
دربارۀ «فرزانهای از خاورزمین»
هرکه در او جوهر دانایی است
در همــه کارش توانایی است
در دیدار با یکی از دوستان فرهنگیام کتاب تحقیقی و حجیمی در اختیارم قرار گرفت تا با مطالعه و مرور آن نظر خودرا به عنوان تقریظ ارایه نمایم.
این اثر که «فرزانهای از خاورزمین» عنوان دارد و به پژوهش پیرامون شناختنامه، احوال و کارنامههای علمی و فرهنگی محترم پروفیسور دکتور عنایتالله شهرانی یکی از فرهنگیان شناختهشدۀ کشور اختصاص دارد؛ از سوی پژوهشگر جوان و پرتلاش همدیارم معاون سرمحقق برهانالدین نظامی عضو اکادمی علوم افغانستان تألیف شده است.
با محترم نظامی که از دانشآموختهگان ورزیدۀ دیپارتمنت فارسی دری دانشکدۀ زبان و ادبیات دانشگاه کابل میباشند هم بهجهت استادی و هم به ارتباط همدیاریشان رابطۀ نزدیک و دوستانهیی دارم که او پیش از این اثر خود، پژوهشهای سودمندی را در عرصههای ادبی و فرهنگی انجام داده است چنانچه پایاننامههای مقاطع لیسانس و ماستریاش را نیز پیرامون کاربرد آیات قرآنی و احادیث نبوی در دیوان میر غیاثالدین غیاثی بدخشی و نگاهی به جهانبینی علامه اقبال لاهوری در دانشگاه کابل نگاشته است و اکنون ضمن آنکه عضویت علمی اکادمی علوم افغانستان را دارا میباشد در مقطع دکترای دانشگاه فردوسی مشهد کشور ایران نیز مشغول نگارش رسالۀ علمی خویش زیر عنوان «جایگاه میرزا عبدالقادر بیدل در افغانستان» است.
نظامی مقالات علمی زیادی نوشته که در مجلههای با اعتبار داخل و بیرون از کشور به نشر رسیده است، او به مثابۀ یک جوان پرتلاش نیز در سیمینارهای متعدد علمی- تحقیقی در مجامع علمی افغانستان و بیرون از آن اشتراک نموده و دریافتهای تحقیقی خودرا در آنها ارایه داده است.
نظامی اینبار هم با آفرینش اثر تحقیقی ممتع در راستای شناسایی شخصیت علمی و فرهنگی دانشمند فرهیخته و معاصر کشور دکتور شهرانی گام نهاده و بدون تردید پژوهش بایسته و ارزشمندی را در این راستا آفریده است. پیش از آقای نظامی در مورد استاد شهرانی محترم مرتضی پردیس یکی از استادان دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه کابل تحقیقی را بنام «ابرمردی بر سکوی هنر و فرهنگ» که اختصاص به زیستنامه و فعالیتهای فرهنگی و هنری استاد شهرانی دارد نیز انجام داده است. پژوهش استاد پردیس به جهت دوستی و سابقۀ کاری و هنری که با استاد شهرانی داشته است در روشن نمودن بخشهای تاریک از زندهگی فرهنگی و هنری وی بسیار با اهمیت بوده و نخستین گامی است که ایشان در این روند خیر برداشته اند که کارشان از جانب خداوند دانا و دادگر مأجور باد.
و اما از محترم نظامی هم سپاسگزاریم که او نیز خودرا در این بادیۀ مشکلزا افگنده و با سیر بیشتر و تلاشهای پیگیر تحقیق متفاوت و گستردهتری را به سهم خویش پیرامون معرفی چهرۀ فرهنگی و هنری استاد شهرانی به پیش برده است که این نیز در جای خودش از تازهگی و روش ویژهای پژوهشی برخوردار است و به گفتۀ ابوالحسن عنصری بلخی که سروده است: «سخن نو آر که نو را حلاوتیست دگر».
