مشکل دو بال چه باشه چه پشه : احــــمـد ســعــیـدی

 احمد سعیدی  همه میدانند عطا محمد نور سرپرست ولایت بلخ در حال و گذشته یکی از چهره های مطرح در سرنوشت افغانستان بوده و است. وی درحالیکه طرفداران  فروانی دارد دشمنان نیز دارد آقای نور چند قبل حرف حرف را به زبان آورده بوده که زیاد توجه ام را بخود جلب کرد گفته بود مشکل حکومت وحدت ملی موجودیت دو بال است یا به عباره دیگر اینکه این پرندۀ نحیف دو بال دارد که نمیتواند با یک بال پرواز کند، معلوم نیست هدف والی محترم بلخ  چه بوده است  این پرنده  چرا پرواز نمیکند ویا اینکه چرا با یک بال پرواز میکند.اگر هدف وی این بوده باشد که چرا با یکبال منظور همان تصامیم یک جانبه رئیس جمهور است که بنام بال فعال یاد شده وبال دومی که نامش ریاست اجرائیه است همچنان راکد وساکت است که هوادارانش را نا راض ساخته واگر منظورش  ضعف ناتوانی وعدم پرواز بوده باشد انتقاد متوجه هردو بال ضعیف است که توان پرواز وحرکت را نداشته تا هنوز بر شاخه خشک حکومت داری نشسته اند به همه حال حکومت فعلی شبیه پرنده هاست که میتوان نامش را پشه گذاشت که به فلسفه آن بعدا اشاره خواهم کرد.:

دور نمائی حکومت وحدت ملی. دو بال نا هم آهنگ بجای صعود به آسمان در زمین پرسه میزنند. اگر منظور تنها پرواز باشد همین دوبال هم پدیده مطبوع ومورد نیاز است واگر ازین موجود انتظار تحرک و تپش را داشته باشیم نیاز نیست که بال داشته باشد  چون موجودات زیاد وجود دارد که با تکیه بر قلب پر تپش وروح بیدار همیشه در حرکت  اند که در مورد حکومت وحدت ملی صدق نمکیند وحدت که حسب اظهارات اخیر آقای محقق که بمناسبت فاجعه جلریز ابراز داشت دیگر تهوع آور شده وآقای کریم خلیلی نیز حس مشابه داشت آقای جنرال دوستم یکی از شهپر های کلیدی این بال ها گاهی  در ترکیه زیاد تر حضور دارد  وگاهی هم در خانه وحضورش در دفتر خیلی کم رنگ است وآنچه من حیث مظهر وحدت به نمایش گذاشته شده تدویر  شورای وزیران وشورای کا بینه است.کا بینه با اعضای بیشتر منصب پال راست ویا رئیس جمهور را  نشان میدهد چنانچه جلسه شورای وزیران تحت ریاست رئیس اجرائیه  معرف مقام رئیس اجرائیه است که بال دوم نا میده میشود اما نا هم آهنگی حرکت بال ها با عث شده این جانور به سینه بیفتد وخبری از حرکت نباشد پس بهتر است این بال هارا بال پشه بنا میم که تنها سقوط  وافتادن شان  افسانه است. یعنی پرواز نیست سقوط هردو دواست.

داستان بال پشه:: روایت است که در عهد رسول اکرم ص که مواد غذائی بسیار کم بوده  حین خوردن غذا پشه های گرسنه خودرا به ظرف غذا میزدند وعدۀ که توانمندی داشت همه عذا را به دور می انداخت.اما پیامبر که به فقر وگر سنگی مردم نگاه کرد انداختن یک ظرف غذا را بخاطر غوطه خوردن پشه حیف دانست وگفت اگر پشه در غذائی یکی از شما افتید نیاز نیست غذارا دور بیاندازید .چون پشه با یک بالش به غذا مثبا بین دوغ وماست می افتد طبعا مکروب دارد شما بال دومش را که مکروب قوی تر دارد به غذا فروببرید این مکروب ها یکدیگر را خنثی میکند وخوردنش بشما ضرر ندارد یعنی واکسین فعلی.دوستان که فهم زیرکانه ای دارند بر من خورده نگیرند من این روایت را از بزرگان شنیده ام که شاید راست باشد یا نباشد من متخصص نیستم معذرت میخواهم ومتا سفانه داکتر هم نیستم که تحقیق کنم در بال های پشه چنین خاصیتی هست ویا خیر اگر اشتباه کرده باشم معذرت میخواهم وبه اعتقادات مردم شریف افغانستان احترام میگذارم واگر این مسئله تحقیق شده باشد چه بهتر که من آگاهی ندارم وحالا فکر میکنم بجای پرواز سقوط همزمان این دوبال در خاک افغانستان به نفع ملت محروم ومظلوم ما خواهد بود ومن با جسارت بیشتر اظهارات عطا محمد نور والی بلخ را تکمیل میکنم ومیگویم دوبال پشه که حکمت در سقوط شان است نه پرواز.

