به جان افگندن سلفی ها در برابر حنفی ها
در گذشته ها می گفتند، هرگاه دو موش در یک سوراخ باهم بجنگند و پس از تحقیقات بالاخره آشکار می شد که به نحوی در پشت آن حادثه دستان انگلیس است. اکنون این وظیفه را خلف او یعنی آی اس آی در منطقه به عهده گرفته است. چندان ناموجه هم نیست؛ زیرا که بنیانگذار شبکهء جهنمی استخبارات پاکستان یک شهروند انگلیسی بود. اکنون این شبکهء انسان دشمن است که به نیابت انگلیس و وارث آن تمامی توطیه های تروریستی حتا ماهرانه تر از انگلیس در سطح منطقه و جهان مدیریت می کند.
آی اس آی که ماموریت نابودی و تباهی و بربادی افغانستان را بدوش گرفته تا در رقابت با هند و رسیدن به عمق استراتیژی اش در افغانستان از هیچ ترفند و فریب و توطیه خودداری نکند. آی اس آی با توجه به مهارت و شناختی که از جامعهء افغانستان دارد، در هر زمانی می داند که از چه گونه ابزار ها زیر نام اسلام برضد مردم افغانستان استفاده کند. دیروز از تنظیم های جهادی به بهای بازی با ایثار و شهکاری های هزاران انسان آزاده و مجاهد پاک باز افغانستان، استفادهء بد کرد.
این شبکهء جهنمی در زمان جهاد هم با استفاده از گروه های مزدور خود جنگ های تنظیمی را سازماندهی می کرد؛ اما پس از سقوط نجیب درگیری های تنطیمی را به اوجش رساند. چنانکه در آن زمان شاهد بدترین جنگ های خونین تنظیمی در افغانستان بودیم و آی اس آی کابل را بوسیلهء گروهء مزدور خود به خون و آتش بدل کرد و رویای جنرال عبدالرحمان پاکستانی شریک جنایات جنرال ضیاالحق را مبنی بر به خاک و خون کشیدن کابل به حقیقت مبدل کرد. پس از آنکه پاکستان به این آرزوی پلید خود رسید و گروهء مزدور خود را استفراغ کرد و بجای آن طالبان را روی صحنه آورد تا نقش ویرانگری سلف خود را در افغانستان به پیش ببرد. طالبان به کمک آمریکا و عربستان و پاکیتان ساخته شدند و به قدرت رسیدند. پس از بک دوران سیاهء پنج ساله بوسیلهء آمریکا سرنگون شدند؛ اما پاکستان بار دیگر طالبان را در سال ۲۰۰۳ پس از سقوط شان احیا کرد و تا آنکه توانست در تبانی با کرزی این گروهء مزدور را تقویت کند و این دست پرورده گان جنایت و خیانت را به بار و برگ رساند. پس از ۱۴ سال فاسدترین حکومت به امید تحقق آرمان پوتین و یلتسین با دستکاری و تقلب گسترده غنی را به قدرت رساند تا رویای ناتمام کرزی و سایر همکاران سیاه کارش را در افغانستان تجسم عینی ببخشد. بالاخره غنی پس از هفت سال دوران سیاهء فساد و انحصار طلبی و تعصب قومی، در تبانی با آی اس آی در آخرین نشست اش با رئیسان ارتش انگلیس و پاکستان در ۱۴ جون با امضای سندی افغانستان را تحویل پاکستان کرد. غنی در حالی سرنوشت مردم افغانستان را در قمار آی اس آی و شبکهء حقانی نهاد که هر روز با کوبیدن مشت در سینه ادعای مقاومت و جنگ تا آخرین رمق حیات با طالبان را داشت. این شیاد تاریخ با این ترفندها روند صلح را تخریب کرد و به تاخیر افگند و تا روز فرار خود هم از ایجاد اجماع سیاسی خودداری کرد. وی این همه شیادی را با همدستی دو انسان فاسد و نادان و زنباره چون؛ فضلی و محب به انجام رسانید و در یک سناریوی از پیش تعیین شده افغانستان را تحویل حقانی و پاکستان نمود و خیلی مکارانه و بزدلانه با ۱۶۹ میلیون دالر فرار کرد. به گزارش راوی ۸ صبح موفق به جابجایی ۸ موتر پول جاسازی شده در لندکروزر ها به داخل طیاره ها نشد و پول جا مانده به تاراج محافظانش ررفت.
