ازقلم : ماریا دارو
از آنجایکه زن را مقام مادر بخشیده اندُ بمعنای آنست که اولین مربی در جهان مادر میباشد بلی از مادر پسر و دختر میآموزدُ یعنی آموزش و پرورش از آغوش مادر آغاز گردیده است.
بناٌ افتخار دارم ، هنرمند با اسعتداد و یا مربی را بشما بمعرفی میگیریم که خود در تیاتر افغانستان از سن ۱۵ سالگی قدم گذاشته است. در دهه چهل زمانیکه یخچال تعصب در جامعه ما رو به ذوب شدن بود ُ تیاتر نسوان به فدارکاری خانم های دانشمند چون کبرا نورزاییُ صالحه اعتمادی ُ لطیفه کبیر سراج و دانشمند عالی مقام مرحوم زینب عنایت سراج وسایر ونخبگان کشور تیاتر نسوان را که بعداٌ در اثر خدمات شایسته خانم زینب عنایت سراح بنام وی مسماشدُُ هنرنمایی تیاتر راآغاز کردندُ یکتعداد شاگردان موسسه نسوان راتحت پرورش قرار دادند و با همکاری استاد سید مقدس نگاه فعالیت تیاتر نسوان بشهرت رسید. سال ۱۳۳۷هش زمانیکه محترم استاد عبدالقیوم بیسد بعوض استاد سید مقدس نگاه با زنیب ننداری همگاری خویش را آغاز کردُ دراثر تشویق استاد بسید (خانم نورتن نورانی و خواهر کوچکش خانم ذلیخا نورانی ) که هنوز پانزذده سال داشتُ به تیاتر زینب ننداری رو آوردند.
خانم ذلیخا نورانی در دامان والدین با دانش چون {سالم نورانی و کوثر نورانی اولین گوینده رادیو کابل وقت} تربیت شده بودُ از همان سن نو جوانی تا زمانکه افغانستان را بنا بر دوام جنگهای داخلی ترک گفت ُ ذلیخا نورانی یکروز هم از هنر تیاتر فاصله نگرفت. او و خواهر بزرگش نورتن نورانی بعداز زینب ننداری با مشوق شان (استاد عبدالقیوم بیسد) به پوهنی ننداری و بعداٌ به کابل ننداری درامهای زیادی را بازی نموده اند. درام های را که خانم نورانی نقش داتشه استُ {ساحره- پرنده مجروح- شام زندگی – شمع هایکه میسوزند- گنهکاران بیگناه – طبیب اجباری – آتش زیر خاکستر – او پدرم نیست وغیره را با هنرمندان معروف دیگر در ستیج های مختلف شهر کابل وولایات بازی نموده است. خانم ذلیخا نورانی اولین درامش را با خواهر نورتن نورانی در زینب ننداری بازی کرد بنام (ساحره ) ترجمه ونگارش شادروان استاد «عبدالرشید لطیفیُ پدر تیاتر افغانستان» بودُ.
درسال ۱۳۳۸ -هش زمانیکه او و خواهرش همراه بااستاد عبدالقیوم بیسد به پوهنی ننداری رفتند خانم ذلیخا نورانی اولین معاش خود را که مبلغ سه صد افغانی بود ُ دریافت نمود. او در کنار هنرنمایی در تیاتر به تحصیلش ادامه دادُ دوره ابتداییه و متوسطه را بپایان رسانید و جهت تحصیلات عالی به ماسکو اعزام گردید و پس از گرفتن دپیلوم ماستری در رشته تاریخ تیاتر بوطن برگشت و بحیث امر کورسهای آرت دراماتیک در کابل ننداری تقرر حاصل نمود. ناگفته نماند که خانم نورانی در تاریخ تیاتر افغانستان اولین خانم بود که در رشته هنرهای زیبا بسویه عالی تحصیلات کرده بود . زمانیکه او آمر کورسهای آرت دراماتیک مقرر شدُ کورسهای ارت دراماتیک فارغان صنوف دوازدهم راتحت پرورش قرار میداد و بعداز دوسال تحصیل برای شاگردان سند فراغت صنف چهاردهم داده میشد و بعداٌ جهت ادامه تحصیل در رشته هنرهای زیبا شامل پوهنتون کابل میگردیدند و بعضی از فارغان جهت ادامه تحصیل عالی ومسلکی بخارج کشور نیز اعزام میشدند.