پروفیسور دکتور عنایتالله شهرانی چهرۀ مورد تحقیق نظامی و دودمان با فضل اورا من نیز به نوبۀ خویش میشناسم و با برخی از آثار فرهنگی و ادبی او هم آشنایی همهجانبهیی دارم.
استاد دکتور شهرانی نهتنها از شخصیتهای نامور و نخبه سرزمین باستانی و دانشپرور بدخشان است؛ بلکه آوازۀ فرهنگی و علمی او خوشبختانه از جغرافیای کشور تا اقصای منطقه و جهان گسترده است، چنانچه آنانی که در عرصههای علمی و فرهنگی قدم و قلم میزنند بدون شک در کنار شناسایی نام و آثار یکتعداد از نویسندهگان و فرهنگیان نخبه افغانستان به آثار و فعالیتهای ارزشمند فرهنگی و هنری استاد شهرانی هم تا جایی آگاه اند ویا لااقل از وی آثار و مقالات ادبی و هنری را در مطبوعات کشور و جهان خوانده ویا دیده اند.
شهرستان خاش زادگاه دکتور شهرانی در طول پنج- شش دهۀ پسین در تمام سرزمین بدخشان از لحاظ رشد معارف و فرهنگ و تربیۀ جوانان آموزشدیده در رشتههای گوناگون دانش معاصر و هم علوم دینی از نام و شهرت نیکویی برخوردار است و به ویژه ناحیۀ شهران (شاران- شارستان- شهرستان) در خاش با نام خانوادۀ با فضل شهرانی و جوانان بالنده و روشنفکران فعال آن نامبردار شده و در جغرافیای بدخشان امروزی از آوازه و احترام زیادی بهرهمند است.
نگارندۀ این سطور (حصّاریان) که از چند دهه به اینسو پیرامون تاریخ، فرهنگ و ادب بدخشان مشغول مطالعه و تتبع هستم در هنگامی که هنوز در لیسۀ غیاثی جرم مصروف آموزش بودم به سرزمین خاش و رجال فرهنگ و ادب آن خطه که برخی از آنان آموزگاران دورۀ مکتبم بودند نیز از نزدیک آشنایی داشتم چنانچه عبدالبصیر وافی، عبدالحمید عاطف، نعمتالله خان، الیاس خان و شمار دیگر از زمرۀ آموزگاران مؤفق خاش هستند که شماری از اینان در لیسۀ غیاثی جرم تدریس میکردند و مردم جرم نیز به علمای خاش همچون مولوی عبدالستار، مولانا عبدالقدیر وارث و قاضی محمد امین مبشر احترام خاص دارند و مولانا نذیر محمد خاشی تا هنگام وفات¬شان در مدرسۀ مولانا اخگر جرمی به حیث خطیب و مدرس ایفای خدمت میکردند که مردم با دیانت جرم و جوانان آن از فیض دانش و خطابههای غرا و پرجاذبه این عالم گرانمایه پیوسته مستفیض بودند. بنابر این اکثر مردم خاش به ویژه جوانان آن اهل سواد بوده و در نهادهای اکادمیک و دانشگاههای کشور و بیرون از آن مشغول آموزش هستند و در معارف بدخشان هم دانشآموختهگان و کادرهای علمی آموزش دیدۀ خاشی نسبت به سایر نقاط و ولسوالیهای بدخشان کمیت زیادی داشته و رقم بیشتر و پر رنگتری را در بر میگیرد.
