منفعت های شخصی شده ایم .
از این گذشته ، مردم ما به ویژه بزرگان ما همه و یا اکثر دست و پا شان در تار خام مصلحت ها پیچیده شده است .
شما تصور کنید یک نفر در چنین شرایط تا میتواند خود سری، خود خواهی و اضافه روی می کند آبروی آدم هارا میریزد، همه ارزش هارا زیر پا می گذارد ، بر سر قانون و نعوذ بالله (قران) عمداً پا می نهد و دست به هر گونه تخطی و تجاوز می زند ، بعد چند نفر معزز و محاسن سفید و مصلحت گرا را میبرند و عذر می آورند ، که بخشیده شود ، بی آن که به کیفر رسد. سر آنجام این چنین کار ها چه می شود؟
جری تر شدن مجرم و خاین و ادامه وضعیت ( همان آش و همان کاسه ) .
اگر امروز هر کمی و کاستی و نا همواری را در عرصهٔ جامعه میبینم، بخاطر همین مصلحت هاست. یکی از شاروال های وقت برای من شکایت میکرد که یک وزیر شهر سازی حکمی را از آقای کرزی گرفته بود که ، شاروالی نباید زمین توزیع کند، تا ما کانالیزاسیون را در شهر کابل پیاده کنیم دست شاروالی بسته شد و زمین توزیع نکرد مردم سر گردان بودند ، اما آن وزیر ، خود در خفا بازار شهرک سازی را خلاف اصول شهری حمایت میکرد که موانع تازه در سر راه کانالیزاسیون بود . که فاضل آب این شهرک ها بنابر نبود کانالیزاسیون به دریای کابل سرازیر گردید و یگانه دریای شهر کابل را که آب آن زمانی همانند نقره برق میزد با لجن آلوده گردید اما مصلحت کارش را کرده بود …
ازین گذشته سفیران کشور های همسایه با استفاده از ( مصلحت های جاری ) به تقرر عوامل و افراد مورد نظر خود در کرسی های مهم دولتی می پرداختند .
مصلحت های امروز حتی جدی تر و وحشتناکتر از گذشته است که می بینیم و میشنویم و این مصلحت ها منافع ملی کشور را کاملاً زیر پا میکند. پرسش این است که چرا اکنون بی بند باری در همه عرصه ها کشور را فرا کرفته است هر کس هر چه دلش میخواهد انجام میدهد، قانون نه یکی دوبار بلکه هر روز از طرف تمام مراجع بالا و پایین زیر پا میشود . هر کس از هر گوشه جرنگانه خودش را به صدا در می آورد و دست خود را در این کاسه شوربا داخل میکند تا نفس اماره اش را ارضا کند فزونی دزدان و جنابت کاران در کوچه و شهر و کشور و خرابی های دیگر اثرات و بقایای همان مافیای بزرگ است که در طی ۲۰ سال ایجاد شده و رشد یافته و اداره آن از سلطهٔ کنترول حکومت خارج شده ، تا آنجا که فغان مردم تا آسمان هفتم هم رسید .
دلیل آن مقرری های مصلحتی در ادارات امنیتی و تقرر افرادی بی تجربه و نا بلد در کار های مهم حکومتی و گسترش زمینه های فساد و استفاده جویی در لجن زار بی قانونی و تخلف غرق کرده است .
اکنون که آقای امر الله صالح صلاحیت یافته که با این همه انواع فساد مبارزه کند تا با اشخاص قدرتمند مصلحتی که در ادارات دولتی تشریف دارند در مقابل آنها به مبارزه درونی باید بپردازد یکی از موارد ، اشاره آقای صالح و مصوونیت وکلاست ، که در گذشته و شاید هم در حال سبب انواع تخطی و استفاده جویی شده می تواند .
جای تعجب است که اشخاص اگاه و دانسته در پارلمان نسبت به آن واکنش جدی نشان دادند
من از آن شمار وکلای پاک و باشخصیت میپرسم که چرا خبر ندارند که در دوره های گذشته با استفاده از همین (مصوونیت ) چقدر حیف و میل ها صورت گرفته است؟
از یک مثال روشن در چند سال پیش خاطر نشان میکنم که شماری از وکلای این پارلمان با استفاده از مصوونیت پارلمان دروازه شاروالی را چندین روز بستند و اقای کرزی تا چندین روز در جریان آن قرار نداشت ، من به عنوان ژورنالیست از شاروال آن وقت آقای نواندیش پرسیدم که دلیل این کار انقلابی و بی سابقه وکلای شورا چیست ؟
آقای نواندیش در پاسخ پرسشم چنین گفت : گناه من این است که از غصب زمین ها و جایداد های دولتی جلوگیری کرده ام، ازینرو رییس و اعضای ولسی جرگه شاروالی را محاصره و قفل زده اند .
