ازبـکـستـان بـعـد از مــرگ اسـلام کـریـم اف : احــمـد سـعـیـدی

کریم اوف  خون ریزی مغزی رئیس جمهور ازبکستان که در هفته گذشته اعلان گردیده بود روز گذشته این خونریزی مغزی منجر به مرگ وی گردید در حال حاضر در نهاد های سیاسی و اجتماعی سوالات را مرگ اسلام کریم اف در اذهان همه ایجاد کرده است که وضعیت این کشور بعد از مرگ اسلام کریم اف چه می شود و تاثیر آن بر کشور های آسیای میانه که اسلام کریم اف یکی از رهبران مهم و قدرتمند آن محسوب می شد، چگونه خواهد شد. از همه اولتر باید گفت که اسلام کریم اف کی بود و چه کرد و چه گذشته ای دارد.  وی در شهر سمرقند ازبکستان از پدر و مادری هر دوی شان تاجیک بوده اند در سال 1938 به دنیا آمده. در رشته‌های اقتصاد و مهندسی میخانیک در مدرسه پلی‌تخنیک آسیای میانه و انستیتوت اقتصاد ملی تاشکند تحصیل کرده بود.

بعد از ماموریت های ابتدایی وی زمان  وزیر مالیه جمهوری ازبکستان در اتحادیه جماهیر شوروی شده بود و در ۱۹۸۶ به عنوان نایب‌رئیس شورای وزیران ازبکستان انتخاب شد. کریم اف از سال ۱۹۸۹ منشی  اول حزب کمونیست ازبکستان شده و در ۱۹۹۱ استقلال ازبکستان را از شوروی اعلام کرد. او بعد از اعلام استقلال انتخابات برگزار کرد و با ۶۸ آرا پیروز انتخابات شد. از آن زمان او قدرت را در ازبکستان در دست داشت و اجازه حضور رقبا را در انتخابات نداده بود. اسلام کریموف بارها بخاطر نقض حقوق بشر مورد انتقاد قرار گرفته است. فعالان حقوق بشر می گویند چون کشورهای غربی از خاک ازبکستان برای حمله به افغانستان استفاده کردند، چشم به نقض حقوق بشر در دولت کریموف بسته اند.فعالان حقوق بشر از شکنجه و زندان، به مجازات سختی به شیوه های مختلف و اجباری در بیمارستان‌های دولتی و کار کودکان در مزارع پنبه به عنوان موارد نقض حقوق بشر در این کشور یاد می کنند.

سازمان عفو بین‌الملل می‌گوید، حکومت اسلام کریموف که در کارنامه‌اش سرکوب و کشتار اندیجان در سال ۲۰۰۵ را دارد، از شکنجه و فشارهای دیگر برای اقرار گرفتن از افرادی که احتمال دارد با احزاب اسلامی ارتباط داشته باشند، فروگذار نمی‌کرد. فعالیت برخی احزاب اسلامی در ازبکستان ممنوع است. در حال حاضر بعد از مرگ اسلام کریموف   بیشتر از تحلیلگران به این باور اند، مشکل اصلی کشورهای آسیای میانه از جمله ازبکستان این است که بیش از دو دهه فقط توسط یک نفر اداره شده اند ودرآنها جانشینان لایقی براساس اصول دمکراسی و شایسته سالاری ترتیب و پیش بینی نشده است تا بعد از مرگ یا کنار رفتن این رهبران جای آنان را بگیرند.ضمن انکه رهبران فعلی نیز نوعی حکومت کرده و شرایطی را ایجاد کرده اند که فرزندان شان و یا افراد مورد اعتمادشان حکومت ها را در دست بگیرند.
از جمله این افراد اسلام کریم اف 87 ساله رئیس جمهوری متوفای ازبکستان است که از سال 1991 به این سو در راس قدرت این کشور قرار داشت. حضور درازمدت او بر کرسی ریاست جمهوری و نظارت شدید بر تمام زوایای زندگی مردم ، باعث ایجاد حساسیت در مورد آینده ازبکستان در زمینه وارث قدرت شده است.
در مدت تقریباً 25 سال ریاست اسلام کریم اف برازبکستان وی مثل دیگرسران منطقه، چندین بار در قانون اساسی دست برد و مدت ریاستش را تمدید و این شیوه حکومتی را تبدیل به یک سیستم دولتی و سنت کرده است.اگر کریم اف زنده میماند در سال 2021 که مهلت ریاست جمهوری  او به پایان می رسید، وی در آن وقت 83 سال عمر میداشت قانون اساسی موجود ازبکستان در صورت ناتوانی و یا مرگ رئیس جمهوری، حق رهبری را به رئیس مجلس سنای کشور که در حال حاضر شخص شناخته شده ای به نام «نعمت الله یولداشیف» است وا گذار می کند، ولی ظاهرا سناریوهای دیگری برای ریاست این کشور نیز تهیه شده است.

