تجزيه و ساختن خراسان مانند سينگاپور، دوبي و تركيه؛ لطفًا با دقت تر مطالعه كنيد: عبدالعلي فايق

كشوري به نام اوغانستان از بدو و تاسيس اش متكي بر كمك هاي خارجي (برتانيا، روسيه، امريكا، دولت هاي عربي، آسيايي، ملل المتحد و اتحاديه اروپا بوده است).

شما اگر بنك جهاني را هم در اين كشور بياوريد، باز هم اين كشور خير طلب باقي مي ماند. چون نظام خودكفا و درآمد هاي بومي وجود ندارد. ذهنيت هاي همه ما را كمك هاي خارجي شكل و قالب داده است و هيچگاهي بالاي خودكفايي بومي خود كار نكرده ايم.از پاكستان گرفته تا بنگله ديش، هندستان، تاجيكستان، ازبيكستان و تركمنستان بالاي قدرات داخلي و بومي خود سالهاست تلاش دارند و به همين دليل نه كسي بوت اش را مي فروشد، نه گرده اش را و نه هم دلبندهاي خود را. 

با مسئله اقتصاد سرسري، قومي، ماليخولي، احساساتي ، دعا، خير طلبي، ملامت كردن فلان كشور و فلان نهاد نمي تواند يك نظام سامانمند، كارمند و فراگير ساخت. من به اين عقيده هستم، شما براي كسي ماهي نگيريد و هنر ماهي دادن را براي وي ياد دهيد. اگر وي هنر ماهي گيري ياد گرفت، عمر قيد سير مي ماند.ما باید دست از خیر طلبی برداریم و ما بيش از صد تريليون منابيع در شكم خراسان داريم ولی نظام اقتصادي ما يك نظام اوغانوالي عشري است. يعني کار در مقابل غله( گندم)!

من تمام اقتصاددانهاي خراساني/اوغانستاني را يا نبشته هاي شان را خوانده ام و يا هم مصاحبه هاي شأن را ديده ام فقط تاكيد آنها بر كمك هاي خارجي است و هيچ طرح براي بيرون رفت از اين خير طلبي سوگوارانه ندارند.من تاريخچه افت و خيز هاي خراسان/اوغانستان را مطالعه نسبي كرده ام و در هيچ جاي پيدا نكرده ام كدام رژيم خودكفا بوده باشد و يا شگوفايي اقتصادي از پایان به بالا بوده باشد. همواره ثروت، قدرت، قداست، حاكميت و محكوميت در سنخيت اووغانیت خلاصه شده است و همين دارايي هاي عامه، كمك هاي خارجي و خيرات هاي بيروني در دست يك قبيله حريص و خاندان عياش اووغان لميده بوده است. به ياد داشته باشيم، در نظام هاي استبدادي و خودكامه، گپ اول را پارلمان، مردم و رسانه نمي زند، گپ اول را [كودفيكشن]هاي بنك ها مي زنند. به طور نمونه، چطور كرزي طالب و رهبران قلابي را به كرايه مي گرفت و گاهي هم مي خريد و گاهي هم سر شان را زير بال شان مي كرد؟ چطور غني فراري(بابا فساد) رهبران را مي خريد و هر جمعه آنها را عِوَض مي كرد و همين كود هاي سري بود كه پول آن را تكافؤ مي كرد.. مردم ما امريكا، اروپا، پاكستان، دولت هاي اسلامي را ملامت دارند و نمي دانند سلسله مراتب اين درماندگي هاي اقتصادي به عصر پيش از امير دزد عبدالرحمن بر مي گردد.

پيشنهاد من اين است:

اوغانستان در سال ٢٠٠٧ در ذهنيت ها تجزيه شد و در سال ٢٠١٤ رسميت و سنخيت گرفت و در سال ٢٠١٩ به يك كليشه و عرف روزمرگي تبديل شد.مخالف تجزيه يك گروه مافيايي كه از طريق كودهاي سري كرزي و غني تغذيه مي شدنند و مردم ما بخاطر وحدت مُلي اوغاني ساده لوحانه مدريت مي كردنند. من يك بخش پايان نامه كارشناسي ارشدم را در مورد اووغانوالي (پشتونوالي كود) نبشته ام. اگر كسي يك مطالعه ولو خيلي سطحي از عنعنات “اووغانيت” و “اسلاميت” آنها داشته باشد، هم زيستي با اين قبيله نميه وحشي غير ممكن است و فقط در تاريكي مشت زدن است. من ١٧ سال پيش مسئله تجزيه را مطرح كرده بودم، حالا هم مي كنم و پنجاه سال بعد هم مي كنم.. ما در تجزيه مي دانم كه برنده نيستيم و به گفته استاد لعلزاد ما چرا مال خود ما را تجزيه كنيم؟ ولي پس گرفتن زمين با اقتصاد قوي خيلي امكان پذير است.

