چند قبل نشستی با حضور داشت چین و پاکستان بخاطر ارزیابی وضعیت موجود افغانستان بدون حضور فزیکی افغانستان در مسکو برگزار گردیده بود این سه کشور از شورای امنیت ملل متحد تقاضا نمودند تا تعدادی از طالبان را که شامل لست سیاه اند از آن لست خارج سازند در ضمن این سه کشور طی یاداشتی بعد از نشست اظهار نموده اند که در نشست های بعدی افغانستان نیز باید حضور داشته باشد. در پارلمان و نهاد های دیگر افغانستان این سیاست مسکو که بدون حضور داشت افغانستان در مورد افغانستان جلسه ای را ترتیب داده بود مردود دانسته شد. به عقیده من نویسنده که سن و سالی زیادی هم ندارم میدانم که تاریخ گواه این حقیقت است که افغانستان روسیه در مقاطع مختلف تاریخ دارائی روابط نزدیک وهمکاری های مشترک در عرصه های مختلف بوده اند.تا زمانیکه این روابط بر مبنی احترام متقابل وشناسیائی حق طرفین بود دوستی دو کشور در حال رشد وانکشاف بود اما متأسفانه اشتباهات دهه هفتاد اتحاد جماهیر شوروی سابق ورهبران جوان وکم تجربۀ افغانستان ماهیت دوستانه این روابط را وارونه واین دوملت به هم برادر را در مقابل یکدیگر قرار داد البته اثرات جنگ سرد ورویاروی أقطاب نظامی آن زمان اثر خودرا داشت که لازم به توضیح نیست.
با آنکه طرفین از رویداد های دهه هفتاد وهشتاد خاطرات تلخ و ناگوار دارند با آنهم روابط ملت ها همچنان دوستانه وصمیمی است آنچه اتفاق افتاده نتیجه اشتباه سیاسی رهبران آن وقت بوده که هیچکس آنرا تأئید ننموده است.
بحران موجوده در افغانستان و منطقه مسلما” با این شیوه که امریکایی ها طی شانزده سال گذشته در افغانستان عمل کرده اند راه حل نظامی ندارد. حوادث غیر قابل تصور در منطقه و شیطانت های همسایه شرقی یعنی پاکستان نیز مشکلات را ببار آورد بدون تردید همه میدانند افغانها دردوستی ووفاداری خود شهرت دارند اما اشغال را نه از دوست نه دشمن ونه اشغالگر می پذیرند وبر هیچ متجاوز رحم نکرده و نمیکنند برای اثبات این وقعیت کتاب{ بازی در افغانستان ورق های خودرا باز میکند}اثر نویسندۀ شهیر روسی محترم الکساندر لیاخوفسکی بهترین شاهد وسندیست که سال های قبل از چاپ بر آمده است حالا که این مقاله را مینویسم شخصاً علاقه ندارم به گذشته تلخ بر گردم بلکه میخواهم روی نقش مثبت روسبه در تأمین امنیت وعلاقمندی افغانستان در عرصه های مختلف صحبت کنم. وشما خود قضاوت خواهید کرد که افغانستان وروسیه بمثابه دو همسایه خوب ودو هم پیمان استراتیزیک در بهبود اوضاع امنیتی منطقه کار های شایسته را انجام داده میتوانند. اگر دیگران بگذارند.
ما شاهد آنیم که در شرایط موجود نه تنها مشکل سوریه ، اوکراین ، یمن ، عراق بلکه بحران افغانستان نیز طی روز های اخیر در محراق توجه همه جانبه رهبران فدراتیف روسیه بخصوص ولادیمیر پوتین رئیس جمهور آن کشور قرار دارد .به عین تر تیب تدویر کانفرانس بحران افغانستان وسناریو های انکشاف که بحضور خبر نگاران فر هنگیان وشرق شناسان روی آن بحث شده است نقاط دیگریست که باید روی آن تبصره کرد متاسفانه با گذشت شانزده سال و حضور قوت های ناتو در افغانستان وضعیت این کشور بر علاوه اینکه بهبود حاصل نکرد مشکلات امنیتی و صد ها پرابلم دیگر نیز دامنگیر مردم افغانستان گردید .
بحران موجوده در افغانستان و منطقه بخاطر تقویه تروریزم از طرف کشور های معلوم الحال قابل نگرانی است چنانچه نه تنها امروز بلکه حوادث غیر قابل تصور برای مردم افغانستان و کشورهای منطقه و جهان طی سه دهه اخیر، خونین و حیرت انگیز است. بازیگران و طراحان این بازی خونین با حضور نظامی شان در افغانستان و منطقه قادر به کنترل و مهار نمودن این هیولای جنگ (تروریزم بین المللی) که از اثر اشتباهات و رقابت های غیر قابل تصور شان بوجود آمده است، موفق نشده اند. بزرگترین قدرت های قرن در مقابل همدیگر جهت تسخیر و کنترول شاهرای استراتیژیکی آسیا – افغانستان با هم در مقابله و زور آزمائی قرار گرفتند. این مقابله برای هر دو جانب درگیر بنام جنگ سرد خسارات هنگفت مالی – جانی و شکستهای غیر قابل تصور بوجود آورده در نتیجه هر دو جانب در مسیر حرکت مثبت برنده و در مسیر حرکت منفی آن بازنده گردیدند.