روز جمعه بعد از یک هفته مریضی بطور رسمی خبر مرگ اسلام کریم اف اعلان گردید گفته می شود روز شنبه 13 سنبله 1395 جنازه موصوف در زادگاه اش در شهر ثمر قند به خاک سپرده خواهد شد در حال حاضر نخست وزیر ازبکستان مسئولیت ریاست تدفین جنازه اسلام کریم اف را عهده دار است که قدرتمند ترین شخص در صحنه سیاسی ازبکستان است از سوی دیگر این شخص یعنی شوکت میرزیایف» 58 ساله نخست وزیر این کشور یکی از نامزهای احتمالی برای جانشینی ریاست جمهوری ازبکستان است.در صورت به قدرت رسیدن او به عقیده ناظران، نظارت بر زوایای زندگی مردم شدیدتر از کریم اف خواهد شد .
دومین نامزد احتمالی کرسی ریاست جمهوری ازبکستان رستم عظیم اف 56 ساله وزیر مالی بوده و از سال 1998 همیشه در مقامهای مربوط به این حوزه کار کرده است. او را در روابط خارجه باتجربه تر از دیگران  میدانند.
نامزد احتمالی دیگر این مقام که رستم عنایت اف 72 ساله رئیس امنیت ملی است. او فرد نزدیک به کریم اف است و بسیاری وی را در سرکوب گلناره کریم اف دختر بزرگ رئیس جمهوری متهم می کنند.
اسلام کریم اف دارای دو فرزند دختر به نام های گلناره و لاله است که دختر بزرگش گلناره کریما 43 ساله تا دو سال پیش یک وارث احتمالی تخت پدر شمرده می شد ولی بعد از انتشار گزارش هایی درباره صد ها میلیون دلار اختلاس که به گلناره و تیمش نسبت داده شد کریم اف این دخترش را به حبس خانگی انداخت.
دختر دوم 38 ساله او، «لاله تلایو کریما» که نماینده رسمی ازبکستان در سازمان یونسکو است معمولا کوشش می کند که در ملاء عام زیاد ظاهر نشود. اما ماه گذشته مطبوعات آمریکا درباره دست کم چهار قصر پرشکوه او در شهر لس آنجلس امریکا خبر دادند که گویا از طریق شرکت های مربوط به دختر کریم اف خریده شده اند.
تا سال 2014 خیلی ها باور داشتند، که گلناره کریم اف در کرسی ریاست جمهوری جایگزین پدر خواهد شد اما با روشن شدن فساد مالی وی و حصر خانگی اش این تصور هم کمرنگ شده است.گلناره بعد از سال 2014 معلوم نیست در کجاست و چه وضعیتی دارد.
تحلیلگران با توجه به وضعیت کنونی ازبکستان می گویند که این کشور در یک مرحله انتقال سیاسی با اهمیت  قرار دارد که این می تواند کارتهای سیاسی را نه فقط در این کشور بلکه در تمام آسیای مرکزی تغییر ریشه ای دهد. آیا جانشین او، کریم اف دیگری خواهد بود یا این کشور را به سمت دمکراسی واقعی به پیش خواهد برد و یا اینکه وضعیت در این کشور بدتر خواهد شد.
به اعتقاد بعضی از تحلیلگران باید مدتی انتظار کشید که صاحب قدرت در ازبکستان بعد از این کی یا کی ها خواهند بود از سوی دیگر برخی وضعیت امروز ازبکستان را با وضعیت بعد از مرگ استالین رهبر اتحاد جماهیر شوروی مقایسه می کنند و می گویند، شاید جا نشین وی شخصیت منصوب شود که آهسته آهسته زمینه آرامش فضای سیاسی و راه اندازی برخی اصلاحات را به وجود آورد اما به باور من هرکس که جا نشین اسلام کریم اف گردد  نباید انتظار تحولات کلی را بزودی داشت و نهایت سناریوی بعدی قدرت به شیوه تغییر حکومت در ترکمنستان یا کره شمالی پیش رود.دراین کشورها سالهای 2006 و 2011 با درگذشت رهبران یکه تاز، تا چند روز شایعات و اخبار ضد و نقیضی مطرح شد اما در نهایت افراد مورد نظر حکومت حکمفرمایی کشور را بر دوش گرفتند.
اسلام کریم اف زمام قدرت را در 53 سالگی در سال 1991 در حالی به دست آورد، که از تجربه غنی رهبری که قبلاً منشی حزب کمونست در ازبکستان بود برخوردار بود و ضعف و برتریهای اقتصاد و امنیت کشور را از طریق رهبری حزبی خوب می دانست. گرچه در مدت زمامداری وی  چندین بار خبرهایی در باره بیماری شدید کریم اف پخش شد ولی خیلی مورد توجه واقع نشد. اسلام کریم اف با تجربه، که سالها برای رهبری منطقه با دیگر رهبر کهنسال دیگر، «نورسلطان نظربایف» رئیس جمهوری قزاقستان در رقابت بوده است، با حدود 28 میلیون جمعیت کشورش به یکی از بازیگران مهم منطقه تبدیل شد.
به گفته برخی تحلیلگران اسلام کریم اف اگر چه یک شخص برجسته وکاریزماتیک به شمار می رفت اما همزمان یک فرد خودکامه نیز شناخته میشد.او را همچنین درمبارزه با افراطی گری فردی ممتاز می دانستند از این رو بسیاری از مرگ کریم اف هراس دارند زیر ا ممکن است گروههای افراط گرا در این کشور فرصت فعالیت پیدا کنند. بخصوص حزب اسلامی ازبکستان تحت رهبری خواجه عثمانوف
هم اکنون از رهبران کشورهای منطقه تا مردم عادی همه گوش به زنگ هستند ، که بعد  از مرگ اسلام کریم اف کی بر اریکه قدرت تکیه میزند . و سیاست های منطقه بعد از وی به کدام طرف سوق و اداره خواهد شد .

