در پی قیام ها وخیزش های مردمی در برابر فرهنگ ستیزی تفنگداران در ولسوالی اندر ولایت غزنی اینک این موج توفنده دامنه های قیصار فاریاب وکوه پایه های علی شنگ ودولت شاهی والینگار ولایت لغمان را نیز در نوردیده است.این قیامها حکایت از آن دارد که مردم افغانستان تشنه صلح ثبات ورشد کشور شان هستند و مردم این واقعیت را نیز درک کرده اند که تنها تعلیم وتر بیه درست اطفال وجوانا شان باعث پیشرفت افغانستان میشود به همین دلیل علیه عملکرد طالبان که مکاتب را بسته اند ومانع باز سازی وتوسعه ملک میشوند دست به قیام زده اند.
دولت باید این قیامهارا درست مدیریت کند: خیلی تعجب آور است که یکی از قیام کنندگان لغمان میگوید ایشان قصد داشتند قبلا علیه سیاست تفنگداران قیام کنند واما حکومت اجازه نداده است وحال که به تنگ آمده اند وکارد به استخوان رسیده است مجبور شده اند علیه باج گیر ی طالبان ومسدودیت دروازه های مکاتب قیام کنند واین قیام شان از طرف حکومت حمایت نمیشود وهیچ ارتباطی با حکومت مرکزی ندارند.مگر این چه پالیسی است که دولت نمیخو.اهد از قیام مردم بخاطر مبارزه علیه تفنگداران تخریب کار وحفظ ثبات وآرامش وباز گشائی مکاتب ومعارف حمایت کند .شاید میترسد برادران نا راضی بیشتر نا راض شوند؟اگر این شایعات واقعیت داشته باشد که حکومت افغانستان طالبان مسلح را بر ملت محروم ودست بسته ترجیح میدهد خیلی سهمگین وسوال بر انگیز و خجالت آور است یعنی حکومت بر ضد ملت. حکومت بخاطر رد این شایعات باید در چنین مواردی به کمک مردم بشتابد واین قیام هارا که از حمایت مردم بر خوردار است درست مدیریت کند واگر حکومت حمایت ومدیرت نداشته باشد بدون شک مردم هم در آینده از حکومت حمایت نخواهند کرد و ما شاهد هرج ومرج وانارشیزم جدید خواهیم بود.
کاسه زیر نیم کاسه نباشد: سر وصدا های بگوشها رخنه کرده است که گویا یکی از أحزاب جهادی که در حکومت نفوذ دارد با ارسال پول وسلاح به افراد مربوط حزب خویش ایشان را به قیام واداشته است تا طالبان را که در موقعیت ضعیف قرار دارند از مناطق بیرون نموده وجای شانرا پر کند.هر چند این افراد که سمت وزارت در حکومت را دارند از رهبری حزب ملکی یاد آوری میکنند ولی در بین جلسات شعار حمایت از رهبر نظامی این حزب شنیده شده اگر وضع این چنین ادامه پیدا کند تا یکسال اینده جای طالبان مسلح را افراد یک حزب مسلح مؤتلفه حکومت میگیرد ودر انتخابات آینده توانائی پر کردن صندوق هارا به نفع خویش دارد به همین دلیل افراد کلیدی این حزب که تا حال انتخابات را تحریم میکردند فعلا به اشتراک در انتخابات ریاست جمهوری وپارلمانی آمادگی میگیرند.جامعه مدنی افغانستان از حکومت جدا میخواهد تا از مسلح سازی احزاب گذشته جدا خود داری نموده کشور را بار دیگر دچار یک بحران آتشین نسازد.
فرجام قیامهای خود جوش: فرجام قیام های خود جوش که ارتباط به مدیریت حکومت ندارند خیلی خطر ناک وندامتبار است.مردم ما تا هنوز قیام خود جوش طالبان را فراموش نکرده اند که بزودی بعد از چندی سر نخ شان از استخبارات جهان ومنطقه بیرون امد وحال اگر این قیامها درست مدیرت نشود ونیرو های امنیتی ابتکار عمل را بدست نگیرند این نیرو ها در اینده بیشتر از حکومت ونیرو های امنیتی جای پا خواهند داشت ودر صورت رشد وقوت یابی استخبارات کشور های منطقه خود به سراغ شان میایند وهر امتیاز را که خواسته باشند بدسترش شان قرار میدهند در آن صورت است که حکومت کابل باید تاوان بدهد ومردم ما قربانی.بناء هر حرکتی که به سر نوشت ملت وکشور واطفال این سر زمین ارتباط میگیرد نباید مهار گسیخته و خود جوش باشد.طوری معلوم میشود که حکومت مردم را بجان هم میاندازد وانتظار دارد خود بخود نتیجه به کامش باشد که این خواب گاهی هم تعبیر خوب ندارد. به باور نویسنده با در نظر داشت ضرورت های اقتصادی سیاسی و تسلیحاتی که این قیام های مردمی جهت سر کوب مخالفین و اعاشه و اباطه خود دارند و شیطانیت های نهاد های استخبارات منطقه و فرا منطقه زمینه این را مهیا می سازد تا این نیرو های مردمی شکار اداره ISI پاکستان و حلقات بنیاد گرایان ماجرا جو گردند سنجش و تحقیق علمی و منطقی در ایجاد و رشد این قیام های مردمی می تواند آینده را از خطر که متصور است در امان نگهدارد در غیر ان بعد از 2014 جا نشین حاکمیت در افغانستان این گلهای سر سبد خواهند بود یا با ایدیو لوژی ملی و یا با ایدیو لوژی بنیاد گرایی یکجا با شقاق و اغتناق که در آن وقت خیلی نا وقت خواهند بود .