اکنون که طالبان بر اریکهء قدرت سوار شده و بی پروا به خواست مردم افغانستان هوای زمامداری تا ابدیت تاریخ را تحت امارت خود ساخته و رهبر غایب خویش دارند. آنان آرزو دارند تا افغانستان را به بهشت امن تروریستان جهان بدل کنند تا باشد که افراطیت در مرز و بوم آن به بار و برگ بنشیند. اما طالبان پس از به قدرت رسیدن با دشواری های تازه در میان خود و هم با ولی نعمت خود دچار شده اند. طالبان می دانند که پس از پیروزی با دشواری های تازه ای با پاکستان رو به رو خواهند شد. زیرا پاکستان از طالبان خواست هایی دادند که باید آنها را بسر برسانند. در غیر این صورت تلک های جدیدی پیش روی آنان جابجا می کند که تپیدن آنان را محال می سازد. از جمله موجودیت مراکز طالبان پاکستان در افغانستان است که
از هم پاتکی های نزدیک طالبان پاکستان هستند. هرچند شبکهء حقانی تلاش کرد تا میان طالبان و حکومت پاکستان میانجیگری کند و اما تلاش های او بیش از یکماه آتش بس نتیجه نداد. طالبان پاکستان پس از یک ماه آتش بس در برابر حکومت پاکستان اعلان جنگ کرده اند. این موضوع نگرانی هایی را در میان حلقه های ملکی و نظامی پاکستان به بار آورده است که نگرانی طالبان هم کمتر از آنان نیست؛ زیرا طالبان منتظر پس لرزه های رابطهء خود با پاکستان هستند که این پس لرزه ها تشکیل و صدور گروه های تروریستی جدید به افغانستان است. طالبان به شدت نگران اند و ماموریت خود در پیوند به پاکستان را در آزمون جدیدی نگاه می کنند. طالبان فکر می کنند که دیر یا زود رابطهء شان با پاکستان شکننده شود و این ماه عسل زود پایان یابد. این گمانه زنی ها در طالبان جان می گیرد که ممکن آی اس آی هسته های جدید نفاق افگنی و اختلاف را در کابل دامن بزند تا به نحوی از یک سو آتش اختلاف درونی میان طالبان و از سویی هم اختلاف مذهبی را در افغانستان دامن بزند. زیرا کم ترین خواست پاکستان مهار طالبان پاکستان بوسیلهء طالبان افغانستان است؛ اما بعید به نظر می رسد که طالبان افغانستان مانع طالبان پاکستان شوند. این نقطهء اصطکاک احتمالی آی اس آی را واداشته تا نطفه های تازهء نفاق و اختلاف را بوسیلهء شبکهء مزدور خود در کابل ایجاد کنند. چنانکه در این روز ها حمله های جدید تروریستی شبکهء حقانی برضد عالمان دین حنفی در کابل آغاز شده است. شبکهء حقانی دو روز پیش عبدالسلام عابد امام مسجد حاجی عبدالرحمان را مورد حملهء انتحاری قرار داد. این حادثه پس از آن واقع شد که آقای عابد بررسم احتجاج ترک امامت کرده و روانهء خانه خود بود که موترش در منطقهء کارته پروان به مین جاسازی شده از سوی شبکهء حقانی برابر شد. گفته می شود که طالبان کسانی را به مسجد حاجی عبدالرحمان می فرستادند تا بجای او در مسجد وعظ کنند. این موضوع سبب ناراحتی آقای عابد شده بود. چنانکه او در سخنرانی ای به آزادی های واقعی و اینکه یک کشور آزاد چگونه کشوری و با چه شرایط باید باشد، اشاره کرده و به گونهء غیرمستقیم طالبان را مورد انتقاد قرار داده بود. این موضوع خشم طالبان را برانگیخت و شبکهء حقانی به دستور آی اس آی طرح ترور او را برنامه ریزی کرد. این گمانه زنی ها زمانی تقویت شد که مولوی بسم الله شاکر، عالم دین و سرمعلم دارالعلوم عالی عربی کابل بامداد ۲۶ قوس هنگام رفتن به نماز صبح در کوتل خیرخانه کابل مورد حمله مسلحانه افراد ناشناس قرار گرفت و جان باخت.
خشونت طلبی و ناسازگاری و آزادی ستیزی و جهل پروری و دگم اندیشی و تحمل ناپذیری دگر اندیشان و حتا خود اندیشان و عدم پذیرش نظر مخالفان مذهبی از جمله ویژه گی های افراطیون است که این ویژه گی ها در طالبان به ویژه در شبکهء حقانی به کمال رسیده است. شبکهء حقانی در حالی قصد ترور آقای عابد را نمود که او برضد جهل سخن گفته بود و جهل را دشمن آزادی و ذلت آور خوانده و بربنیاد این حديث (طلب العلم فريضة على كل مسلم) طلب علم را زن و مرد مسلمان فرض دانسته بود. وی رهایی یک ملت از جها را بزرگ ترین آزادی خوانده و اختلاف های فکری را از ویژه گی های دین اسلام و اختلاف های قومی را شرک عظیم خوانده بود. وی پذیرش اختلاف فکری در اسلام را امری سازنده سرمدی و عامل تحول و پیشرفت خوانده بود که بنیاد های آزادی را آبیاری می کند. به باور او ملت های اسیر قربانی اختلاف های قومی و زبانی اند و برای ماندن در اسارت حق اندیشیدن آزادانه از آنان گرفته شده است. وی در ضمن به تقویت بنیاد های اقتصادی اشاره کرده و گفته بود کشوری که دارای زیربنا های قوی افتصادی باشد، دارای اقتدار سیاسی و اقتصادی بوده و در این صورت ادعای آزادی کرده می تواند. این سخنان آقای عابد به مثابهء خنجری در سینهء حقانی که مزدور پاکستان است، فرو رفت و قصد ترور او را کرد. گناهء مولوی صاحب عابد این بوده که او از آزادی سخن گفت و اسلام را دین آزادی و آزاد اندیشی و کیش آزاده گان خواند که سینهء فراخ برای اندیشیدن و تحمل افکار گوناگون و حتا مخالفان سیاسی اش را دارد. این سخنان عابد شبکهء حقانی را که از چهار دهه بدین سو نوکر آی اس آی است و چرخ های ستمگری و تباه کاری پاکستان را در افغانستان یدک می کشد؛ به خشم آورد و رگ برده گی آن به پاکستان را تکان داد و از آی اس آی فرمان ترورش را گرفت؛ اما مولوی صاحب عابد مردی از تبار آزاده گان و انسانی آزادی خواه و آزاد اندیش و متعهد به اسلام محمدی از شکار سیاه کاران تروریست هرچند کمی جراحت برداشت و اما جان به سلامت برد.
