نگاهی به ویژه‌گی‌های اقتصادی نظام سرمایه‌ داری و مراحل تکامل‌ِ تاریخی آن : احمد ضیا سپهر‌صدیقی

” امپراتوری سرمایه‌داری بدون جنگ‌افروزی و کشتار مردم جهان به مقصد غارت ثروت‌های ملل و تصرف بازار‌ها و منابع طبیعی کشور‌های جهان قادر به ادامۀ حيات اقتصادی خود نيست.”

مدخل:

اگر می‌خواهیم یکی از طرفداران نظام‌سرمایه‌داری باشیم یا در حمایت از سوسیالیزم یا چیزی دیگری غیر از سرمایه‌داری قرار‌گیریم، یا می‌خواهیم به درک این واقعیت پی‌ببریم که چرا بصورت عموم اهداف نهایی مبارزاتی نیروهای آزادیخواه، مترقی و دادگستر در اغلب کشورهای پیرامونی به طور همزمان علیۀ انواع استعمار، استبداد، ارتجاع و امپریالیزم است، بأیست مقدم از هر موضوعی مرتبط به این بحث، به مفهوم و ماهیت یا ذات نظام سرمایه‌داری موجود یعنی امپریالیزم یا به عبارت دیگر بالاترین مرحلۀ تکاملی نظام‌سرمایه داری‌جهانی آشنایی حاصل نمایم.

این تصور که نظام‌سرمایه‌داری باعث انکشاف و تکامل جوامع انسانی شده، شرایط مادّی زنده‌گی را متحوّل ساخته و میزان بهره‌وری انسان را به‌ طرز قابل‌ توجهی افزایش داده واقعیتی است که نمیتوان از آن انکار کرد. اما این هم واقعیتی است که شیوۀ تولید سرمایه‌داری آسیب‌های سخت و پر‌‌زور با خود به همراه داشته واشکال گوناگون و قابل‌اجتنابی از آلام، دردها، رنجهای بشری، آزار روحی و تخریب محیط زیستی را استمرار و تداوم بخشیده است.

شیوۀ تولید سرمایه‌داری نه فقط یک ماشینِ رُشد، انکشاف و تکامل اقتصادی، بلکه یک ماشینِ رُشد نا برابری وتعمیق شگاف‌های اجتماعی در جهان نیز است. تناقض بنیادین نظام‌سرمایه در این است که بهره‌وری، نوآوری، پویاییِ و گسترش علوم و تکنالوژی پیشرفتۀ موجود در این سیستم را بدون آسیب‌ها، درد‌ها، استثمار، نابرابری، جنگ و غارتگری نمیتوان تصور کرد. به عبارت ساده جنگ، خونریزی، غارت و استثمار همزاد با این نظام است.

امروز ضدّیت زحمت‌کشان جهان و در مجموع دنیای‌کار با نظام سرمایه‌داری نه فقط به منزلت یک موضع اخلاقی و انسانی که معطوف است به آسیب‌ها، رنجها، شکنجه‌های روحی، ناعدالتی‌ها، استثمار و بهره‌کشی از شیرۀ جان انسان مطرح است، بلکه ضدیدیت با این نظام ازموضعی عملی که ساختن بدیلی برای رشد و شکوفایی افزون تر، آسایش و بهروری بهتر، آزادی واقعی بشر، رفاه همگانی و برابری در آن گنجانیده شده باشد نیز مطرح است 

امروز در هر کرانۀ از دنیای‌‌کار شعار ” سرمایه‌داری ناعادلانه وغیر اخلاقی است؛” شنیده و دیده میشود.ولی ضرور و امر الزامی نیست که کارگران و مزدبگیران را متقاعد سازیم که بدانند نظام سرمایه‌داری نا عادلانه است، یا اینکه بپذیرند که این نظام ناقض اصول و ارزشهای انسانی و اخلاقی است. طبقه کارگر و مزدبگیران در پراتیک اجتماعی و در پروسه تولید اجتماعی دیگر به ناعادلانه بودن و غیر انسانی بودن شیوۀ تولید سرمایه‌داری پی برده اند یا می‌برند. آنچه کارگران، مزدبگیران و سایر زحمتکشان به آن نیاز دارند، این است که آنان به ‌درستی، با توانایی و آگاهی لازم تشخیص دهند که سرمایه‌داری منشأ ضرر و زیان‌هایی جدی برای‌شان است و ضد منافع شان عمل میکند و محصول کار آنها را می‌بلعد. یعنی باید برای اشکار سازی ماهیت و سرشت نظام سرمایه‌داری در همه‌ی اشکال آن و تغییر این نظام روشنگری نمایم.

