قبل ازاينکه به تاریخچه مختصرسینما درافغانستان مروری کنیم ، میخواهم به واژه سینما و القاب هنری آن اشاره ای داشته باشیم . سینما چیست؟
سینما کلمه ی است یونانی به معنای حرکت ، اما در اصطلاح ، سینما ، هنر و فنی است که به کمک یک سری تصاویر متحرک ، پیامی را به مخاطب خود که همان تماشا گر است منتقل می کند. سینما آخرین هنر و به عبارت دیگر هفتمین هنر است . شش هنر دیگر عبارتند از : تئاتر ، ادبيات، نقاشی و پیکرتراشی ، معماری ، موسیقی و رقص . در این میان سینما تنها هنری است که نه تنها شش هنر دیگر را به خدمت گرفته بلکه به گونه ای توانسته آنها را اعتلا نیز ببخشد. همچنین سینما صنعت ، فن و تکنیک را نیز به خدمت گرفته و در متن خود دارد. سینما در قرن نزده سال ( ۱۸۹۵) بوسیله برادران لومیرفرانسوی اختراع و بعد ها آهسته آهسته همگانی شد و تمام دنیا را به تسخیر درآورد
حرفه های داخلی سينما عباتند از:
– گروه کارگردان
– گروه فلمنامه ( نويسنده )
– گروه بازيگران
– گروه تدوين
– گروه صحنه ولباس و ديکور
– گروه تهيه وتوليد
– گروه فلمبرداری
– گروه موسيقی ( آهنگساز )
– گروه صدا ( صدابردار- صداگذاری وميکس )
– گروه لابرتوار ( چاپ )
– منتاژ ( پيوند )
– گروه تخنيکی ، لایت و غیره
متفرقه
آشنایی مردم افغانستان با فیلم و سیما:
سالهای ۱۹۲۷- ۱۹۲۸ میلادی شاه امان الله سفرششماهه ای به اروپا داشت ودرآنجا با تماشای فلمهای سینمایی مجذوب این هنر شد و دانست که سینما یکی از بهترین و موثرترین وسیله ای است که میتوان با نمایش فیلم مردمش را از پیشرفت و ترقی جهان آگاه ساخت ٬ همان بودکه هنگام بازگشت چندپایه دوربین و پروژکتورو فیلم هایی را از غرب خریداری و با خود به افغانستان می برد و درباغ عمومی پغمان که یکی از مراکز تفریحی و محل تجمع مردم بود بنمایش گذاشته میشد و نیزدستوراعمار چند باب سیما را صادر کرد چنانچه سینما بهزاد و سینما تیاترپغمان اولین سینما های افغانستان بشمار میروند. فیلمهای آن زمان هم ازنظرمحتوا و هم ازنظرشکل بسیارابتدایی بودند و چیزی جزفیلمبرداری از زندگی روزمره نبودند. تماشاگران سینما می نشستند و مناظرعادی مانند هجوم امواج به ساحل، حرکت سریع موترها، ورودقطاربه ایستگاه یا مردمی را که درآفتاب قدم میزدند با چشمان بهت زده تماشا میکردند . البته فیلمها که درین زمان صامت یا بدون صدا بود گفته شده که در گوشه ازستیژ مرحومان استادفرخ افندی و استادغلام حسین پدراستاد مرحوم سرآهنگ با نواختن ویلون و پیانو تماشاچیان را مصروف نگهمیداشتند. با آغاز اغتشاشات و فروپاشی دولت امیر امان الله خان، سینما تیاترپغمان بوسیله بنیادگرایان مذهبی به آتش کشیده شد و سینما برای سالهای زیادی به باد فراموشی سپرده شد و مردم ما سالهای زیادی از تماشای فیلم و سینما محروم باقی ماندند. گامهای اولیه تولید فیلمهای هنری سال ۱۳۲۵ روانشادعبدالرشید لطیفی ملقب به پدر تیاترافغانستان سناریویی نوشت بنام ( عشق و دوستی) که براساس قراردادی با یکی از کمپنی های فیلمسازی( هند دیروزی و لاهور پاکستان امروزی) بنام کمپنی (شور) که با هنرنمایی چند تن هنرپیشگان افغانی درهند ساخته شد . درسال ۱۳۴۳ فلم نیمه مستند و نیمه هنری ( مانند عقاب) که سناریوی آن از فیض محمدخیرزاده بود در نوار۱۶ ملی متری تهیه شد که درین فلم مرحوم ظاهرهویدا و زرغونه آرام نیز نقش های کوتاهی را بازی کردند. سال ۱۳۴۷ بکمک امریکا موسسه افغان فلم ایجاد میشود. تولیدات سینمایی افغان فلم صرفا فیلمهای خبری از کار و فعالیت دولت بود و اندکی هم مستندسازی. هرچند لابراتوار موسسه افغانفلم گنجایش و ظرفیت چاپ و پراسس فیلم های هنری را نداشت، باآنهم عده ی ازعاشقان و دوستداران هنرسینما بااستفاده ازکمترین امکانات مادی و فنی و تخنیکی ای که دراختیار داشتند به تولید اولین فیلم هنری درنوار۳۵ ملی متر دست یازیدند .این نخستین فیلم که تمام مراحل فنی و تخنیکی و چاپ و پراسس آن در دستگاه افغانفلم انجام پذیرفت روزگاران نام داشت که شامل سه بخش بود.
