به هر سرای فتنه‌ها، به‌کوچه‌کوچه غصه‌ها : استاد جاوید فرهاد

به‌روی من کسی دگر، دریچه وا نمی‌کند 

میانِ کوچه هیچ‌کس، مرا صدا نمی‌کند

زمین فتاده در هوس، زمان فتاده از نفس    

پرنده را کس از قفس، چرا رها نمی‌کند

به هر سرای فتنه‌ها، به‌کوچه‌کوچه غصه‌ها 

برای مرگِ کینه‌ها، دلی دعا نمی‌کند

گذشته از خَمِ گذر، میان جاده ره‌گذر   

بغل به‌روی یک‌نفر، ز لطف وا نمی‌کند

درین سکوتِ نیمه‌شب، فرشته نیز زیرِ لب  

ز روی مهر یک کرَت، خدا خدا نمی‌کند

غریبه‌ای مگر دلم، که پشتِ در هنوز هم     

کسی به‌رسمِ هم‌دلی، ترا صلا نمی‌کند

جاوید فرهاد