دن كيشوت، داستان دوست داشتني يك شواليه ماجراجو و عجيب و غريب به نام دن كيشوت و پيشكار صادقش سانچو پانچو است. دن كيشوت امروزه يكي از ماندگارترين و اثرگذارترين شاهكارهاي ادبي جهان است. بيش از چهارصد سال است كه نسلهاي مختلف در سرتاسر دنيا با اين كتاب ارتباط برقرار كردهاند و هنوز نيز در زمره پرطرفدارترين كتابها به شمار ميرود. اما به راستي رمز ماندگاري اين اثر ادبي در چيست؟
رمان دن كيشوت درباره سرگذشت مردي به نام الونسو كيخانو است. كيخانو يك نجيبزاده معمولي است كه پس از خواندن داستانهاي بيشمار درباره شواليههاي ماجراجو، تحت تأثير شجاعت و دلاوري اين افراد قرار ميگيرد و تصميم ميگيرد خود نيز يك شواليه شود. كيخانو پس از اين تصميم نام خود را به دن كيشوت مانچا تغيير ميدهد و سوار اسب باركش خود به نام روسينا ننه ميشود و از روستايي ناشناخته در قلب اسپانيا به راه ميافتد تا زشتيها و بديها را از بين ببرد و از حقوق ستمديدگان دفاع كند. با پيش رفتن داستان آنچه آن را جذاب و خواندنيتر ميكند، شوخطبعي و گفتههاي بامزه شخصيت اصلي داستان يعني دن كيشوت است. به عنوان مثال او آنچنان اسير توهمات و روياهاي خود شده است كه كاروانسراها را با قلعههاي افسون شده و يا دختران دهاتي را با شاهزادگان زيبا رو اشتباه ميگيرد. او تصور ميكند آسيابهاي بادي هيولاهاي بزرگي هستند و در روياي او دوشيزهاي زيبا رو به نام دولسينهآ وجود دارد كه دن كيشوت دل در گرو وفاداري او نهاده است.
شخصيت ديگر داستان دن كيشوت، سانچو است، سانچو برخلاف دن كيشوت اسير توهمات نگشته است و به خوبي آگاه است كه همه اينها مشتي توهم است اما با اين حال با صبر و حوصله پا به پاي استاد در اين سفر پر مخاطره همراه شده است. در ادامه داستان دن كيشوت پي ميبرد كه اين سفر يك سفر ماجراجويانه بيسرانجام بوده است. پس تصميم ميگيرد كه بازگردد اما در بازگشت جان ميدهد.
بسياري از كارشناسان ادبي رمز ماندگاري دن كيشوت را پيام انساني نهفته در دل داستان ميدانند. هاوارد مانسينگ استاد ادبيات دانشگاه پوردو شهر اينديانا ميگويد: دن كيشوت كتابي است كه براي مردم به معناي همه چيز است. بعيد است با خواندن اين داستان خود را در قالب يكي از شخصيتهاي دن كيشوت و يا سانچو نديد.
به گفته برخي مورخان ميگل دسروانتس ساآودرا، نويسنده گمنام و ميان سال، نوشتن دن كيشوت را از اواخر سال 1600 ميلادي و در مدتي كه در يك زندان، دوران حبس خود را ميگذراند آغاز كرده است. اولين نسخه از دن كيشوت در 20 دسامبر 1604 منتشر گرديد و از 16 جنوري 1605 به فروش رفت. نويسنده اين اثر ميكل دسروانتس در نهايت در سال 1615 درست يك سال پيش از مرگش دن كيشوت را به اتمام رساند.
اطلاعات زيادي در مورد زندگي و سرگذشت دسروانتس در طول تاريخ وجود ندارد و قسمت اعظم زندگي و شخصيت او در هالهاي از ابهام قرار دارد. او مردي بوده است با تحصيلات غير آكادميك و زندگيش با سفر و خانه به دوشي همراه بوده است. در جنگ بازوي چپش از كار ميافتد و در جنگ با الجزايريها اسير ميشود و پنج سال رنج اسارت را تحمل ميكند. سروانتس بعدها به سمت مأمور ماليات منصوب ميشود و در اين سمت به اغلب شهرهاي اسپانيا سفر ميكند. پس از مدتي به ناوگان اسپانيا ميپيوندد و از همانجا شروع به نوشتن شعر، نمايشنامه و رمان ميكند. زمان و مكان دقيق تولد او همچنان نامعلوم است و هيچكس به درستي نميداند اين نويسنده گمنام در كجا به خاك سپرده شده است.
دن كيشوت از همان لحظه چاپ مورد توجه مردم قرار گرفت و اكنون پس از گذشت چهار سده اين كتاب پر تيراژترين كتاب است كه هر ساله با ترجمهاي تازه به بازار نشر عرضه ميشود. در طول همه اين سالها خوانندگان و نويسندگان بزرگي به اين رمان به ديده تحسين نگاه كردهاند. در سال 2002 گروهي متشكل از صد نويسنده بزرگ دنيا كه از 540 كشورمختلف گرد آمده بودند اين كتاب را پرمعناترين كتاب تاريخ ناميدند. در ميان اين نويسندگان كساني مانند گابريل گارسيا ماركز، دويس لسيك، نادين گورديمر، خورمان ميلر و شيوس هني حضور داشتند كه اين خود اهميت اين انتخاب را بيشتر و بيشتر ميكند.
كتاب دن كيشوت يك اثر طنز و در عين حال يك شاهكار فلسفي و ارزشمند به لحاظ زيبايي شناسي تلقي ميشود. اما با اين حال مشخص نيست كه هدف سروانتس از نگارش اين كتاب چه بوده است. آيا او به دنبال خلق يك اثر سرگرم كننده بوده است و يا اينكه تلاش كرده تا يك شاهكار ادبي ماندگار را خلق كند.
ادوارد فريدمن استاد زبان اسپانيايي و سروانتس شناس معروف معتقد است كه نيت سروانتس اهميتي ندارد بلكه مهم نفس كار مهمي است كه او انجام داده است. او ميگويد: نكته جالب توجه درباره اين رمان اين است كه عليرغم وجود طنز در اين اثر ظرافت موضوعي و غناي ادبي خاصي در آن نهفته است… خودتان تصور كنيد؛ آدمهاي امثال من چهارصد سال پس از نگارش اين اثر در حال نوشتن مقالات جديدي درباره اين كتاب هستيم و اين خود نشان ميدهد كه دن كيشوت غني و سرشار از ايده است و زيبايي آن نه در هدف سروانتس براي نگارش آن است بلكه در اين است كه در طول همه اين سالها توانسته و در آينده نيز خواهد توانست همچنان مورد مطالعه و توجه علاقمندان به مطالعه قرار گيرد و اين از هر چيز ديگر بيشتر اهميت دارد زيرا هيچ كتاب و رماني تا به حال بدين درجه از ماندگاري و اثرگذاري نرسيده است.
به هر تقدير پس از گذشت چهارصد سال از تولد دن كيشوت اين كتاب تبديل به يك شاهكار و جادوي ادبي شده است كه هيچكس به درستي نميداند كه چه رازي در آن نهفته است كه اين چنين خواننده كتاب را درگير قصه ميكند به گونهاي كه اغلب افراد تلاش ميكنند پس از مطالعه اوليه آن را در مدت زمان كوتاهي تمام كنند. زيرا ميخواهند بدانند كه بالاخره ماجراجويي دن كيشوت و پيشكارش سانچو پانچو به كجا ميانجامد.