طلبگار – به کارگردانی عبدالخالق علیل
شب جمعه – بکارگردانی انجنیرمحمدعلی رونق
قاچاقبران – که مسئولیت کارگردانی آنرا سلطان حمیدهاشم بعهده داشت
معروف ترین هنرپیشه های این فلمها عبارتند از: حبیبه عسکر ، استاد رفیق صادق، خان آقا سرور و دیگران مشعل هنربار، حریف نجیمی، اخترپیکر و فریده شایان ٬ پروین صنعتگر، وهاب صنعتگر، استادعبدالقیوم بیسد و دیگران. دومین محصول هنری موسسه افغانفلم اندرزمادر نام داشت که سناریست وکارگردانش خالق علیل بود و محمد نذیر، محبوبه جباری، میمونه غزال، اسدالله آرام، زرغونه آرام، استاد رفیق صادق، سایره اعظم و ف عبادی درآن نقش آفرینی کردند. سومین فلم هنری افغانفلم درزمان جمهوریت محمدداودخان ساخته شد بنام (روزهای دشوار) که دو کارگردان داشت دوکتوررفیق یحیایی و ولی لطیفی نقش های مرکزی را رفیق یحیایی، ولی لطیفی، آصف وردک، فتح الله پرند، حاجی محمد کامران، مینا، قادرفرخ، حنان زمریال، عزیزالله هدف، باری جواد و دیگران بازی کردند. فلم هنری دیگری که درزمان جمهوریت محمدداودخان ساخته شده فلم (رابعه بلخی ) بود که بسرمایه محمد نذیر و بکارگردانی داودفارانی بود . نقش های مرکزی را عبدالله شادان، سیما شادان، محمدنذیر، فتح الله پرند و داود فارانی بعهده داشتند. فلم مجسمه ها ميخندند: سال 1354، به سرمايه گذاری آريانا فلم، کارگردان توريالی شفق، فلمبردار انجنيرلطيف،هنرپيشگان:ذکيه کهزاد، عبدالله خموش، محمد جان گورن، فتح الله پرند، عبدالله وطندوست . فلم غلام عشق: سال 1356، سناريست داود فارانی، کارگردان توريالی شفق، فلمبردار : انجنيرلطيف و عکاس عبدالقادرطاهری. هنرپيشگان: شاه جهان، فتح الله پرند، مينا شفق، محمدجان گورن، قادرفرخ، اکرم خرمی، سيد علی عالمی، سلام سنگی، مجيدغياثی، وطندوست، مندوزی، بصيره خاطر ه ، عارف الدين ومحمدموسی رادمنش. با رویکارآمدن حکومت چپی ها درافغانستان تولیدفیلمهایی هنری به اوج میرسد که میتوان بعنوان مثال ازفیلمهای ذیل نام برد: فلم سياه موی وجلالی: سال توليد 1357، کارگردان عباس شبان، فلم گناه: فلمنامه نويس و کارگردان انجنيرلطيف فلم جنايتکاران: به سرمايه گذاری حاجی فيض محمد، کارگردان توريالی شفق فلم عشق من ميهن من: سناريست وکارگردان وپروديوسرتوريالی شفق فلم گامهای استوار: سناريست وکارگردان توريالی شفق فلم خانۀ 555: به سرمايه گذاری حاجی فيض محمد، سناريست وکارگردان مهدی دعاگوی فلم اخترمسخره: داستانی از اعظم رهنورد، کارگردان انجنيرلطيف فلم دهکده ها بيدارميشوند: سناريست وکارگردان عبدالخالق عليل فلم تابستان داغ کابل: فيلم