 

اما در مورد روابط افغانستان و ازبکستان بعد از کریمو اف :

 

اشتراک رئیس جمهور غنی در تدفین جنازه اسلام کریم اف میتواند نمایانگر حسن نیست افغانستان در مورد روابط دوستانه با ازبکستان باشد این روابط امروزی نیست همه میدانند

با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، افغانستان از نخستین کشورهایی بود که استقلال ازبکستان را به رسمیت شناخت. و در سال 1992 روابط دیپلوماتیک بین این دو کشور برقرار شد

در زمان جنگ های داخلی در افغانستان، ازبکستان ابتکار ایجاد گروه شش به علاوه دو را در دست داشت که سعی می کردند راهی برای پایان جنگ در افغانستان بیابند.

این گروه تا حادثه یازدهم سپتمبر ۲۰۰۱ نیز وجود داشت.

این گروه شامل شش همسایه افغانستان به علاوه ایالات متحده آمریکا و و روسیه بود.

ازبکستان از سال ۲۰۰۸ میلادی بار دیگر پیشنهاد احیای این گروه را برای حل بحران افغانستان مطرح کرد و خواستار افزودن ناتو به این گروه شد، یعنی تشکیل گروه ۶ به علاوه ۳. ولی تشکیل چنین گروهی بنا بر دلایل مختلفی از حمایت گسترده ای برخوردار نشد. در زمانی جنگ های داخلی در افغانستان

 

ازبکستان نیز اسلحه و تجهیزات نظامی که از گذشته برایش باقی مانده بود را باید جایی می فروخت و افغانستان بازار خوبی بود برای اسلحه ازبکستان.

در این دوره، ازبکستان از راه های غیر قانونی سلاح و تجهیزات نظامی به افغانستان فروخت. زمانی سیاست بیم و هراس را در افغانستان تعقیب میکرد  به باور من

 

به نظر من سیاست خارجی ازبکستان با افغانستان یک استثنا نیست.

این کشور با تمامی همسایه هایش رفتار مشابهی داشته است و هدف اساسی چنین سیاستی حفظ قدرت دولت مرکزی تحت امر اسلام کریموف بوده است. نسبت به هر زمان دیگری

در زمان حاکمیت طالبان بر بخش های بزرگی از افغانستان، روابط دیپلماتیک میان افغانستان و ازبکستان خیلی کمرنگ بود.

مرز رسمی میان دو کشور بسته شد و ازبکستان دولت طالبان را به رسمیت نشناخت.

اما پس از سرنگونی رژیم طالبان و ایجاد دولت جدید با حمایت بین المللی در افغانستان، ازبکستان روابط خود با افغانستان را از سر گرفت.

سفارت ازبکستان در افغانستان دوباره گشایش یافت.

