تخطی سازمان جهانی یونسکو؛در رابطه به معرفی نادرست «هنر مینیاتوری و خوشنویسی هرات» به ‌نام «میراث مشترک ایران و ترکیه» نوشته: حامد نوید

دیروز خبر اعتراض اهل فرهنگ هنرمندان ، و معاریف هرات به ثبت  نادرست «هنرمینیاتوری و خوشنویسی  هرات»  به ‌نام «میراث مشترک ایران و ترکیه» در یونسکو پخش شد که خبر یست ناگوار ونشاندهندهٔ عدم آگاهی کارکنان سازمان جهانی یونسکو از تاریخ فرهنگ افغانستان و کشورهای منطقه. بدیهیست که این تشبث از طرف نمایندگان کشورهای ایران و ترکیه در نبود نمایندهٔ دولت افغانستان در سازمان جهانی یونسکوصورت گرفته است. لیکن بگفتهٔ حکیم ابو علی سینای بلخی این ادعا گزاف آسانی نیست؛ زیرا بنا بر اسناد معتبرتاریخی حذف نام افغانستان وبخصوص هرات منحیث خاستگاه و پرورشگاه این هنر، عملیست ، غیر اکادمیک وبرخلاف حقایق تاریخی که میتوان آنرا سرقت تاریخی و فرهنگی و مغایر اخلاق علمی دانست.

چنانچه مسلم است هنر نقاشی میناتوری هرات درعهد شاهرخ و ملکه گوهرشاد با ظهورهنرمندان بزرگی چون موسی مصور، میرخلیل ، جنید، مولانا ولی الله ولی و روح الله میرک خراسانی هروی به اوجی رسیده بود که این شیوه  از فراورده های ناب فرهنگ وتمدن خاور زمین شناخته میشد. شهزاده بایسنغر فرزند هنرمند شاهرخ میرزا و گوهرشاد که خود خطاط چیره دستی بود نگارستان هرات را بنا نهاد و مورق «  شاه نامهٔ بایسنغری  » به خط نستعلیق و نفیس ترین آثار نقاشی به امر ونظارت مستقیم او توسط هنرمندان هرات تکمیل شد.

درعهد سلطان حسین بایقرا هنر میناتوری هرات با توجه شاه و وزیر دانشمندش امیر علی شیر نوایی به کمال رسیدن این هنر توسط استاد کمال الدین بهزاد و شاگردانش چون ، حیدرعلی هروی، درویش محمد نقاش ، خیام هروی ،احمد رومی و محمد بیگ نقاش  و خطاطان ماهری چون حیدر میرزا مؤلف تاریخ رشیدی و قاسم علی هروی به اوج فراتری رسید که به نام «مکتب هنری هرات » یاد میشود و با نو آوری های استاد کمال الدین بهزاد به نام اودر تاریخ هنر جهان ثبت است. چنانچه گفته اند:

مانی قلم خجسته آثار        نیکو شیم و حمیده اطوار

استاد هنروران عالم             در فن هنروری مسلم

موی قلمش زاوستادی        جان داده بصورت و جمادی

در صورت خط و حسن تصویر

اینسان ورقی نیافت تحریر

استاد زمانه حضرت بهزاد است       کو داد هنروری به عالم دادست

کم زاد بسان مانی از مادر دهر        با له که بهزاد از او به زاد است

(قاضی احمد نویسندهٔ گلستان)

کمال الدین بهزاد فرزند شرف الدین در سال ۸۰۶ هجری هجری شمسی در قریه ساغر غور که در آنوقت از تابعین هرات بود به قول تذکره نویسان در عهد سلطنت شاهرخ میرزا پسر تیمور کورگانی و ملکه گوهر شاد بیگم چشم به جهان کشود. گویند پدرش شرف الدین خطاط ورزیده ای بود و هنگامی که شاهرخ میرزا به تشویق ملکه گوهر شاد بیگم خطاطان و خوشنویسان را برای ایجاد کتابخانه عظیم سلطنتی از سراسر امپراطوری گسترده اش به هرات فرا می خواند او با خانواده اش از قریه بهزادی شکر درۀ کابل نخست به غور و سپس به هرات کوچ کرد و در زیر دست استاد روح الله میرک هروی خراسانی شروع به کار نمود. بهزاد هنوز کودکی بیش نبود که نخست مادر و در پی مرگ مادر پدرش را از دست داد. مرگ پدر و مادر اثرات ناگواری را بر روحش بجا گذاشت، ولی میرک هروی که در وی استعداد فراوان می دید او را چون فرزندش پرورش کرد و آنچه از هنر نقاشی می دانست برایش آموخت. به گواهِ بسی مؤرخین عرب دوران درخشش بهزاد در ساحه نقاشی و مولانا عبدالرحمان جامی در عرصه ادبیات به شمار می رود.