مشترک افغانفلم وموس فيلم اتحادشوروی،سناريست وکارگردانان: ولی لطيفی وعلی همرايف فلم فرار: سال توليد 1363، داستان از داکتر اسدالله حبیب سناريست ا و کارگردان انجنيرلطيف ، فیلمبردارقادر طاهری فلم پرنده های مهاجر: سناريست و کارگردان انجنير لطيف، فلم حماسۀ عشق: سناريست و کارگردان انجنيرلطيف ، فلم صبورسرباز: سناريست و کارگردان انجنيرلطيف فیلمبردارقادرطاهری فلم بهارميشود: سناريست و کارگردانان دوکتوررفيق يحيايی وولی لطيفی، فیلمبردارقادرطاهری و وحیدالله رمق، مشاورسياسی زلمی رزمی فلم فرجام: سناريست و کارگردان سعيد ورکزی فلم مسافر: نويسندۀ داستان دوکتوررفيق يحيايی، سناريست بشيررويگر، کارگردان سعيد ورکزی، فیلمبردارقادرطاهری و سیدموجودحسینی، پرودکشن منجر زلمی رزمی. فلم مردهاره قول اس: نويسندۀ داستان اکرم عثمان، سناريست وکارگردان سعيد ورکزی ،فیلمبردارقادرطاهری
فلم سفر: سناريست و کارگردان سعيد ورکزی
فلم خاکستر: سناريت وکارگردان سعيد ورکزی
فلم زمين: سناريست و کارگردان جلال پيروز ، پرودکشن منجر زلمی رزمی
فلم شکست محاصره: سناريست بشيررويگر، کارگردان فقيرنبی
فلم بابا : سال توليد 1367، سناريست و کارگردان، جانمحمد حيدری
فلم آرمان: سناريست احد ژوند ، کارگردان واحد نظری
فلم لحظه ها: کارگردان واحد نظری،
فلم سايه: داستانی ازجلال آل احمد، فلمنامه نويس صديق برمک، کارگردان نصيرالقاص
فلم اراده: سال توليد 1370، فلمنامه از معروف قيام، کارگردان موسی رادمنش
فلم سرگردان کوچه ها: سال توليد 1370، سناريست وکارگردان احد ژوند
فيلم دکوندی زوی: سناريست وکارگردان واحد نظری.
فلم ذغال سبز بکارگردانی همایون مروت با هنرنمایی ذبیرپاداش، شمس عبادی و دیگران
فیلم « تنکیٔ هڅی» از نوشته های عمرننگیار به کارگردانی سعیدورکزی .
شايان ذکرميدانم که اکثراين فلمها درفستيوال های جهانی سينمائی، جوايز و مدالهائی را ازآن خود کرده اند.
فیلمبرداران معروف آن زمان افغانفلم عبارتند از : سونه رام تلوار، محمود نوری، توریالی غشتلی، اسحق ستارزاده ، صدیق امین زی، وحيد رمق، قادرطاهری ،حبيب قاری، کبيردرانی، غلام سخی سلطانزاده، نورهاشم ابیر، سيدموجود حسينی، ولی کهزاد، فاروق سعد، فاروق ستارزاده، عثمان صديق زاده، باقی جاجی ، داود، و ديگران…
با پوزش فراوان از عزیزانیکه اسمای شان ازقلم بازمانده.
و با سقوط حکومت دکتر نجیبالله سینما روبه زوال مینهد و با شروع جنگهای داخلی، سینما آماج حمله توپ و تانگ قرار میگیرد
و در دوران حکومت طالبان، سینما از صحنۀ زندگی اجتماعی و فرهنگی افغانستان غیب و حذف میشود،
ادامه دارد.