نشر قسمت اول این نبشته با استقبال تعدادی از هموطنان عزیزمواجه گردید و نقد ونظرات تکمیلی شان مرا رهنمایی مینماید، لذا صمیمانه ازین الطاف، نقد وتکمله آنان سپاس می نمایم. با پوزش از چند مورد غلطی تایپی، که در متن کامل تصحیح میگردد.
یکی از دوستان در مورد جنجالهای شمارش آراء و معامله گریهای پشت پرده تشویش شانرا ابراز و نظر مرا در زمینه خواسته اند. در رابطه باید عرض نمایم که این موضوع در بخش مربوط به چالشها بررسی و تقدیم میگردد.
به ایجاز باید گفت که: در راه نظام سازی در افغانستان منجمله دو چالش اساسی وجود دارد:
ـ بحران مشروعیت
ـ و بحران اعتماد
مهار کردن این دو بحران در گرو تطبیق شفاف وبلاشرط و یکسان قانون نهفته است. مصلحت ومصالح واقعی در قانون مسجل میگردد و قانون تمثال مصلحت پنداشته میشود.
بدینرو هرگونه تلاش مذبوحانه تحت عنوان مصلحت و… نه تنها مخدوش ساختن حق حاکمیت ملی (که در انحصار مردم است و در 16 حمل توسط آنان اعمال گردید) می باشد بلکه در عین حال بحرانات متذکره را تعمیق بخشیده ودر نهایت آب به آسیاب دشمنان وطن میریزد. ( اینجا و آنجا از عرق ریزی دایه های مهربانتر و بالا تر از قانون حرفها شنیده میشود و گفته میشود که آقای مولانا سیرت نیز با کسانی هم جوال است که به نوعی دیگر پلان بیگانگان و منجمله نوازشریف و ادارات اطلاعاتی پاکستان را محقق میسازند.)
احترام به اراده ورای مردم و اعلام نتایج شفاف و مشروع، پروسه انتخابات را اعتبار بخشیده و باعث گسترش فرهنگ دیموکراسی می شود.
قسمت دوم :
رخ دیگر پیام انتخابات (16) حمل:
حضور گستردۀ
ـ جوانان
ـ زنان
ـ و مردم مستضعف، فقیر و به ستوه آمده ، می باشد.
جوانان:
گفته می شود که (60) فیصد نفوس افغانستان را جوانان تشکیل میدهد؛ حضور گسترده و رو به تزاید آنان اعم از دختران وپسران در عرصه های مختلف حیات جامعه و به خصوص در میدان پر تلاطم سیاست از تغییر نسلها و حضور نسل جوان و بالنده بشارت میدهد. جوانانی که مبراء از تعصبات دوران جنگ سرد و فارغ از ذهنیت متحجر طالبانی و دغدغه جهاد و تنظیم بازی، میخواهند با گذشته دردناک و حال اسفبار وداع نمایند.
واضح است که هیچ نسخه خاصی برای پرورش نسل جوان وجود ندارد، کوره زمان و جبر روزگار آنان را از خطر هولناک انحطاط و فروریختگی اجتماعی و تسلیمی در برابر ارتجاع آگاه ساخته است. ( بی بی سی همراه با تلویزیون یک مناظره جوانان (18) تا(20) سال و محصل را راه اندازی نموده بود، درایت و حضور ذهنی و آگاهی این جوانان بیننده را وامیدارد، تا بگوید: ایکاش همین جوانان خود کاندید می بودند.
یکی دو روز قبل آگاهی یافتیم که ، شهره جان قادری ازولایت بلخ از میان (225000 ) هزار شرکت کننده ، مقام اول را از آن خود ساخته است. البته افتخارات و حماسه های جوانان در عرصه های سپورت، موسیقی، تحصیل و… مثنوی هزار من کاغذ میشود . )
زنان:
زنان به مثابه نیمی از پیکر جامعه، حقوق انسانی شان را به حیث شهروندان آزاد و کامل الحقوق تصاحب مینمایند و به چیزی کمتر از تساوی واقعی در عرصه های حیات اقتصادی، اجتماعی قانع نخواهند گردید. مبارزه زنان وارد مرحله کیفی جدید گردیده است؛ زیرا اکنون خودشان با حضور در حیات جامعه، به خصوص در شهرها به خاطر برابری و تساوی حقوق میرزمند .