 درین دوره طلایی به قول تاریخنگارانی چون حافظ ابرو (درگذشت سال ۸۳۳ هـ. ق)  مؤرخ و جغرافیدان مشهور عصر تیموری ونویسندهٔ آثارمتعددی در تاریخ اسلام ودوره تیمور و شاهرخ میررزا و عبدالرزاق سمرقندی از تاریخنگاران سدهٔ نهم هجری؛ دریندوره درشهر هنرپرورهرات صدها ، خطاط، خوشنویس، نقاش و تذهیبکار می زیست که به نگارش، صحافی و تذهیبکاری کتب و مؤرق های مصور یا البوم های نقاشی شده می پرداختند و در هنرستان هرات استاد میرک هروی و استاد کمال الدین بهزاد از زمرۀ بزرگان این کانون هنری بود ند. اما این دوره شاهد خونین بارترین وقایع تأریخی نیز بود بخصوص بعد از درگذشت سلطان حسین بایقرا که پس از مرگ او در اثر جنگ های محمد خان شیبانی و اسماعیل صفوی هزاران انسان بخاک خون غلتید وتنها در شهر هرات درسال ۱۵۱۰ میلادی در نتیجهٔ حمالت اسمعیل صفوی ۱۵۰۰۰ نفر کشته شد که درآن زمره شاعر ، ادیب و موسیقی دان بزرگ ایندوره بنایی هروی نیزشامل بود. درست است که طی این جنگهای خانمانسوز یکتعداد از نقاشی های مکتب هرات توسط شهزاده بدیع الزمان پسر سلطان حسین بایقرا در هنگام درخواست پناهندگی ازسلطان عثمانی (بایزید دوم) به ترکیه برده شد و کمال الدین بهزاد هروی در چنین دوران پرآشوب همراه باکتابخانهٔ سلطنتی هرات که شامل نفیس ترین آثار نقاشی و خطاطی  بود به امر اسمعیل صفوی  به عنف  به تبریزبرده شد تا درآنجا آن کتاب خانه را تنظیم دهد وهمچنان  به تربیت شاگردانی بپردازد که از زمره میتوان از سلطان محمد تبریزی ، آغا میرک اصفهانی و مظفرعلی نقاش یاد کرد. اینها همه پیرو سبک نقاشی بهزاد و مکتب هنری هرات بودند، نه برعکس آن.

 چون مکتب هنری هرات از نگاه ساختار، هنری ، شیوهٔ رنگ آمیزی ، حاشیه کاری و به خصوص ترکیب رنگ دارای 

ممیزات و مشخصات معین ومعیاری ای میباشد که بسیار متبارز است و ازسبک نقاشی عهد صفویان که ملهم ازمکتب نگارگری هرات وتصویر نگاری بیزانس یا روم شرقی است متمایز میباشد و همچنان از نقاشی های دورهٔ قاجار تفاوت کلی دارد. درحالیکه به اساس رسم معمول در همه ساحات هنری حق  بنیانگزاران یک مکتب هنری محفوظ است و پیروان یک سبک نمی توانند ، خودرا به ایجد کنندگان یک سبک مشخص هنری معرفی بدارند، متاسفانه میبینیم که عدهٔ زیادی از نویسندگان معاصرایران با ترجمهٔ نادرست هنرنقاشی وصورتنگاری اصطلاح پرشین آرت Persian Art  (هنرفارسی) را درغرب ترویج دادند که در هیچ متن تاریخی به زبان فارسی دری موجود نیست. 

چنانچه حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی میفرماید: 

صورت گرنقاشم هرلحظه بتی سازم        وانگه همه بتهارا درپای تو اندازم.

کمال الدین بهزاد پس از سالها دوری از وطن دوباره به هرات برگشت؛ پس از چندی اقامت درشهر محبوبش درسال ۱۵۳۳ میلادی چشم از جهان بست و در کوه مختاربه خاک سپرده شد. بهزاد هنرمندی مبتکری بود که درطول زندگی پربارش نابترین آثار هنری را ایجاد کرد ، شاگرد تربیت کرد وهنرآفرید و اینک آثار گرانبهای او بخش مهمی از گنجینه های هنری جهان و زینت بخش معتبر ترین موزیم ها و گالری های هنری در سراسر گیتی است. وبجاست تاحق او وتمام نقاشان و خطاطان وهنرمندان آندوره به اساس تعاملات بین المللی حقوق فرهنگی افغانستان مانند تمام کشورهای عضو سازمان جهانی ملل متحد بدون تعلل احترام شود. 

یادداشت: متن مشابه این نامه به زبان انگلیسی به سازمان جهانی یونسکو ارسال خواهد گردید

باعرض ارادت حامد نوید

منابع:

 «هنر عهد تیموریان و متفرعات آن» پوهاندعبدالحی  حبیبی، بنیاد فرهنگ ایران ،  سال چاپ ۱۳۵۵

مقدمهٔ  کتاب «هنرافغانستان» تألیف دوکترعنایت الله شهرانی ، ناشر وزارت معارف افغنستان ، سال ۱۹۷۱، کابل. 

عبدالحکیم طبیبی «تاریخ هرات درعهد تیموریان» چاپ تهران سال ۱۹۸۹

 “Herat”, Nancy Hatch Dupree Education Press, Franklin Book Program, Kabul 1966

“Bihzad Master of Persian Paintings” Ebadollah Barari, L.B. Tauris Press, London, 1966

۱۰۴