آقای رییس جمهور تا چندین روز نسبت به این حادثه سکوت کرده بود و بنابر مصلحت بلا تکلیف بود مردم شهر بخاطر کارهای خویش سرگردان بودند و نمی دانستند به چه کسی مراجعه کنند ، در حالیکه وکلای محترم پارلمان (انقلاب خاکستری) را به راه انداخته بودند در بدنه پل هوایی مقابل شاروالی کابل تصویر بزرگی از شاروال کابل(نواندیش) را نصب کرده بودند که روی آن چلیپای بزرگ به رنگ سیاه جلب نظر میکرد .
هر رهگذری تصور میکرد که ممکن در کشور و در شاروالی مثل گذشته کودتایی صورت گرفته است .
هر روز یک تعداد از وکلا با رییس شان در داخل شاروالی میامدند و جلساتی را به شکل (استاده پایی)
برگزار می کردند در حالی که آقای کرزی در ارگ مشغول کار بود .
باید گفت پنچ تا شش نفر از وکلا در نزدیک دروازه و در صحن شاروالی وقتاً فه وقتاً با موتر هایشان رفت آمد داشتن جالب این است که حتی پولیس هم در آنجا به نظر نمی خورد به جز از بادیگارد های وکلا کسی دیگری اجازه نزدیک شدن به دروازه شاروالی را نداشتد
آقای رحمانی !
شما بخاطر انتقام گیری از آقای صالح جلسهٔ رسمی را لغو کردید و یک روز تعطیلی دیگر را در سال جاری به روز های گذشته پارلمان افزودید، تصور میکنید که همه مانند شما و بسیاری از هم قطاران شما پاک و صادق نیستند ، چنین نیست ؟
افسوس که مواردی از آن چه در بالا ذکر شد ( مصوونیت ) است که مثل نمد دم تبر قانون شاریده را گرفته ور نه این متخلفین که علیه شاروال کابل کودتا کردند آیا قابل مواخذه نمی باشد ؟
وکلای صادق و پاک ما نباید مانند دیوار نمکش باشند بگذارید که بالاخره در طی این سال های وحشتناک چور و فتور، اگر بتواند و بگذارندش ، مو را از خمیر بکشد ،زیرا نام وطن ما بخاطر جنایات سنگین دزدی غصب و رشوه اختلاس و انواع فساد از پایین تا بالا در تمام دنیا مثل آفتاب می درخشد . لطفا بروید از اداره خارنوالی و قضا اگاهی بدست آورید که ده ها و صد ها نفر بخاطر مصلحت های سیاسی و قومی دوسیه هایشان حفظ شده .
شما در مقام یک رییس جوان آیا این همه را نادیده می گیرید که شمار زیادی فساد پیشه گان طی ده پانزده سال اخیر به خارج فرار کرده اند ،اما حکومت ها خاموش استند و به مصلحت روی آورده اند. مخالفت با ندای اقای صالح ، گرفتن دهان جوال با فساد پیشگان و جنایت کاران است .
همه ما امان الله غازی را به یاد داریم که به چه سرنوشت دچار گردید ،تبلیغات زهراگین و توطیه ها از خارج و داخل علیه او صورت گرفت، اگر مشتی از جهال که علیه او توطیه کردند به او فرصت می دادند، امروز ما به این روز بد نمی افتادیم .
هفته های اول کار پارلمان تقریبا ً با تعطیل روبرو بود و شمار محدودی از وکلا به جلسات حاضر می شدند ، آیا شما از غیابت آنها شاکی نبودید ؟ و آیا همین غیابت ها خودش بی قانونی و تخلف نیست ؟
اخرین گفته ام این است که لطفاً با این گفته ها و عملکرد های تان رییس جمهور را از کرده اش پشیمان نکنید ! در غیر آن روز های بدتر و فساد گسترده تری را شاهد خواهیم بود !