بزرگمردان اندیشمند با چند سطر کوتاه یک کتاب را بیان مینمایند تا ملت ها جاده های خونینی را که دراثر استعمار خارجی و استبداد و ارتجاع داخلی پیموده اند٬ دوباره تکرار نکنند.
هرگاه تاریخ پر افتخار و مبارزات سیاسی نیاکان مارا از زمان آریانای باستان ٬ خراسان و افغانستان امروز مرور کنیم بتمام دسایس استعماری پی میبریم اما افسوس که یکتعداد مزدوران در طول تاریخ بخاطر منافع شخصی خویش زیر نام مسایل قومی ٬ مذهبی , زبانی و نژادی ٬مردم عادی را که از دسایس اگاهی نداشته اند ٬بخاک وخون کشانیده اند. نباید فراموش کرد که همین مبلغین تبعیضات نژادی و زبانی دست به تفتین وتفرقه زده انده و مبارزین مردم را که برای نجات میهن کفن پوشیدند و دشمن خارجی را شکست دادند ٬فراموش کرده اند.
اما یقین داشته باشید که تاریخ رحم نمیکند و واقعیت ها نوشته میشود. روی همین دلیل بزرگمرد تاریخ شادروان میر غلام محمد غبار فرموده است :« مــــلـــت افـــغـــانـــســتــان بــعـد ازهر غـــســل خـــون وآتــش هـــمــان پــیــراهـــن چــرکـــیــن گـــذشـــتــه را بـــه تـــن مــیـکــنـد» این گفتار اشاره است به واقعیات تاریخی که پس از تسلیم شدن دولت های استبدادی به تجاوزات استعمارگران ٬ مردم افغانستان قیام کرده و اشغال گران استعماری را شکست داده اند اما بار دیگر شاهان و حکومات استبدادی و نوکران استعماری براریکهٓ قدرات نشسته اند. مثلاٌ جنگ اول و دوم مردم افغانستان در مقابل اشغال اسعمارگران انگلیس و همچنین در برابر تجاوز اتحاد شوروی .
شادروان میرغلام محمد غبار درصفحه( ۵۴۴) جلد اول افغانستان در مسیرتاریخ از مبارزین وطن در برابر استعمار انگلیس چنین یاد آوری کرده اند.« معنویات جنگ آوران افغانی از دشمن برتر بود. هر سوار افغانی یک پیاده را برداشته وارد میدان جنگ میکرد. تفنگچی افغان از فاصله سه صدمتر هدف را خطا نمیکرد . توپچی افغان گله های توپ نه پونده دشمن را بعداز اغتنام توسط چکش کوفته و در توپ های شش پونده خود استعمال میکرد و افراد هریک در زمستان پوستینچه ء در بدن ٬ سناچی از تلخان ویا گندم بریان درپشت٬ کدو صراحی پراز باروت در کمر بند و سواره مقداری از علوفه اسپ را در خرجین خود داشت. این قشون در هوای آزاد و بعضا روی برف میخوابید و با مشتی از گندم وتلخان تغذیه میکرد. یکی از جنرالهای انگلیس (میجر جنرال ایری) راجع بمدافعین چنین نوشت .: « باید عساکر انگلیس در استعمال اسلحه ناریه از افغانها درس میگرفتند. افغانها باتاَمل نشانه میگیرند و به ندرت آتش شان هوایی میرود٬ درحالیکه افراد ما بدون استهداف ٬ انداخت هوایی میکنند.»
پدران ما بادست خالی و یا اسلحه خیلی ابتدائی سه بار انگلیس را با اسلحه و وسایل مدرن جنگی شان از پا درآوردند . همچنین موفقیت مبارزات مردم در برابر سکندر مقدونی و در مقابل قوای سرخ شوروی همه ناشی از وحدت و همبستگی مردم ما در برابر استعمار خارجی بوده است . در چنین شرایط مردم افغانستان سینه را سپر کرده و در یک صف واحد برای نجات مادر وطن رزمیده اند.