استاد عنایتالله شهرانی در دهکدۀ شهران ولسوالی خاش در یک خانوادۀ فرهنگی و مرفهحال تُرکتبار در سال (1321هـ مطابق 1942م) چشم به هستی گشود، پدرش ملا عبادالله در حالیکه از معززان شهران و حوزه خاش شناخته میشد از دانشهای دینی و ادبیات فارسی و ترکی و عربی بهره وافی داشت، او علرغم آنکه در تأسیس مکتبهای ابتدائیه معروف و مکتب دخترانه خاش نقش مهم و محوری داشته است سالها نیز همراه سایر آموزگاران بدخشان در تدریس جوانان خاشی نقش و سهم وطنپرستانهیی ایفا کرده است. او اهل سواد و مطالعه بوده و از طریق انجام آموزش خودی توانسته بود تا از اطلاعات علمی برتری نسبت به سیار همگنان خود برخوردار گردد. در پرتو همین علمدوستی و دانشپروری ملا عبادالله بستر فرهنگی و علمی مناسبی در دودمان او پدید آمد چنانچه در اثر مواظبت و تلاش مستمر وی کلیه فرزندان و نزدیکان او به عرصۀ دانش و آموزش در مکاتب و دانشگاههای کشور راه یافتند و آینده خودرا با چنین فضای مناسب فرهنگی و ادبی رقم زدند، بیجا نیست که پروفیسور نعمتالله شهرانی برادر بزرگ عنایتالله شهرانی به معاونیت ریاستجمهوری و فرزند او وحیدالله شهرانی به کرسی وزارت کشور رسید و سایر نزدیکان این خانوادۀ محترم نظیر مرحوم نجمالدین مصلح، دکتور محمد نظیف شهرانی، برهانالدین نامق و شمار متعدد دیگر آنان به مدارج بلند دولتی و علمی نایل گردیدند که بدون تردید در اقبال این خانوده و بستهگان آنان تلاش¬های اساسی و همهجانبه معلم عبادالله و همسر او محترمه راضیه بیگم شهرانی که به جهت تربیه و تقدیم فرزندان صالح و تعلیمدیده به جامعه از سوی مراجع فرهنگی دولتی به لقب مادر ممتاز سال در کشور مفتخر شد، نقش محوری داشته است.
استاد عنایتالله شهرانی از بستر چنین دودمان محترمی برخاسته و سرانجام به پیروزیهای درخشانی دست یافته است. چنانکه او آموزشهای نخستین را از مکتب ابتدائیه خاش آغاز کرد و با فراغت از آن شامل مکتب متوسطه ابن سینا و دارالمعلمین اساسی کابل شده و در سال (1965م) از دانشکدۀ تعلیم و تربیه دانشگاه کابل به درجه لیسانس فارغ گردید و چون از دانشجویان ممتاز دورۀ خود بود با سپری نمودن امتحان اختصاصی در کادر علمی پوهنتون کابل به حیث استاد پذیرفته شد. گفتنی است که استعداد نهفتۀ فرهنگی و علمی استاد شهرانی در هنگامیکه هنوز دانشآموز مکتب ابن سینا بود گل کرد و او در کنار آموزش اختصاصی رشته تعلیم و تربیه، هنر رسامی (نقاشی) و خطاطی را نیز از محضر اسـتادان ورزیده کشـور فرا گرفت. شهرانی در اثر تلاش¬های شباروزی خویش در پایان دورۀ دانشجویی در دانشگاه کابل به یک چهرۀ با استعداد و شناختهشده در قلمرو هنر نقاشی و رسامی مبدل شد و از طریق رسم تابلوهای هنری که در آن سبک خاص او (کوبیزم ریالستی) بکار رفته است نام خودرا در دنیای هنر نقاشی پرآوازه کرد، همینطور در کنار هنر خطاطی و رسامی او نیز به هنر نویسندهگی رو آورد و با مهارت کتابهای سوادآموزی و فزیک دورۀ مکتب را رسامی کرد و هم در جریان تحصیل دانشگاهی بود که رسالههای «حضرت ابوالمعانی بیدل»، «رهنمای تدریس هنر» و «هنر در افغانستان (اولین تذکرۀ هنری)» و برخی مطالب پژوهشی دیگری را زیر نظر استادان خویش به گونۀ اکادمیک پدید