از دید من ضدیت با نظام‌سرمایه‌داری در تعدادی از افراد نه فقط بر پایۀ منافع مادی و طبقاتی است، بلکه نگرانی‌های اخلاقی و ارزش‌های انسانی است که برای شان انگیزۀ ضد سرمایه‌داری میدهد و به ضد نظام سرمایه‌داری موضع‌گیری می نمایند. یکی از مشهور ترین مثال برای اثبات این دید موضع‌گیری تاریخی ضد سرمایه‌داری فردریک انگلس، رفیق و دوست نزدیک کارل مارکس است. او فرزند یک کارخانه‌دار ثروتمند و سرمایه‌دار بود که صادقانه به حمایت از جنبش‌های سیاسی علیه سرمایه‌داری می‌پرداخت.

همچنان امروز مشاهدۀ ارقام بلند‌ی کشته شده‌گان و مجروحین، به شمول اطفال، مهاجرت‌های کتله‌یی، و آسیب‌های اجتماعی- اقتصادی و محیط زیستی جنگ اوکرائین وجدان‌ هر انسان با وجدان را تکان میدهد و از نظر اخلاقی و پابندی با ارزش‌های والای انسانی ملیون‌ها انسانی را با آنکه منافع مادی و طبقاتی آنها با دنیای‌سرمایه گره خورده است در موضع ضد سیاست‌ها و رهکار‌های امپریالیزم جهانی میکشاند. (بر اساس گزارشی در ۹ سپتامبر ۲۰۲۲ که توسط بانک جهانی، کمیسیون اروپا و دولت اوکراین تهیه شده است، هزینه بازسازی اوکراین و اقتصاد آن در حال حاضر به حداقل ۳۴۹ میلیارد دلار سنجش گردیده است. منبع – خبر آنلان – دنیای اقتصاد – )

در مورد چیستی امپریالیزم:

در این مورد بحث را از دورانی آغاز میکنم که ما در آن قرار داریم یعنی دوران سیادت امپریالیزم یا به عبارت دیگر عصر تسلط “اولگارشی مالی” بر‌ زنده‌گی اقتصادی دنیای ما.

برای روشن شدن زمینه‌های بوجود آمدن امپریالیزم باید گفت که پژوهشگرانِ عرصۀ اقتصاد اغلباً دوران‌های تکامل تاریخی سرمایه‌داری را به صورت عمومی به سه مرحله تقسیم کرده‌اند:

مرحلۀ نخست:

رشد سرمایه‌داری با رشد تجارت (بازرگانی) آغاز می‌شود، در این مرحله سرمایه‌داران بزرگ بر جریان داد و ستد مسلط می‌شوند،

مرحلۀ دوم:

با انقلاب صنعتی، مرحلۀ دوم یا مرحله‌ی سرمایه‌داری صنعتی آغاز می‌شود، در این دوره مالکان کارخانه‌های بزرگ، کارتل‌ها و دیگر بنگاه‌ها و نهاد‌های اقتصادی بر جریان تولید مسلط اند،

مرحلۀ سوم:

در این مرحله دوران سرمایه‌داری‌مالی فرا می‌رسد، تسلط اقتصادی به صورت تدریجی به دست بانکداران و پولداران بزرگ می‌افتد و اینان باسرمایۀ پولی خود بر موسسه‌های صنعتی مسلط می‌شوند. در این دوره سرمایه‌گذاران از مدیریت روزانۀ واحدهای صنعتی فارغ می‌شوند و فقط بر آن‌ها نظارت می‌کنند و با قدرت مالی خود از آن‌ها سود می‌برند.

اما هیچ‌کدام از این مراحل انحصاری نیست یعنی با ظهور مرحلۀ جدید مرحلۀ قبلی از میان نمیرود.