باید با چشم باز تغییرات اجتماعی را ببینیم و عوامل نیرومند تغییر جامعه به حساب زنان و جوانان را مطالعه نماییم زیرا جامعه آبستن تحول گردیده است.
بخشهای آتی جامعه به ستوه آمده و تغییر می خواهند:
ـ مهاجرین در ایران و پاکستان
ـ بیجا شده گان داخلی
ـ معلولین و معیوبین
ـ بیوه ها ویتیمان
ـ بیکاران
ـ مردم فقیر
عدم توجه نسبت به سرنوشت بخشهای مستضعف جامعه، از نبود دولت کارا و مبراء از فساد ناشی میگردد. درین سیزده سال با سرازیر شدن ملیاردها دالر زندگی اکثریت مردم در مرز فقر و تیره روزی قرار دارد و فقط یک گروه اقلیت مشمول شرکت سهامی (دولت موجود) و همانند امریکا شاید چند صد خانواده به گنج های قارونی دست یافته اند و زیر ماسک دین و عنوان جمهوری اسلامی، غیر اسلامی ترین شرایط، افراط و تفریط و فیل و قیل بر مردم مسلمان تحمیل گردیده است .
این مصایب اجتماعی و ملی، دیگر به چالش بزرگ در برابر صلح و ثبات مبدل گردیده است.
بنابرین باید:
ـ عدالت اجتماعی
ـ حاکمیت قانون
ـ و تغییر و رشد اقتصادی
به مثابه مبرمترین نیاز و خواست مردم در سر لوحۀ وظایف دولت آینده قرار داشته باشد.
اکنون در می یابیم که چرا توده های مردم بستوه آمده، بخاطر تغییر در زندگی و سرنوشت شان (16) حمل را به یک رویداد تاریخی مبدل ساختند.
تداوم پاسخ نا تمام به ملای لنگ:
مردم آزاده افغانستان در مبارزه تاریخی علم و جهل، در درازنای تاریخ و در تداوم آن در صد سال اخیر (از شمس النهار تا کنون) پاسخ نا تمام نهضت امانی به ملای لنگ را، در چند نوبت دوام داده اند و اکنون نیز مردم آماده اند تا این پاسخ را به خلف الصدق آن ملای کور (رهبر طالبان) تکرار نمایند.
پدران معنوی ما (رهبران مشروطیت اول) در نخستین شماره سراج الاخبار ملت را فرا خواندند تا «قدم در عرصه جهد بگذارند » و « همت » بکار برند تا از « عالم خامی » برهند. مولانا محمد سرور واصف قندهاری، در زیر پایه دار به مادرش نوشت:
«آزادی و مشروطیت و حاکمیت حق فطری ما است و ما در راه آزادی بنام جهاد ملی و اسلامی مبارزه کردیم و … ما رفتیم و یقین داریم که ملت افغان آزادی و مشروطیت را بدست میآورد.»
محمود طرزی پدر ژورنالیزم افغانستان و شاخص ترین چهرۀ نوگرا در میان رهبران مشروطیت در مقاله تحت عنوان «خواب در تاریکی »، بیداری حقیقی را «بیداری فکر» و خواب حقیقی را «خواب رفتگی فکر» قلمداد کرد .
کمال مطلوب است که در کشاکش یک قرن و در احوال وزمان متفاوت کنونی، باردیگر فرزندان شجاع افغانستان به خاطر آن آرمانهای تاریخی کمر همت بسته اند.
پایان قسمت دوم
ایمیل آدرس: