هدف اساسی این سفردر ظاهربحث پیرامون شرائط قرار داد امنیتی، نحوۀ انتقال مسئولیت های امنیتی ،نحوۀ تجهیز نیرو های امینتی وشرائط صلح با مخالفین مسلح است. هر چند پیمان استراتیژیک با آمریکا در نیمه های شب ودور از چشم دیگران در ارگ ریاست جمهوری افغانستان اتفاق افتاد، امید واریم قرار داد های امینتی که در واشنگتن بدون تهدید های امنیتی به بحث وبر رسی گرفته میشود طور جدی ودر روشنی روز صورت گیرد، هر چند خبر سفر جناب حامد کرزی به واشنگتن به منظور بحث روی جزئیات قرارد های امنیتی و تحلیل مواد پیمان استراتیژیک وگذاشتن امضا بر پای توافقات نهائی هفته ها قبل در رسانه ها انعکاس یافته بود، درست زمانیکه رئیس جمهور در یک سخنرانی تاریخی خطاب به مردم گفت با غربیها در رأس آمریکا طوری معامله میکنم که
نه سیخ بسوزد ونه کباب چون آنها هم در منطقه منافع دارند آنها منافع مارا در نظر بگیرند وما هم به تار های حساس شان دست نمی زنیم ودل شان هرچه میخواهد در منطقه انجام دهند ،البته تار های حساس در فر هنگ سیاسی آقای کرزی یک مقوله جدید با مفهوم گنگ است که هیچ کس تا هنوز نمیداند تار های حساس آمریکا در افغانستان ومنطقه چه است وتا کجا امتداد دارد که انشاء الله نتائج این سفر تا جائی زوایائی تاریک را روشن خواهد کرد .البته تاریخ این سفر تا هنوز مشخص نبود اما بستری شدن اسدالله خالد در آمریکا و ملاقات اوبا ما ووزیر دفاع آمریکا ازوی آتش شوق جناب حامد کرزی را نیز مشتعل تر ومقدمات سفر را زود تر از وقت موعود ساخت وحال با یک تیر دو فاخته را شکار میکند ویا دیدن یار وفاتحه منصور:
با آنکه همه میدانند هدف اساسی سفرایشان بحث پیرامون شرائط قرار داد امنیتی، نحوۀ انتقال مسئولیت های امنیتی و تجهیز نیرو های امینتی وشرائط صلح با مخالفین ودیدار با اسد الله خالد خواهد بود که فعلا در یکی از شفاخانه های امریکا تحت معالجه وتداوی قرار دارد.
شعار مطابق ذوق مردم وعمل طبق میل خود: فکر نکنید آنچه از زبان رئیس جمهور در سال ها وما های أخیر شنیده اید درین سفر اتفاق می افتد هر گز نه، ایشان در سخنرانی ها وکانفرانس های مطبوعاتی همیش تهدیدا از لغو احتمالی قرار داد های امنیتی با آمریکا وروی آوردن بکشور های دیگر جهت تجهیز نیرو های امینتی کشور سخن گفته اند.اما حرف دقیق همان دست نزدن به تار های حساس است که ضمنا به آن اشاره شد.رئیس جمهور عادت دارد تا مطابق ذوق مردم صحبت کند واما مطابق خواست خود عمل نماید وقتی در شعار غربیهارا تهدید میکند ویا اخطار میدهد که از کشور ما بیرون شوند تا خود ما بکار خود بفهمیم ویا از کلتور وعنعنات وارزش های ملی حرف می زند ذوق مردم را تغذیه میکند واما در عمل همان غریزۀ خود خواهی خودش را اشباع میسازد.روندی را که شما شاهد هستید مانند انتتقال مرحله به مر حله مسئولیت های امنیتی ویا آزاد سازی محبوسین از زندان بگرام ومشخص ساختن قرار گا های محدود برای آمریکائیها نتیجه توافقات است که سالها قبل بین رئیس جمهور ومتحدینش تأئید وامضا شده وحالا مردم فکر میکنند رئیس جمهور به عملی شدن این بر نامه ها تهدید کرده نه خیر اینها گوشۀ از معاملات زیر پرده است که کم کم اشکار میشود.
نه سیخ بسوزد ونه کباب (معاملۀ متناسب: آنچه درین مقوله نا مشخص است این است که سیخ کیست وکباب کی ؟مثلا سیخ جانب آمریکاست وآنهم فولادی ولی کباب هم که روشن است حالا دقت ودلسوزی میتواند کباب را از سوختن نجات دهد که نمیشود از فراست جناب رئیس جمهور چشم پوشی کرد.این مقوله بیشتر درداد وستد امتیاز ها کار برد دارد واینکه رئیس جمهور چه امیتازی از جانب مقابل میگیرد تا هنوز مشخص نیست که مصالح ملی است ویا منافع شخصی اگر منظور رئیس جمهور این باشد تا زبان مطبوعات غرب را علیه خود وأعضای فامیلش ببندد شاید شرط گران سنگ باشد که مقامات آمریکائی از عهدۀ آن ناتوان خواهند بود واگر مسئله حفظ دست آورد ها ده ساله ومبارزه جدی علیه تروریزم باشد البته با ملاحظه سیاست صلح وجنگ حکومت افغانستان تعریف دیگری خواهد داشت که باز هم ملت افغانستان در جریان جزئیات آن نیستند.