برخی محقیقین و اقتصاد‌دانان از مرحلۀ چهارمی سرمایه‌داری یعنی ” سرمایه‌داری دولتی؛ ” هم نام برده اند. لنین سرمایه‌داری دولتی را مرحله‌ای تعریف می‌کند که در آن دولت اداره و بهره‌گیری از وسایل تولید را به نفع طبقه‌ای که مهار ( لجام ) دولت را در دست دارد، انجام می‌دهد”، ولی برخی از .اقتصاد‌دانان ” سرمایه‌داری دولتی؛ ” را قانونمند نمی دانند و سرمایه‌داری دولتی را بمنزلت یک مرحۀ از تکامل نظام سرمایه‌داری نمی‌شمارند 

در متونِ که در مورد سرمایه‌داری دولتی نگاشته شده است سرمایه‌داری دولتی معانی متفاوتی دارد و عمدتاً به شیوۀ تولیدی اشاره دارد که در آن نیروهای مولده توسط دولت و با مشی‌ای سرمایه‌داری ( پرنسیپ‌ها یا روش سرمایه داری ) کنترل و هدایت می‌شوند، (حتی اگر آن دولت خود را سوسیالیست هم بخواند).

اصطلاح «سرمایه‌داری‌دولتی» برای هرنوع سیستم اقتصاد دولتی نیز به کاربرده شده است که در آن سرمایه‌داری دولتی و بهره‌کشی بیروکراسی جانشین سرمایه‌داری خصوصی شده است.

آنتوآن پانه‌کک نظریه پرداز مارکسیست، سیستم “اتحاد جماهیر شوروی ؛” را نه به عنوان سوسیالیزم بلکه به عنوان “سرمایه‌داری‌دولتی “تعریف می‌کرد. او مثل کارل مارکس و روزا لوکزامبورگ فکر می‌کرد که کمونیزم تنها از یک روند انقلابی باید برخیزد و به تقویت دموکراسی و حذف مالکیت خصوصی روی ابزار تولید بینجامد.

به عقیده مارکس” با هر بحران پایه‌های سرمایه‌داری متزلزل می‌شود و در خلال یکی از این بحران‌های وخیم اقتصادی با اقدام به اعتصاب و شدت عمل کارگری، مالکیت ابزار تولید از آن معدود مالکانی که بر اثر قانون تمرکز سرمایه باقی‌مانده‌اند به هیئت اجتماعی انتقال داده می‌شود”.

 (آنتوآن پانه‌کک (به هالندی: Anton Pannekoek)  (۱۹۶۰ -۱۸۷۳) نظریه‌پرداز و مبارز جبههٔ چپ دوّمین انترناسیونال بود، موضع‌گیری‌هایش در موضوعات اقتصادی بیشتر به رزا لوکزامبورگ نزدیک بود، با جنگ جهانی اوّل به صورت جدی مخالفت نموده. وی در سال ۱۹۱۹ به سومین انترناسیونال پیوست اما در سال ۱۹۲۱ به‌علت چپ رویها و مخالفت‌هایش با اقتدارگرایی لنین از آن اخراج گردید.).

برخی اقتصاد‌دانان به این نظر اند که سرمایه‌داری‌دولتی، نامی دیگر برای سوسیالیزم معماری‌شده لنینیستی دوران شوروی است که حتی با سوسیالیزم مورد نظر کارل مارکس هم نسبتی ندارد. این نوع سوسیالیزم که پشت عنوان سرمایه‌داری پنهان می‌شود، ابزار تامین منافع آن دسته از سرمایه‌داران است که در پی راه آسان پول در‌آوردن هستند و اسباب آسوده‌گی خاطر دولت‌هایی است که دیوان‌سالاری یا بیروکراسی دولتی را ترجیح می‌دهند. 

از دید طرفداران بازار آزاد سرمایه‌داری‌دولتی روش اقتصادی پرهزینه و کم‌بازده‌ای است، آنها استدلال می‌کنند که در این روش، دولت‌ها با قاعده‌گذاری‌های دلخواه و فارغ از الزام‌های اقتصادی، مقررات و قوانین دست وپاگیر را وضع می‌نمایند، پرداخت سبسایدی‌های پر هزینه را زیر نام دست‌گیری از تهی‌دستان متقبل میگردند، وام‌های کم‌بهره به بنگاه‌های ناکارآمد میدهند و از قیمت‌گذاری‌های دستوری حمایت می‌نمایند. این همه عوامل مُخل اقتصاد دست به دست هم می‌دهند و موجب محدود شدن دامنۀ عمل بازار، بسط و گسترش مداخلات دولت، افزایش هزینه‌های عمومی، کاهش بهره‌وری اقتصاد و در نهایت کاهش رشد اقتصادی و کاهش درآمدهای عمومی و خصوصی و به طبع آن شیوع فقر می‌شوند. سرمایه‌داری‌دولتی در واقع سرمایه‌گذار کوشا و خلاق و ریسک‌پذیر را که فعالیتش علاوه بر نفع شخصی، متضمن رشد و تکامل نیرو‌های مولده، توسعۀ پایدار، انکشاف پیشرفته ترین تکنالوژی- علوم و منفعت همگانی هم هست، کنار می‌زند 