با آمدن نیرو های بین المللی به رهبری آمریکا در افغانستان، ازبکستان به یکی از مسیر های عمده تدارکات نیرو های بین المللی در افغانستان بدل و از اهمیت ویژه ای برخوردار شد.

در حال حاضر نزدیک به 75 درصد مواد سوختی افغانستان از طریق ازبکستان تامین می شود.

در سال ۲۰۱۱  الی 2014 واردات ازبکستان از افغانستان بیش از 143 هزار تن بوده است.

در حالی که صادرات این کشور به افغانستان حدود ۶۲۵ هزارتن بوده است و بیش از ۳ میلیون و ۱۰۰ هزار تن ترانزیت از مسیر ازبکستان به افغانستان آمده است.

سرکوب معترضان در شهر اندیجان ازبکستان از سوی نیرو های دولتی این کشور در سال ۲۰۰۵ که منجر به قتل صد ها تن شد روابط میان ازبکستان و غرب را تیره کرد.

آمریکا و اتحادیه اروپا در پی انتقاد از دولت ازبکستان و متهم کردن حکومت آقای کریموف به نقض حقوق بشر بر آمدند.

اتهاماتی که از سوی دولت ازبکستان همواره رد شده است.

“بنا بر کیش شخصیت که اسلام کریموف رئیس جمهوری ازبکستان ازخود ساخته بود روسیه مستتقیما در سیاست خارجی ازبکستان دخالت نمی کرد  دولت ازبکستان در حال حاضر بیشتر به سوی غرب تمایل داشت زمانی

ازبکستان با قاطعیت تمام به این اتهامات واکنش نشان داد، رسانه های غربی از ازبکستان اخراج شدند و ورود دیپلمات های غربی در این کشور با محدودیت هایی مواجه شد.

این تیرگی روابط محدودیت هایی را بر روند تامین نیازهای نیروهای ناتو مستقر در افغانستان در پی داشت.

به باور من روابط ازبکستان با غرب مبتنی بر اقدامات مقطعی بوده و هر نوع تغییر در روابط ازبکستان با غرب، بر روابط این کشور با افغانستان نیز اثر گذاشته است. همه میدانند

اقتصاد بیشتر کشورهای آسیای میانه به روسیه وابسته است.

سالانه تعداد زیادی افراد از کشور های آسیای میانه به ویژه ازبکستان بر ای اشتغال به روسیه می روند.

در برخی موارد، ازبکستان از روسیه به عنوان مدافع خود در مقابل قدرت های بزرگ غربی به ویژه آمریکا استفاده کرده است.

ترس از شوریشان اسلام ‌گرا :

در سال های اخیر یکی از موارد نگرانی ازبکستان فعالیت حرکت اسلامی ازبکستان در مرز های شمالی افغانستان بوده است.

حرکت اسلامی ازبکستان به رهبری طاهر یولداش و جمعه نمنگانی، در زمان حاکمیت طالبان وارد افغانستان شده اند.

این گروه در گذشته ها نیز توانسته بود، چندین بار دولت اسلام کریموف را با چالش هایی مواجه سازد.

در زمان حاکمیت طالبان، افراد وابسته به حرکت اسلامی ازبکستان، در داخل افغانستان پناهگاه امنی یافته بودند.

پس از فروپاشی حکومت طالبان در سال های اخیر، افراد متعلق به این گروه در مناطق مرزی میان افغانستان و پاکستان، پناه بردند و به فعالیت خود ادامه دادند.

پس از کشته شدن طاهر یولداش رهبر این گروه در وزیرستان پاکستان توسط جنگنده های بدون سرنشین آمریکایی، خبر هایی در مورد فعالیت این گروه در مرز های شمالی افغانستان نیز منتشر شد.

شماری از افراد وابسته به حرکت اسلامی ازبکستان در شمال افغانستان کشته و یا دستگیر شدند. این موضوع بار دیگر نگرانی های دولت ازبکستان را افزایش داد. به باور من افغانستان و ازبکستان

هر دو کشور در زمینه مبارزه با دهشت افکنی، سیاست مشترکی را دنبال می کنند و در این مورد تفاهمنامه نیز امضا گردیده است  

 

روابط اقتصاد و بازرگانی

امروزه پل دوستی میان افغانستان و ازبکستان که بر فراز رود آمو اعمار شده، یکی از گذرگاه های عمده اتصال افغانستان به آسیای میانه به ویژه ازبکستان به شمار می ورد.

