امتحان های الهی گو نا گون است ومرگ هم یک پدیده بر حق وشکوه بنده هم نسبت به امتحانات الهی گستاخی وبی ادبی است. اما احساس درد یک انسان آن هم مسلمان وهموطن انسانیت است انسانیت که مارا به اوج کمال رسانید وملا ئیکه را واداشت تا بما سجده کند.بیائید انسانیت را به اثبات برسانیم آن است که موجودیت مارا در روی زمین من حیث موجودات با ارزش متجلی میسازد.نه شکایت از خدا وعجز در برابر حوادث ناگوار طبیعی مانند حادثه سال های گذشته در چه آب ورستاق وحادثه فعلی در ارگوی بدخشان.
امتحان الهی: در حادثه رانش زمین در ارگوی بدخشان ویا اب باریک چندین آزمایش بود.آز مایش خدا بندگانش را بطور خاص وآز مایش توانمندی حکومت نیمه جوان افغانستان در امر پاسخگوئی به نیاز مندی نیاز مندان این حادثه که درین هفته ها مصروف اند ، وزارت خانه هی مختلف، نهاد های خیریه ،شخصیت ها وولایات وحتی نمایندگیهای خارجی همه این حادثه را پی گرفته اند تا بتوانند مشکل را حل کنند وآب چشمی نیاز مندان را خشک سازند اما تا هنوز همان درد وفریاد است که بود.نه مردم نه اداره محلی ونه هم نهاد های مدنی از وضع کمک رسانی راضی اند تا جائیکه برای بیرون آوردن نعش مرده ها یک پاسخ داده شد که ممکن نیست، اما تپش ودرد دل وارثین را کی میداند آنانیکه میخواهد اقلا پارچه گوشت از رفتگان را ببنند وخودرا تسلیت دهند.
من امید وارم بودم در قدم نخست اداره کمک های اضطراری به باز ماندگان خیمه های سر پناه ودوا وغذا انتقال دهد وبعد شروع کند بکار نجات کسانیکه زیر گل ولای مانده اند اما همان خیمه های کهنه وفر سوده که انسان از دیدن آن شر منده میشود.حالا افراد تلف شده نجات نیافتند وباز ماندگان هم به مشکلات چون مرگ ودرد گرفتار اند.دولت باید آمادگی داشته باشد که در صورت نا بودی ده هزار خانه ده هزار خیمه من حیث سر پناه داشته باشد ولباس وغذا وداکتر سیار ..در اداره مبارزه با حوادث موجود باشد.تمام هلال احمذ واداره ضد حوادث توان تهیه چند باب خیمه وغذا ودوا ولباس را نداشته حال مردم در هر گوشه وکنار مصروف جمع اوری کمک اند تا به داد مظلومین ومحرومین این حادثه برسند. وخدا میداند فر جام این کمک ها چه خواهد بود.؟ درین بخش توجه شمارا به چند مورد فریاد اسیب دیدگان به رئیس جمهور جلب میکنم.
سفر های بی بر نامه: شاید شنیده باشید که علاوه از وزراء ووکلاء جناب رئیس جمهور هم به باریک آب ارگو رفت تا درد وغم مردم را از نزدیک ببیند اما همه سفر ها بدون برنامه بود ویک مسئله آنهم تظاهر غم شریکی که درست نبود.غم شریکی این نیست که بر سر نعش وقبر بروی بلکه غمشریکی رفع مشکل است.رسیدهگی به خواستها.اگر وکلاء رفتند چه دست اوردی داشتند وشما فریاد مردم را بر علیه شان شنیدید که در برابر رئیس جمهور گفتند.فریاد کشیدند که مارا از خیر وکلا تیر ولی حق مارا نخورند. مردم به مهمانان چه گفتند؟
- کلا نهای ما خائن است. چشم به کمک های دوخته اند که به ما میشود.٬ از دست کلان های ما از دست وکلای ما کمک های که از تاجیکستان آمده می خواهند حیف و میل کنند.̎
* یکی از شدت عصبانیت لنگی (دستار) خود را در برابر رییس جمهور به زمین کوبید و گفت که وکلای شان در حق آنها خیانت کرده و حتی چشم به کمک های آنها دوخته اند.حامد کرزی گفت که یک میلیون و هفتصد هزار دالر امریکایی از کمک های خارجی و چهار میلیون افغانی از بودجه دولت افغانستان موجود است.و روسای جمهور امریکا و چین نیز به او تلفن کرده و گفته اند که حاضر هستند کمک های مورد نیاز آسیب دیدگان ارگو را فراهم کنند.
بلی:اینها شکایات مردم و وعد ونوید ها اولیای اموربود که در رسانه ها منتشر شده است اما بایست بر چند مسئله توجه داشت که در افغانستان قدرت پیشبینی ومدیرت اجرای کمک ها در همچو موارد خیلی ضعیف است.واینکه تمام دولت قادر به تنظیم یک بر نامه منظم بخاطر کمک به مستمندان نیست خیلی سوال بر انگیز است امید دولت در اینده به همچو حوادث در سه بعد آمادگی جدی داشته باشد.
سر پناه عاجل: توزیع عادلانه کمک ها با مدیریت قوی که سبب دلخوشی مردم شود نه نا رضایتی انها.وهمچنین نجات اسیب دیدگان بخاطر تسلی زنده ها.ما زنده هارا بکار داریم وحمایت شان دلسوزی شان وخدمت به کشور.
اندوه ارگو به زودی فراموش نمیشود.لذا باید همه مان به غم ودرد شان شریک شویم وازین حوادث برای اینده استفاده کنیم وچیز های یاد بگیریم وبرای اجرای کار های مهم آمادگی داشته باشیم تا دیگر در مانده نباشید/