اما با تاسف که مبارزین برحق بعداز هر پیروزی کنار زده شده اند و زمینه برای نصب افراد خود فروخته و مزدور مساعد ساخته شده است و دست نشاندگان استعمار ٬ خون شهدای گلگون کفن را فروخته اند و بنفع ارتجاع خدمت نموده و برای دوام خویش در بین مردم تفرقه انداخته اند. سید محمد نادر خرم در زمینه چنین سروده است :
گرفت دشمن در آخر انتقامش – غلامانش کنون خاکسترم سوخت
زده آتش به ملکم دشمن دین – درخت و جنگل و خشک و ترم سوخت
اکنون درقرن بیست ویک که جهان از نگاه پخش اطلاعات به یک دهکده کوچک تبدیل گردیده است و مردم عزیز ما دسترسی به وسایل تکنالوجی جدید دارند و از تمام وقایع به زود ترین فرصت خبر میشوند ٬ نباید فریب مزدوران را بخورند و تحت تاثیر تبلغیات زهرآلود ایشان قرار بگیرند . همان طوریکه در برابر دشمن باقیمت جان مبارزه کرده اند٬ به همان پیمانه در تحکیم وحدت ویک پارچگی نیز مبارزه نمایند . زیرا نگهداشت از خون بهای مبارزین وظیفه خطیر هر فرد ملت افغانستان است.
مردم گرامی ما نباید مثل گذشته در برابر دسایس استعمار ونوکران مستبد آن بار دیگر فریب بخورند .
شادروان میرغلام محمد غبار شخصیت مبارز ٬ژورنالست نستوه و مورخ شهیر کشور که شرین ترین ایام زندگیش را درعقب میله های زندان و تبعید گذرانید ٬ برای افشای چهره های پنهان مزدوران و دست نشاندگان که بنفع دشمن دست به عوام فریبی میزدند ُ با موشگافی واقعیتها را کشف وروی کاغذ آورد تا مردم و ملت از راز های مخفی اگاهی داشته باشند .اما امروز که جوانان وطن با دسترسی با وسایل جدید اطلاعاتی از همه مسایل سیاسی داخلی و پلان ها و دسایس استعمار خارجی در اسرع وقت آگاه میشوند ٬ نباید افکار مزدوارن و نوکران را که بمنافع ارتجاع و استعمار درمیان ملت شریف ما تخم نفاق میپاشند٬ دنبال کنند و به فرموده مرحوم غبار باز هم همان پیراهن چرکین گذشته را بر تن نمایند. مردم و ملت ما باید از تکرار سیاست های فتنه گرانهء استعمار درس بزرگ گرفته و جهت بقای کشور واحد ومستقل و تحکیم وحدت ملی واقعی با افتخار مبارزه نمایند و این مزدوران را چون خس و خاشاک از میان بردارند.
افتخارات یک کشور تنها متکی به یادآوری مبارزات نیاکان نبوده بلکه از آن باید درس گرفت و سر لوحه کار فعلی خویش قرار داد تا نسل های اینده به آن افتخار نمایند .
هموطنان گرامی !
بیائید در یک صف واحد بخاطر حفظ و نگهداشت آریانای باستان ٬ خراسان وافغانستان امروز دست بدست هم دهیم و بخاطر چند روز قدرت نسل آینده خویش را فراموش نکنیم٬ زیرا تاریخ رحم نمیکند.
همچنان شاعر مردمی دیگر کشورما «محمد یوسف کهزاد» درمورد وضع وطن چنین میسراید.
ای وطن ، داغترین دوزخ دنیا شده یی
بـــــرسرملت خـــود،خط چلیپا شده یی
تیغ فرزند خودت، سینۀ پاک تودرید
زیر پـــــای قدم خویش،تۀ پا شده یی
دامـــن پاک توآلـــــوده به تریاک شده
همه مجنون توگشتند که لیلا شــده یی
هرکجا مینگری، نقش ونگارنسب است
به تماشای خودت، غرق تماشا شده یی
پاره شد صفحۀتاریخ تو از دست رقیب
تنـی ویــــرانه تر ازپیکر بودا شده یی
دوستان جمله زمینای توسیراب شدند
تو چرا تشنه تراز ساحل دریاشده یی
دیدۀ از خــــود وبیگانه، قدمگاه توشد
باهمه بیکسی ات ، محرم دلها شده یی
بــــعد ازین طاقت فریاد ندارد دل من
باخبر باش، که بازیچـــۀ دنیا شده یی
قصۀ عشق تو گرم است، به هر شهر ودیار
ای وطن، با توچه گردند که رسوا شده یی
سالها دست نوازش بسرت کس نکشید