آورد. استاد شهرانی بعد از چند سال تدریس در کادر علمی دانشگاه کابل با استفاده از یک بورسیه تحصیلی عازم امریکا شد و با اخذ دیپلوم ماستری در سال (1978م) دوباره به کشور برگشت و تدریس خویش را در پوهنحی ادبیات و علوم بشری دانشگاه کابل ادامه داد و سپس به رهبری آمریت دیپارتمنت هنرهای زیبا در دانشکده ادبیات و علوم بشری رسید. او با پشتکار و خلاقیت ادبی و هنری که داشت در آن دیپارتمنت شعباتی چون موسیقی، تیاتر، سینماتوگرافی، دیزاین و گرافیک و تعلیم و تربیۀ هنر و تاریخ هنر را نیز ایجاد کرد که بعداً همین دیپارتمنت از تشکیل دانشکدۀ زبان و ادبیات و علوم بشری مجزا شده و منحیث دانشکدۀ هنرهای زیبا در دانشگاه کابل عرض اندام نمود. شهرانی با شیفتهگی ویژهیی که به تحصیل دانش و نیل به قلههای بلند علوم داشت دوباره عازم امریکا شد و بین سالهای (1983- 1986م) از یونیورسیتی اریزونای آن کشور مدرک دکتورا (PHD) خودرا در رشتۀ تعلیم و تربیه به دست آورد. تلاش همه-جانبه در راه کسب دانش و آموزش، برقراری رابطه حسنه با دانشمندان و نخبهگان کشور، فراگیری دانشهای اکادمیک و تخصصی و اشتراک در کمیتهها، سیمینارهای علمی و پژوهشی، مسافرتهای علمی و مهاجرتهای اجباری به سایر کشورها و مطالعه پیوسته و هدفمندانه در موضوعات گوناگون علمی، آموزش زبانهای ملی (پشتو، فارسی، ترکی) و بهویژه فراگیری زبان و ادبیات انگلیسی بگونه علمی آن سبب شد تا شهرانی در رشتههای متنوع علوم اجتماعی دست یابد و به تحقیقات ارزشمند علمی و فرهنگی در این راستا بپردازد. چنانکه او اغلب عمر گرانمایه خودرا در راه آموزش و تحقیق مسایل علمی و هنری سپری کرده و طی سالهای طولانی و گاهی دشوار زنده-گانی خود در موضوعات متعدد تاریخی، جغرافیایی، هنری، ادبیات، فولکلور، تعلیم و تربیه، عرفان و تصوف اسلامی، مسایل سیاسی و جامعهشناسی و… به ریسرچ و تحقیقات وسیع پرداخته و آثار با اهمیت در این راستا آفریده است که بدون تردید از حوصله و توان بسیاری از همقطارانش در کشور بالا ویا ناممکن بنظر میرسد، چنانچه از اندیشه و قلم این پژوهشگر توانای کشور (85) عنوان کتاب و رساله و بیش از پنجصد مقاله و نود تقریظ علمی و به صدها تابلوی نقاشی و مینیاتوری و هنری در موضوعات متنوع تراوش کرده است که بدون تردید این آثار ارزشناک به باروری ذخایر علمی نهادهای اکادمیک و تخصصی کشور هرچه بیشتر افزوده است. ارزش و اهمیت پژوهشهای دکتور شهرانی در آن است که همه این نوشتارها جنبه علمی و بیطرفانه دارد، زیرا او همانگونهیی که به حکم عواطف طبیعی و غریزی خویش به فرهنگ و ادب ملی و تباری خود علاقمندی ویژهیی دارد در کل با فرهنگ و ادب سایر اقوام و ملیتهای باهم برادر کشور نیز با احترام صادقانهیی مینگرد چنانچه او علاوه از زبان ترکی (اوزبیکی) به زبانهای پشتو و فارسی هم دسترسی همهجانبهیی دارد و با اشتیاق زیاد در هریک از این زبانها به پژوهش پرداخته و درباره مشاهیر فرهنگی و ادبی آنان تحقیقات ارزشمندی را انجام داده است چنانچه او با انبوه از آثار و آفریدههای گرانسنگ خویش که اغلب به زبان و ادب فارسی دری نگاشته است خدمات قابل ارجی به این زبان پرمایه فرهنگی و ادبی در کشورمان انجام داده است.