أهداف ملی وتک محوری شخصی: افغانستان یک کشور اسلامی ودر شعار دموکرات هم هست اما ازتصامیم یک جانبه رئیس جمهوری بوی تک محوری ودیکتاتوری میآید چه ایشان در همچو مسائل که به سر نوشت ملت وکشور ارتباط دارد با هیچ یکی از ارکان دولت، نهاد های قانونی ومدنی کشور اپوزسیون سیاسی صحبت ومشوره نکرده است.وجود شورای ملی ایجاب میکرد تا رئیس جمهور مسائل حیاتی وضروری را مطرح ونظر نمایندگان ملت را با خود میداشت وبه همین تر تیب نظر نهاد های مدنی شورای عالی صلح وشرای علما که دو نهاد دست نشانده هم هست باید ظاهرا گرفته میشد که نشد محترم حامد کرزی رئیس جمهور دموکرات شعار ودیکتاتور مشرب بدون مشوره با قوۀ مقننه وقضائیه وشورای عالی وصلح وعلماء رهسپار واشنگتن شد او در شعار میگوید فقط بخاطر منافع ومصالح ملی با خارجی ها معامله میکند این در حالیست که نه خودش تعریف مشخص از منافع ملی دارد ونه هم رأئی ونظر دیگران را میگیرد،اوپیوسته سخنان تهدید آمیز را نثار هم پیمانان خارجی اش کرده از آزادی استقلال وغیر وابستگی ودفاع از منافع ملی سخن گفته ولی درعین زمان نهاد های ملی را توهین وتحقیر میکند.
شوخی در سیاست شوخی بر سر نوشت ملت است:
از دیر زمان بدینسو سیاست افغانستان به شوخی گرفته شده سیاست در حکومت داری ومبارزه با فساد وقاچاق وقانون شکنی،،سیایت در تعامل با هم پیمانان خارجی، سیاست در پیشبرد پروسه صلح، سیاست در تعامل با مخالفین مسلح، وسیاست در جلب همکاری های منطقوی وسیاست با همسایه ها همه به شوخی گرفته شده است واین شوخی سر نوشت کشور را به پرتگاه نابودی سوق داده است.آنجا مسئولین دست اول همه مسئولیت هارا بدوش دیگران می اندازند و میگویند با خروج نیرو های خارجی امنیت سراسری تأمین، ریشه های فساد خشک وکشور بسوی بالندگی وشکوفائی اقتصادی حرکت خواهد کرد وهیچنوع فورمول وضمانت عملی هم مطرح نمیشود مثل اینکه سر نوشت کشور وملت در نتیجه یک شوخی به قمار گذاشته شده باشد.ومتحدین افغانستان از جمله مقامات آمریکائی هم اظهارات رئیس جمهور مارا یک شوخی پنداشته گاهی جدی نگرفته اند مثلا حامد کرزی بتاریخ هفده قوس1391 خورشیدی در مصاحبه با تلویزیون ان بی سی گفت که : ناتو و امریکا به نحوی در ناامنی های افغانستان مقصر اند.و هشدار داد درصورتی که امریکا به تعهداتش در قبال افغانستان عمل نکند، مذاکرات توافقنامه امنیتی را به تعلیق در می آورد.
این در حالی است که مقام های کاخ سفید این اظهارات رییس جمهور کرزی را تکراری خوانده اند.لیون پنتا، وزیر دفاع امریکا در واکنش به این صحبت های کرزی گفت: “رییس جمهور کرزی می داند که جنگ افغانستان و مبارزه با تروریزم به قیمت جان هزاران سرباز خارجی تمام شده است ، پس بهتر است به جای این اظهارات بد نیست که از تلاش های جامعه جهانی قدردانی کند.یعنی اظهارات رئیس جمهور ما یک شوخی بی اثر چیزی بیش نیست لذا بر رئیس جمهور است تا در همچو موارد جدی عمل کند نظر نمایندگان ملت، جامعه مدنی اپوزسیون سیاسی ونقش روحانیت وحتی مخالفین مسلح را نا دیده نگیرد.فکر میکنم ایشان نه به ملت إعتنا دارند ونه هم در برابر کمک های جامعه جهانی إحساس مسئولیت میکند. حال معلوم نیست سر نوشت ملت در نتیجه این شوخی های نا عاقبت اندیشانه بکجا خوهد رفت.اگر از شوخی بگذریم سرنوشت آینده افغانستان در گرو حمایت ملت،صداقت در موافقت نامه امنیتی وجلب حمایت ها جامعه جهانی است.وبائیست توجه رئیس جمهور بیشتر به سعادت و مصئونیت افغانستان متمرکز باشد ودر همین سفر باید استقرار ثبات پایدار، منافع ملی، مصئونیت همه جانبه افغانستان بعد از سال ٢٠١٤را به عنوان مسوولیت ملی و اخلاقی، مبنای گفتگو و مذاکره با رییس جمهور امریکا بوده وتلاش شود تقویت نظام سیاسی کشور و استقرار صلح عادلانه و پایدار درعرصه های سیاسی، اقتصادی و امنیتی آیندۀ افغانستان جلب و به جانب امريکا اطمينان داده شود که دولت افغانستان، به تعهدات بین المللی خویش که در کنفرانس های توکیو، شیکاگو، پاریس، لندن، بن و کابل که حکومت داری خوب ریشه کردن فساد ودفاع از حقوق بشر ورشد ارزش های مدنی ودموکراتیک بوده وفاداراست و مسوولیت خویش را در برابر مردم افغانستان با صداقت ادا می نماید به باور من آقای رئیس جمهور باید ارزش و ضرورت این سفر را کمتر از اجلاس بن اول نمیدانست اما عدم تجربه و نبود مشوره های سودمند بخاطر بهتر نمودن این سفر از دست آورد های این سفر امید که مردم افغانستان دارد برده نمی شود باید به این نتیجه رسید که تا رسیدن به انتخابات 2014 عاقبت بخیر….
امکان ثبت دیدگاه وجود ندارد.