مقدم بهار خجسته باد! -۰ احمد محمود امپرطور

بدشت عشق من هر سال منتظر هستم 

که همچو لاله برون آیی و بهار کنیم

درود بر بهار، درود بر جان‌های بهاری

به نام یگانه دانای گیتی‌آفرین، آن که دفتر آفرینش را به مُهر بهار مُزیّن ساخت و در گردش روزگار، نسیم نوزایی را در لوح جان‌ها دمید؛

اکنون که بار دیگر چرخ کبود، جامه زمستانی از تن برکنده و به زیور سبز و زرین بهار آراسته شده است و سال ۱۴۰۴ خورشیدی با شکوهی تمام‌عیار گام بر عرصه گیتی نهاده، فرصت را مغتنم می‌شمارم تا با دلی سرشار از مهر و صفای ناب، آکنده از خلوص و بی‌آلایشی، درودی صمیمانه و تهنیتی فاخر و بی‌ریا به عزیزانم تقدیم دارم.

به خانواده بزرگوارم، یاران نیک‌خوی، دوستان گرانمایه و فرهیخته، هم‌میهنان ارجمند و همزبانان فرخنده‌سرشت که در هر کران این پهنه خاکی زیست می‌کنند و به نوروز، این آیین کهن‌سال و آفتاب‌گون، دل بسته‌اند، خاضعانه می‌گویم:

فرّ و فروغ نوروز بر جان و جهان‌تان سایه‌گستر، دل‌هایتان بهاری، کامتان شیرین، روانتان آرام، و روزگارتان سرشار از فرخندگی و شادکامی باد.

نوروز، این گوهر تابناک گنجینه فرهنگ و تاریخ، فراتر از دگرگونی فصل‌هاست؛ آیینه‌ای است که زلالی روح، طراوت اندیشه، و پاکی نیت را به یادمان می‌آورد. 

بهار، نغمه‌سرای همیشگی نو شدن است؛ می‌آید تا غبار کهنگی از جان‌ها بشوید و بار دیگر جان و جهان را به نغمه مهر و امید آراسته سازد.

در این موسم شکوفایی، از ژرفای وجود، آرزو دارم که سال پیشِ‌رو، سرشار از نیک‌بختی، دانایی، داد و دهش، شکوه و شایستگی برای همه عزیزان باشد؛ سالی که در آن تیرگی کینه به روشنی دوستی بدل شود، و دست‌ها به گرمی فشرده گردد.

باشد که سفره زندگی‌تان گسترده، دل‌های‌تان آرام، همّت‌تان بلند، و همواره آفاق زیست‌تان مملو از نور، برکت، آسایش و سرافرازی گردد.

نوروز خجسته و بهار جان‌نواز بر شما و عزیزانتان مبارک باد؛

بادا که هماره چون شاخساران سرسبز، بر قامت زمانه سایه‌گستر و سرافراز بمانید.

با مهر بهاری 

شاعر و نویسنده:

احمد محمود امپراطور