فرار از مسئولیت: بعد از اینکه حکومت وحدت ملی به ندا شتن تفاهم وهم آهنگی اذعان کردند روی آوردند به ریا کاری ومسئولیت گریزی رئیس جمهور به وظیفه شایسته وبایسته اش در کنار کار های قرار داد های دیزل و پطرول  پناه برد ورئیس اجرائیه با سفر های بدون بر نامه به سراغ یارانش رفت وخاطرات سال های حکمروائی را  دران مناطق هجا وتکرار کرد که هیچ ربطی به معضلا فرا گیر کنونی کشور ندارد.از آنجائیکه وحدت ملی سمت وسو را نمیشناسد این دو آقا ما نند دو  بال نا همگون در دو جهت نگاه کرده هر کدام دوستان وطرفداران خودرا بدون در نظر داشت تعهد، وطندوستی وایمانداری بنام مشاورین مقرر نموده اند ومن را یقین بر این است اگر استعداد وعقل خدا داد نباشد با مشاورین مصلحتی وفر مایشی کار بجای نمیرسد.امروز این دو بال نا هم آهنگ بست های مشاوریت را من حیث یک رشوه وامتیاز به دوستان وطرفداران خود توزیع میکنند تا راضی باشد وهیچ طرحی ویا پلانی که بتواند بحران فعلی را کاهش دهد وجود ندارد .مردم انتظار دارند وقتی مسئولین درجه یک وارد سر زمین شان میشوند با بر نامه ها وپلانهای انکشافی در عرصه توسعه ملی وبطور خاص نیاز های همان ولایت تشریف میبرند اما اینها با  بجای بر نامه بغض های انباشته سینه را پیشروی مردم مستضعف افغانستان بیرون می ریزند واز بی کفایتی حکومت گیله میکنند ومردم هم کف میزنند که خیلی خنده دار است.رهبری این نیست.مشکل در این است که مردم افغانستان  بشمول خودم کاملا گیج شده اند قدرت تشخیص وانتخاب را ندارند همین دو را انتخاب کردند که اشتباه بیش نیست اما قدرت وتوان مردم ما همین است اینها دیسانت نشده اند بلکه فکر واندیشه ما دیسانت شده تا اینهارا انتخاب کنیم که چنین کردیم اما حالا این دو در مانده وبیچاره گاهی از خود انتقاد مکینند وگاهی به گذشته بر میگردند که هیچ سودی ندارد.

مقایسه رهبران ما با همسایه ها: قبلا عرض کردم که بال پشه هم بر ما بزرگی میکند وما ملتی ضعف با رهبران ضعیف تر با هیچ کشور وملتی قابل مقایسه نیستیم. ملتی که بر طفل سه ساله وشش ساله  اش میتازد ولی باز هم به تاریخ وغرورش مینازد ملتی که روحانیونش بر شاگرد دختر تجاوز میکند ومجاهدانش بر خلاف دستور پیامبرمردان زنان را مثله میکنند  ولی باز هم با خیره چشمی برکشور های منطقه وجهان را طعنه میزنند ومصروف عیب جوئی دیگران اند.رهبر انیکه توان مذاکره با همسایه شرقی خود ندارند تا معضل مرزی خودرا حل کنند همیشه خودرا گل میزنند واز طرح مشکل خود میترسند.رهبران ایران چند سال بزرگترین کشور های جهان را مصروف داشت وسر انجام از مذاکرات پیروز مند بیرون شد.مردم شان ازین مذاکرات ونتائج استقبال کردند.به همین تر تیب پاکستان صد ها بازی سیاسی با جهان انجام میدهد ومهد تر بیه تروریسم است ولی باز هم در لست کشور های حامی ترورست نیست که این هم به بصیرت سیاسی شان ربط دارد.اما رهبران ما نزد سران کشور های همسایه سر افگنده اند واگر دو روز پیهم بخاطر حل معضلات با همسایه ها صحبت شود از خبر نگار وسیاستمدار شروع تا دکاندار وکسبه کار همه ایشان را جا سوس ووابسته  به همسایه معرفی میکنند چون همه از استخبارات همسایه ها پول میگیرند.فکر میکنم ملت ما هم به تناسب رهبران ضعیف شده اند .چون از رهگذر اخلاقی بد ترین جنایات در سر زمین ما تکرار شده چنانچه سیاسیون ورهبران ما از رهگذر فساد وبی بند باری در صدر کشور های دنیا قرار دارد.لذا ما هیچ وجه مشترک با کشور ها وملت های ی دنیا نداریم همه شعار های ما دروغین است ما با خود دروغ میگویئم بخدا ورسول دروغ میگوئیم وباید خودرا با دیگران مقایسه نکنیم..درینجا باز به یک گفته پیامبر اسلام تماس میگیرم که گفته.دروغگو دشمن خداست. با در نظرداشت این سخن فکر کنید بیشترین دروغگو ها در کدام سر زمین است یعنی بیشترین دشمنان خدا در کجا اند در سر زمینئکه خودرا بیشتر از مردمان جهان خدا پرست فکر میکنند.درینجا باید عرض کنم که اطفال ما به تر بیت نیاز دارند تا مانند بزرگان فعلی نباشند والا ما درپرتگاه سقوط قرار داریم..سقوط پشه در ظرف دوغ یعنی ما هیچ هستیم.