این پل در روابط این دو کشور نیز نقش به سزایی داشته است. روابط میان این دو کشور را می شود از وضعیت پل نیز دریافت. در زمان رژیم طالبان، پل دوستی میان دو کشورمسدود بود. اما حالا، این پل یکی از گذرگاه های عمده برای تدارکات کالاهای بازرگانی شهروندان افغان و همچنین مسیر عمده برای انتقال مواد مورد نیاز نظامیان بین المللی در داخل افغانستان است.

حمل و نقل کالا های بازرگانی و تدارکات نیرو های بین المللی از مسیر بندر حیرتان برخلاف دیگر بندرهای افغانستان به وسیله کشتی از طریق رود آمو، توسط کامیون ها و قطار و خط آهن صورت می گیرد و این مساله بندر حیرتان را نسبت به بنادر دیگر افغانستان متمایز می سازد.

اما با همه این مزایا روابط بازرگانی و تجاری میان این دو کشور ناهمگون و نا متناسب بوده است. سالانه بالغ به نزدیک به پانزده میلیون دلار کالا های بازرگانی افغانستان وارد ازبکستان می شود. اما این مقدار در مقایسه با واردات افغانستان از ازبکستان بسیار نا چیز است. میزان صادرات ازبکستان به افغانستان، سالانه به بیش از دو صد میلیون دلار می رسد.

 

پل دوستی میان افغانستان و ازبکستان که بر فراز رود آمو اعمار شده، یکی از گذرگاه های عمده اتصال افغانستان به آسیای میانه به ویژه ازبکستان به شمار می ورد

دولت افغانستان در سال های گذشته، قرار داد هایی را برای گسترش روابط اقتصادی و بازرگانی میان دو کشور امضا کرده است.

بر بنیاد این قرارداد ها که در سال ۲۰۰۷ نیز به امضا رسید، دولت ازبکستان موافقت کرد تا به افغانستان در بخش های ترانزیت و ترابری، انتقال مقدار بیشتر انرژی برق، جاده سازی، زراعت و آبیاری و گردشگری کمک کند.

همچینین دولت ازبکستان وعده داد تا واردات خود از افغانستان را نیز افزایش دهد.

بنا بر سیاست های حاکم در هر دو کشور، افغانستان و ازبکستان نتوانسته اند از مزایای اقتصادی همدیگر بهره مند شوند: “دولت ازبکستان سیاست اقتصادی بسته ای دارد و خواهان گسترش روابط اقتصادی با کشور های همسایه نیست. دولت افغانستان نیز با آنکه ظاهرا تلاش می کند تا روابط خوب اقتصادی با ازبکستان داشته باشد اما تلاش های لازم را برای گسترش این روابط به خرج نداده است.”

اتصال شبکه ی برق ازبکستان به کابل پایتخت افغانستان نیز یکی از بزرگترین پروژه های تامین انرژی در افغانستان است و حالا اولین راه آهن افغانستان نیز در این مسیر احداث شده است.

این راه آهن شهر ترمذ ازبکستان را به بندر حیرتان و شهر شمالی مزارشریف وصل می کند. این راه آهن که نخستین راه آهن افغانستان است، ۷۵ کیلومتر است و به هزینه ۱۷۰ میلیون دلار از کمک های بانک آسیایی احداث شده است.

آینده روابط دو کشور

“هر از گاهی بادی از بلخ دلی را در بخارا زنده میدارد و گاه نسیمی از جوی مولیان برگیسوی ترک سمرقندی می نشیند و پل نامرئی دوستی شان بدون نیاز به بازسازی کمکهای خارجی، محکم و پا برجا است”

به عقیده من دولت ازبکستان از وضعیت در افغانستان افغانستان در حال حاضر خیلی نگران است  احتمال آن می رود که پس از مرگ اسلام کریم اف  دولت ازبکستان به سیاست های محافظه کارانه پیشین خود یعنی به سیاست های پیش از سال ۲۰۰۱ بازگردد: “تصور می کنم که دولت ازبکستان از آنچه که در افغانستان خواهد گذشت سخت نگران است. ازبکستان هیچ گاه به توانایی دولت افغانستان برای کنترل بخش های وسیع کشور به شمول مرز های شکننده اش باور ندارد.”

با توجه به مشکلات و مشترکاتی که میان افغانستان و ازبکستان وجود دارد، روابط این دو کشور مانند موج آب های رود آمو در نوسان خواهد بود.

گاه خروشان و گاه هم ملایم و نرم.

ولی به دور از روابط سیاسی و سیاستمداران آنچه ماندگار به نظر می رسد، روابط مردمان دو سوی این مرزی سیاسی است.