خانم نورانی اکرم برعلاوه مسوولیت و مصروفیت آمریت کورسهای آرت دراماتیک درستیج کابل ننداری به هنرنمایی نیز میپرداخت. زمانیکه خانم ایلزاافضلی تیاتر اطفال را پایه گذاری نمود همکار خوب خانم نورانی شد و با همکاری همدیگر در تربیه نسل جوان و بقای تیاتر در کشور خدمات زیاد را مشترکاٌ انجام دادند. بعداز ختم کورسهای آرت دراماتیک خانم نورانی اکرم نظر به تحصیلیت مسلکی اش در دانشکده هنرهای زیبا بحیث استاد و نامزاد کدر علمی هنرهای زیبا توسط داکتر عنایت الله شهرانی تقرر حاصل نمودُ نظر به سوانح خانم ( ایلزا افضلی صحفه ۷۳ کتاب آوای ماندگار زنان ُ نوشته ؛ ماریا داروُ طبع سال ۲۰۰۸ میلادی کانادا) دانشکده هنرهای زیبا درسال ۱۳۵۸ هش- اوایل ۱۹۷۹ میلادی دیپارتمنت هنرهای زیبا از چوکات دانشکده ادبیات و علوم اجتماعی مجزا و جدیداٌ بدانشکده مستقل در تشکیل ریاست دانشگاه کابل ایجاد گردیده بود که به همت اولین ریس و موسس آن دانشکده جناب داکتر عنایت الله شهرانی تقرر افراد مسلکی چون جناب محمد نعیم فرحان وخانم نورانی اکرم که هر دو در رشته تیاتر تحصیلات عالی و مسلکی داشتندُُ اقدام صورت گرفت . همچنان در کتاب (خاطرات من از تاسیس دانشکده هنرهای زیبا در پوهنتون کابل ُاثر« داکتر عنایت الله شهرانی-صحفه ۱۶ تا۱۸ » تقرر افراد آتی در شعبات ذیل دانشکده هنرهای زیبا صورت گرفت. جناب داکتر محمد نعیم فرحان که یگانه داکتر اء مسلکی در رشته تیاتر از کشور چکوسلوکیا وقت بدست آورده بود و در وزارت اطلاعات وکلتور ایفای وظیفه مینمود بحیث آمر شعبه موسیقی و خانم ذلیخا نورانی باسند ماستری از روسه شوروی در رشته تاریخ تیاتر بحیث آمر شبعه تیاتر دانشکده هنرهای زیبا تقرر حاصل کردند و ضمناٌ این دو دانشمند که دارای تحصللات عالی مسلکی بودند از طرف ریس دانشکده هنرها ی زیبا (شهرانی) به کدر علمی هنرهای زیبا نامزد گردیدند. بعداٌ بخاطر رشد و انکشاف هنرهای زیبا جنابان اتی نیز در دانشکده هنرهای زیبا خارج از کدر مقرر گردیدند {شادروان استاد محمد سلیم سرمستُ شادروان استاد فقیر محمد ننگیالیُ محترم استاد محمد حسین ارمان در شعبه موسیقی و استاد عبدالقیوم بیسد در شعبه تیاتر } بودند. آنچه گفته آمدیم خانم نورانی اکرم از نوجوانی شرنوشت اش با هنر تیاتر گره خورد ُ او زمانیکه در روسه شوروی تحصیل میکرد علاقه خاص به نمایشنامه های بلشویکهای ماسکو و سایر تیاتر ها داشت با تماشای درامها در تیاتر و بازدید از آثار دراماتیک چخوف مجذوب هنر او شد. استاد نورانی برعلاوه هنرنمایی وتدریس شاگردان در هنرهای زیبا و کورسهای آرت دراماتیک به ترجمه آثار ونمایشنامه های زیاد از زبان روسی به دری نیز پرداخته است از جمله ترجمه نمایشنامه ؛ چایکا؛ اثر معروف چخوف که بنام « پرنده دریایی» در مجله ژوندون در کابل انتشار یافته بود و اکنون تحت همین عنوان کتابش زیور طبع یافته است و متشکرم که استاد نورانی آنرا برایم اهدا نموده است واین کتاب را بدسترس محصلین دانشکده هنرهای زیبا کابل نیز گذاشته است.
پوهنیار استاد ذلیخا نورانی برعلاوه یک هنرمند باافتخار و استاددانشمند و بزرگوار بود یک مادر مهربان نیز میباشدُ برای کشور ما داشتن چین خانمهای دانشمند که نه تنها فرزندان خود را تحت پرورش سالم قرار میدهند برای آموزش وپرورش فرزندان وطن نیز سعی وتلاش مینمانید ُ غنمت بزرگ است مگر با تاسف که ادامه جنگهای داخلی برایش امان نداد تا در کشورش مصدر خدمات بیشتر گردد بنابر جبر زمان در سال های جنگهای داخلی (۱۳۷۱) هش- کشور را ترک نمود واکنون باهمسرش جناب« اکرم» وفرزندانش در آسترالیا زندگی مینماید. استاد نورانی اکرم در دانشگاه کابل الی رتبه علمی پوهنیار ایفای خدمت نمود. پوهنیار استاد نورانی برای زنان کشور که زنجیر تعصب ُ عقاید سنتی و حاکمیت مرد سالاری آنها را شکنجه مینمایدُ چراغ روشن جامعه بودُ ایکاش چرغهای سبز در کشور ما روشن گردد و بدرخشد و بخصوص برای زنان کشور رهنما باشند. زیرا داشتن تیاتر در یک کشور نماد از فرهنگ آن جامعه میباشد که متاسفانه اکنون در کابل پایتخت کشور ما تیاتر وجود ندارد. تیاتر کابل ننداریُ زینب ننداری ُ پوهنی ننداری ُ شهری ننداری همه با آن نمایشنامه های پر اهمیت که داشتُ رکود نموده است.