برخلاف طرفداران بازار آزاد، گروهی از دانشمندان علم اقتصاد “اقتصاد بازار آزاد”، ” رقابت” و “مالکیت خصوصی” را ابزار کار ” سرمایه‌داران ” نمایانده اند و استدلال می‌دارند که سرمایه‌دار در پی منافع شخصی خود است لابد منافع جمعی و به خصوص منافع و معیشت تهی‌دستان و محیط زیست را به خطر می‌اندازد. چنین القا می‌کنند که مسبب همه ناکامی‌ها و نا‌عدالتی‌ها اقتصاد آزاد است و چارۀ کار هم فقط مداخلۀ همه‌جانبۀ دولت در امور اقتصادی است.

در قانون و مشی‌ای نظام سرمایه‌داری، سرمایه‌گذاری، تولید، توزیع، درآمد، قیمت‌گذاری و عرضهٔ مواد و خدمات توسط تصمیم‌گیری‌هایِ شخصی در یک اقتصاد بازار تعیین می‌شود. مشخصهٔ بارز قانون سرمایه‌داری این است که تولید‌کالا در درجهٔ اول از برای کسب سود‌اقتصادی انجام می‌گیرد و نه لزوماً رفع نیازهای انسان‌ها.

از ویژه‌گی‌های اصلی سرمایه‌داری می‌توان به انباشت‌سرمایه، بازارهای رقابتی، سیستم‌قیمت، مالکیت‌خصوصی و به رسمیت شناختن حقوق مالکیت، مبادله داوطلبانه و کار‌مزدی اشاره کرد. مقابل سیستم اقتصادی سرمایه‌داری، نظام اقتصادی کمونیستی وجود دارد که در آن برخلاف کاپیتالیزم، مالکیت‌خصوصی بر زمین، منابع و ابزار تولید وجود ندارد.

نوشتار‌ها و جستار‌های در مورد سیستم‌های‌اقتصادی در کتابخانه‌ها و برگه‌های انترنیتی ” شبکه‌های اجتماعی” به‌وفور یافت می‌شود و تجربه‌های متعدد کشورهایی که مطابق قوانین نظام‌های اقتصادی عمل کرده‌اند یا نکرده‌اند پیش چشم همگان است. آنچی از آن‌ها استنباط میگردد این است که در عمل نظام‌ اقتصادی خالص وجود ندارد. به صورت عمومی سیستم‌های اقتصادی به سه نوع از هم تفکیک میگردند. 

سیستم‌ اقتصادی با برنامه ریزی متمرکز:

در چنین سیستمِ ‌اقتصادی، دولت نقش اصلی را ایفا میکند و پاسخ به سوال‌های عمدۀ اقتصادی و فعالیت‌های اساسی را به عهده دارد. در این سیستم مالکیت خصوصی در ابعاد بسیار کوچکی وجود دارد. 

سیستم‌اقتصادی با برنامه‌ریزی غیرمتمرکز:

این سیستم اقتصادی در نقطۀ مقابل سیستم با برنامه‌ریزی متمرکز قرار دارد، افراد و بنگاه‌ها در این سیستم براساس منافع شخصی خود حرکت می‌نمایند بدون آنکه دولت دخالتی در مسائل اقتصادی نماید. در این سیستم بازار و قیمت است که به سوالات اساسی اقتصاد پاسخ میدهد.

سیستم‌اقتصادی مختلط:

مخلوطی است از سیستم‌اقتصادی با برنامه‌ریزی متمرکز و سیستم‌اقتصادی مبتنی بر بازار آزاد، یعنی در کنار بازارهای آزاد که وجود دارند، تولیدکننده‌گان به هر مقداری که میخواهند به بازار عرضه میکنند و متقاضیان نیز به هر مقداری که میخواهند کالاها را مورد تقاضا قرار میدهند، دولت نیز به عنوان راهنما، کنترل‌کننده و ناظر دخالت می‌نماید.و بعضاً دست به سرمایه‌گذاری هم میزند.( ادامه دارد)