اين سرزمين خراسان نام دارد و تعلق به همه شهرواند اش دارد، ولي قوم اووغان از پشت كوهاي سليمان با همكاري برتانيا كبير آمد نام و نشان اين سرزمين را تغيير داد و عرف و عادتها بدوي چادر نشيني را با واژه نوين شير و شكر كرد و امروز ما بخاطر اين اووغانيت و اسلاميت گرده هاي ما را مي فروشيم و مردم سخت در معرض نابودی و مرگ قرار دارند. درست است ما مساحت جغرافيايي خود را از دست مي دهيم، ولي از شر انتحار، انفجار، كتاب سوزي، كوكنارسالاري، همجنسگرايي، توپكسالاري، آدم كشي، سلاخي، قصابي، كوچي گري، اووغانيت و اسلاميت در آمان مي مانيم. در كشور داري مساحت خيلي مهم نيست، بلكه امنيت و جيوي استراتيژي و جيو پولتيك و جيو ايكونوميك آن مهم تر است. بطور نمونه مساحت سنگاپور:

سنگاپور با مساحت ۷۲۲ کیلومتر مربع کمی کوچکتر از شهر تهران است. این کشور که از تعدادی جزیره تشکیل شده، یکی از مراکز بزرگ داد و ستد کالا در جهان است. سنگاپور یکی از ۳ کشور-شهر مستقل کنونی در جهان است و از زمان استقلال در سال ۱۹۶۵، به یکی از پررونق‌ترین کشورهای جهان تبدیل شده و امروزه یکی از پرترددترین بندرهای دنیاست. خراسان راه ابريشيم و قلب مراكز تجارتي آسيا و جهان خواهد شد. تجزيه اش را شما بكنيد ساختن خراسان را به سبك دوبي و تركيه به دوش ما بگذاريد. بلي به دوش ما!

اقتصاد سنگاپور

سنگاپور یکی از موفق‌ترین اقتصادهای بازار را دارد. اقتصاد این کشور در اصل بر پایه بازرگانی دریایی شکل گرفته‌است. سنگاپور در کنار کره جنوبی، هنگ کنگ و تایوان یکی از چهار ببر آسیا به‌شمار می‌رود اما این کشور توانست سه رقیب خود را از لحاظ درآمد سرانه پشت سر بگذارد. رشد اقتصادی سنگاپور از سال ۱۹۶۵ تا ۱۹۹۵ به‌طور میانگین سالانه ۶ درصد بود و باعث شد تا شیوه زندگی سنگاپوری‌ها به شدت بهبود یابد. بر طبق آمارهای سال 2022، میانگین درآمد ماهیانه کار در کشور سنگاپور حدود SGD8520 (دلار سنگاپور) معادل USD6128.46 (دلار آمریکا) میباشد. بالاترین سطح درآمدی در این کشور حدود SGD37700 (دلار سنگاپور) و پایین ترین سطح درآمدی حدودا SGD1150 (دلار سنگاپور) است. يعني سه برابر درآمد يك شهروند كارمند در برتانيا! 

مساحت مهم نيست، منابع مهم است. شما مساحت را با منابع مي توانيد بخريد ولي منابع را به مساحت هر گز خريده نمي توانيد. شما به اندازه شهر كابل هم كشور داشته باشيد و ثروات طبيعي، معادن و ثروات بشري آن را مانند دوبي كه فقط ١٥ فيصد را مردمان بومي آن كشور تشكيل مي دهد و ٧٥ فيصد ديگر آن را عقل هاي كارگري و سرمايه گذاران جهاني صرف بخاطر مركزيت ترانزيتي و كاسه كلان (هب) اقتصادي اش تشكيل ميدهد را به كار بي اندازيد مطمئنًا تمام فارسي زبانان از شهرهاي ديگر خراسان (مانند هرات، فراه، ارزگان، جلال آباد، خوست، قندهار، هلمند ووو) دوطلبانه به خراسان بعد از تجزيه مي آيند و آنجا مسكن گزين مي شوند و كاري را كه اسرائل در مناطق مختلف فلسطين انجام داد و حتي عرب هاي مسلمان اسرائلي ديگر رغبت بازگشت را ندارند و به ويژه نسل دوم آنها. بخاطريكه درآمد آنها و سبك زندگي شان به سطح اروپا و يا بالاتر از آن است.

شايان ذكر است، هويت، تاريخ، سياست، قدرت، حاكميت و كودهاي دولت داري را ارقام و اقتصاد تشكيل مي دهد.لطفا به اين نقطه فكورانه بي انديشيد، جسورانه تصميم بگيريد، از قضاوت هنجاري فرار كنيد، وقت را از ضايع شدن نجات دهید و خراسان خود را مانند سينگاپور، دوبي و تركيه بسازيم. به معني ساده تر، تجزيه اش را شما كنيد و ساختن آن مانند دوبي، سينگاپور و تركيه به دوش ما!

عبدالعلي فايق