آی اس آی با این جنایت با یک تیر چندین هدف را نشانه گرفته است. اظهارات آقای عابد از یک طرف غیرت جاهلانه و تمامیت خواهی های حقانی ها را نشانه رفت و از سویی هم خواسته تا جنگ سلفی ها و وهابی ها در برابر حنفی ها را دامن بزند و جنگ جدید مذهب برضد مذهب را در افغانستان شعله ور بسازد و از آن بهره های استخباراتی و سیاسی و استراتیژیک بگیرد.
آی اس آی زمانی شوکه شد که اظهارات رهبر طالبان پاکستانی مبنی بر شراکت قدرت در کابل و ادعای همسویی استراتیژیک آنان با طالبان افغانستان رسانه ای شد و از همه مهمتر سکوت معنادار طالبان در برابر راکت افگنی طیارهء پاکستانی در کنر، نوعی نگرانی همراه با وحشت را در میان نظامیان پاکستان بوجود آورده است و آنان را هراس فرنگشتاین طالبانی به وسوسه افگنده است. آی اس آی در صدد راه اندازی پروژه های جدید جنگ در افغانستان است. آی اس آی خواسته تا خرد سیاسی و بینش علمی و عقلانیت دینی طالبان را در آزمون تازه قرار بدهد تا دریابد که این گروهء شبه نظامی برای رسیدن به خرد سیاسی و گروهی و عقلانیت دینی چقدر فاصله دارد. از همین رو این سازمان جهنمی پس از پیروزی طالبان نیرو های ذخیرهء دیگری را در رکاب گروه های تروریستی زیر چتر نام هایی چون ” دعوت اسلامی” و شاخه های از داعش آمادهء مقابله با طالبان می سازد تا بحیث اهرم فشار آنان را در برابر طالبان آماده داشته باشد. آی اس آی از شبکهء حقانی بحیث بوسیلهء فشار بر شاخه های دیگر طالبان قندهاری و هلمندی استفاده می کند. سایر شبکه های طالبان می دانند که شبکهء حقانی حیثیت بازوی ملیشه ای اردوی پاکستان را دارد و از این ناحیه نگران اند. پاکستانی ها هیچ گاه خشم و انزجار طرفداران ملاغنی برادر در برابر فیض حمید رئیس پیشین استخبارات پاکستان را از یاد نمی برند. آنان در صدد اند که با راه اندازی توطیه های درون گروهی انتقام خویش را از هواخواهان ملابرادر بگیرند. این زمانی ممکن است که توطیه های پاکستان تازه به تازه در افغانستان به ثمر برسد و دو دستگی و نفاق در آن حاکم باشد. پاکستان با تمامی قوا تلاش خواهد کرد تا سناریو های جدید را زیر چتر توطیه های تازه در افغانستان راه اندازی کند تا از آن به سود راهبردی خود استفاده کند. آی اس آی در این روزها بوسیلهء سلفی های مزدور و متعصب شبکه حقانی جنگ خطرناک میان حنفی ها و سلفی ها را در افغانستان به راه افگنده است که عواقب آن خیلی ناگوار است. تاسف بار این که این جنگ را شبکهء حقانی یدک می کشد. این شبکه که از حمایت بیدریغ نظامیان پاکستان برخوردار است، نقش آن در این گونه توطئه ها خیلی ویرانگر و خطرناک است.
هرگاه رهبران طالبان متوجه این نقطه نشوند و بیشتر از این برای شبکهء حقانی فرصت جولان بدهند تا بخاطر برآورده شدن اهداف خصمانهء پاکستان در افغانستان دست به کار شوند؛ بدون تردید حوادث خون بار و وحشت ناکی را در پی خواهد داشت که خشم و نفرت مردم را هر روز بیشتر از روز دیگر برضد طالبان و حامیان پاکستانی آنان خواهد برانگیخت که مهار آن برای طالبان ناممکن خواهد بود؛ زیرا که مردم افغانستان پاکستان را دشمن درجه یک تاریخی خود می دانند و از نیات زشت و ضدملی پاکستان نسبت به افغانستان آگاهی کامل دارند. یاهو