از مطالعه کارنامههای فرهنگی و علمی دکتور شهرانی که قریب به هفت دهه عمر اورا احتوا میکند و در ابعاد گوناگون علمی، اجتماعی و هنری شکل گرفته است وی را به حق میتوان یک دانشنامه یا دایرةالمعارف مجسم و عینی در قلمرو ادب و فرهنگ کشور خواند که در محفوظات او طی سالیان درازی به اینسو آگاهیهای انبوهی در زمینههای گوناگون علمی و فرهنگی انباشته شده است. شهرانی همانطوری که خود در پژوهشی پیرامون استاد علامه عبدالحی حبیبی محقق معروف افغانستان آثارِ نگاشتهشده و چاپشدۀ اورا به بلندای قامت فزیکی وی تخمین کرده است خود نیز با آثار فراوانی که در زمینۀ «افغانستانشناسی» در ابعاد گوناگونی آفریده است و خوشبختانه قسمت اعظم آن تا کنون در داخل و خارج از کشور به چاپ رسیده است. بدون شک اورا میتوان در قلمرو پژوهش علمی (حبیبی دوم) در کشور نامید، چنانکه در کتاب اسرارالتوحید که دربارۀ شیخ ابوسعید ابوالخیر نگاشته شده چنین آمده است: «که خواجه عبدالکریم که خادم خاص شیخ بود گفت: روزی درویشی مرا نشانده بود تا از حکایتهای شیخ برای او بنویسم، کسی بیامد که ترا شیخ میخواند، برفتم چون پیش شیخ رسیدم گفت: (چه کاری میکردی؟) گفتم: درویشی حکایتی چند خواست از آن شیخ، مینوشتم، شیخ گفت: (یا عبدالکریم: حکایتنویس مباش، چنان باش که دیگران از تو حکایت کنند».
به نظر من پروفیسور شهرانی توصیه شیخ ابوسعید را در زندهگانی عملی خود در زمینۀ حکایتنویسی تحقق بخشیده و همانطوری که طی نگارش صدها مضمون و مطلب دربارۀ اشخاص و موضوعات گوناگون حکایتهای فراوانی از دیگران را به خوانندهگان آثار خویش ارمغان کرده است خود به منبع غنی حکایت دیگران نیز مبدل شده است، تا پژوهشگران ابعاد گوناگون شخصیت فرهنگی وی را تا سالهای طولانی به دیگران بنویسند و از آن الگوبرداری کنند.
پژوهش عالمانه و همهجانبۀ نظامی پیرامون زندهگی، احوال و آثار دکتور شهرانی که از عمق ارادت علمی و همدیاری وی سرچشمه میگیرد نسبت به تحقیقات سایر معاصران او پیرامون «شهرانیشناسی» از شگردهای ویژه و بیسابقهیی برخوردار است، زیرا موصوف در «فرزانهای از خاورزمین» پیرامون شهرانیشناسی، زندهگی شخصی، دودمانی، علمی و فرهنگی دکتور شهرانی را جز به جز و با اشراف خود او مورد مطالعه و ارزیابی قرار داده و آنها را با زبان رسا بیان نموده است و برای استنادبخشی به اقوال خود تصاویر متعدد از مدارک علمی و فرهنگی اورا که شامل اسناد تحصیلی، تقدیرنامهها، اسناد، اشتراک در مجالس علمی و فرهنگی، مقالات و مشخصات آثار و نظرات مخالفان و موافقان درباره افکار او میگردد را در این اثر گستردۀ خود به گونۀ هنرمندانۀ بازتاب داده است که این مطالب و فشردۀ برخی از مقالات و نظرات اجتماعی و سیاسی شهرانی که در لابلای کتاب نظامی اقتباس شده است خوانندهگان اثر اورا یاری می¬کند تا بیشتر از پیش به چهرۀ واقعی علمی و فرهنگی دکتـور شهرانی آشنایی یابند و در روشـنایی این همـه اسناد و نمونهها به تحلیل و ارزیابی آثار به جا مانده علمی و ادبی وی در آیندهها نیز مبادرت ورزند. به همینطور آوردن نامههای شخصی دکتور شهرانی از جریان رویدادهای مختلف و دیدارهای او با رجال علم و فرهنگ و سیاست افغانستان و جهان که در کمال ایجاز و زیبایی از سوی موصوف تحریر گردیده و در کتاب آقای نظامی اقتباس شده است را میتوان از مواصفات ویژۀ کتاب «فرزانهای از خاورزمین» دانست که در این اثر جا گرفته است.
لازم بـه یادآوری دارد کـه دکتور شـهرانی و خانـواده او بعـد از کودتـای هفت ثـور (1357هـ) به مشکلات زیاد روانی و سیاسی مواجه بوده اند زیرا دگروال سعدالله شهرانی و ولیالله شهرانی برادران لایق او از جانب رژیم کودتا مظلومانه بشهادت رسیدند و او مجبور گردید تا با خانواده و نزدیکانش به کشور پاکستان مهاجرت کند و در کنار پروفیسور برهانالدین ربانی رهبر جمعیت اسلامی افغانستان به فعالیتهای فرهنگی و جهادی علیه نظام بر سر اقتدار بپردازد.
گفتنی است که بیشترینه فعالیتهای فرهنگی، علمی، ادبی و هنری دکتور شهرانی نیز در بیرون از وطن و به¬ویژه هنگامیکه او در یونیورسیتی اسلامآباد تدریس می¬نمود و بعد از آن به ایالات متحدۀ امریکا رفته شکل گرفته است، وی در درازنای این مهاجرت-های اجباری ضمن آفرینش صدها اثر علمی و تخصصی و تأسیس چندین مجله و نهادهای علمی و فرهنگی و اشتراک در کنفرانسهای متعدد و بویژه ایجاد اتحادیه سراسری هنرمندان مهاجر افغانستان در امریکا به اندوختههای ژرف اجتماعی و سیاسی نیز نایل آمده است چنانچه او به مثابۀ یک روشنفکر فعال اجتماعی و سیاسی در امر سرنوشت سیاسی و اجتماعی کشورش بیطرف نمانده و راه حل تشنجات اجتماعی و سیاسی افغانستان را طی مقالتی ایجاد نظام فدرالی در آینده سیاسی کشور دانسته است، طرح سیاسی که برای او بعداً خطرساز شده و از سوی مخالفانش برچسپهای گوناگون علیه او وارد آمده است. اما دکتور شهرانی با نگارش مقالههای گوناگون دیگری در آرای خود همچنان استوار و پایدار مانده است و بدون دغدغه از این نظریۀ علمی و سیاسی خود حمـایت میکنـد، چنانکـه جـریان این بگـومگوهـای سیاسـی در کتـاب «فرزانـهای از خاورزمین» نظامی با تفصیل بیشتری ارایه شده است که علاقمندان میتوانند جریان مفصل این گفتگوها و نظریات متفاوت دانشمندان در بحث را در این اثر وزین مطالعه فرمایند.
نگارنده آرزومندم تا در آینده بتوانم با توجه به نگاشتههای نظامی و دیگران و استفادۀ مستقیم از آثار استاد شهرانی سهم خودرا نیز در تحلیل و بررسی آثار ایشان انجام دهم.
با احترام
پوهاند دکتور سید اکرامالدین حصّاریان
استاد دانشکدۀ زبان و ادبیات دانشگاه کابل
ماه اسد 1402 خورشیدی
مکروریان اول، کابل
——————–
لینکهای دریافت کتاب:
All reactions:
26کانون فرهنگی قیزیل چوپان, Wahdatullah Darkhani and 24 others