امروز آشکار گردیده که جهت شکست شوروی وقت در جنگ سرد متحدین به چه اقدامات غیر قابل تصور متوصل گردیدند که ثمره تلخ آن رشد تروریزم و بحران عظیم اقتصادی را امروز می چشند. امروز هویدا شد که جنگ سرد یک حرکت مثبت نبوده، برعلاوه خسارات مالی و اجتماعی، انسانها را بکام مرگ فرستاد و باعث بوجود آمدن فقر، و انواع مهاجرت،های مختلف امراض و وغیره فاجعه های قرن در کشور ما – افغانستان، پاکستان، عراق، سوریه ، یمن ، لبیا و سائر نقاط جهان گردید. ذبح انسان با کارد توسط داعش و حملات انتحاری – انفجارات بنام اسلام و دفاع از اسلام را در جهان به میراث گذاشت. که خلی درد آور است.
با وجود پیشرفت های بزرگ علمی و تخنیکی عصری جهانیان در تشویش و سراسیمه گی بسر می برند. چه خوب می بود که اگر بعد از خروج قطعات نظامی شوروی و عودت دوباره به کشورشان، عقد توافقات ژنیو که امریکا و شوروی وقت به صفت تضمین کننده گان در پای این اسناد امضا و تعهد نموده بودند، روی اساسات یک ریفورم مصالحه و تشویق نیروهای مسلح در افغانستان و منطقه بسوی غیر نظامی شدن منطقه و افغانستان در چارچوب اساسی پلان های رشد اقتصادی – اجتماعی با یک دیالوگ منطقوی و بین المللی هم مانند امروز که تصمیم گرفته اند، جلو پیشرفت تروریزم و مسلح شدن تندروان افراطی را که امروز ازکنترول خارج گردیده و گریبان گیر امریکا و متحدین شان در افغانستان و منطقه گردیده اند، متوصل می شدند. ادامه رقابت های نظامی و بازی های خونین و توام با چالشها و نیرنگ های امریکا و متحدین اش در مبدل شدن کشور پاکستان به تخته خیز علیه کشورهای منطقه و بخصوص طرح پلان دست یابی امریکا و متحدین به منابع طبیعی کشورهای آسیای میانه و جمهوریت های آزاد شده شوروی وقت، امروز باعث گردید که افغانستان به مرکز خون و فاجعه و لابراتوار عمده تولید تروریستان بین المللی و مواد مخدر مبدل، پاکستان و هندوستان به کشورهای اتومی و مولد سلاح مخرب منطقوی راکتی مبدل گردیدند.
سه دهه خونین در افغانستان و منطقه باعث گردید که تماما” نورمهای پذیرفته شده بین المللی، حقوق بشر و میثاق های بین المللی پایمال گردیده، ملیونها انسان به کام مرگ فرستاده شوند. سرنوشت ملیونها انسان افغان در کام خواست ها و هوس های دوستان بین المللی شان که به شعار دفاع و آزادی افغانستان آمده بودند و امداد بشری را شعارگونه وسیله قرارداده بودند فرو رفت. تعلیمات چریکی و آموزش جنگ های گوریلایی برای اکثریت بی سواد و مسلح با اندیشه و عقیده اسلامی و انسانی ایکه احساس پاک در مقابل خداوند و وطن داشتند، امروز به یک هیولای خارج از کنترل مبدل گردیده است.
بعداز حوادث خونین سپتامبر 2001 در امریکا یکبار دیگر حرکت ناسنجیده نظامی توسط امریکا و متحدین بسوی افغانستان آغاز و این عمل تشدید پیمان علیه منابع و منافع کشور افغانها، منطقه بخصوص کشورهای آسیای میانه روی کار گرفته شد. تحت بهانه نابودی ترورویستان بین المللی و پایگاه شان در منطقه، خشونت و خصومت ایدیالوژیکی و عقیدتی علیه عقاید شرق (شوروی سابق) عملا” از افغانستان آغاز گردید.
1- محو و نابودی تماما” سیستم های دفاعی و نظامی در افغانستان که توسط شوروی وقت اساس گذاری شده بود.
2- 2- دور ساختن کادرهای مسلکی و تحصیل یافته شوروی از تماما” عرصه های رشد اجتماعی – اقتصادی در افغانستان.
3- روی کار گرفتن سیستم بازار آزاد که باعث تورم اقتصادی در کشور گردید. و همچنان نابودی سیستم و اساسات دستگاه دولت.
4- بوجود آوردن سیستم تشکیلات اداری مطابق ریفورمهای غربی و امریکایی.
5- قطع کمک های مواد اولیه غذایی (کوپون مامورین دولتی) تحت عنوان پدیده مفکور کمونیزم توسط کابینه دولت تحت حمایه امریکا.
6- از میان برداشتن وزارت پلان از تشکیلات کابینه دولتی و از بین بردن کوپراتیف های دهقانی، اتحادیه های کارگری، بانکهای رهنی و تعمیراتی و انکشاف زراعتی، و سایر تشکیلات دولتی که باعث بروز بیکاری بدون حد و مرز در کشور گردید.
7- تنقیض در ادارات دولتی بدون کدام سنجش و محاسبه دقیق کاری و اداری که این همه باعث بروز اختلالات اقتصادی و امنیتی گردید.
8- نابودی تماما” سیستم های هوایی و مدافعه هوایی در کشور و بیکاری تماما” کادرهای مسلکی نظامی. این همه پدیده ها باعث گردید که برنامه عقده آمیز دی دی آر یا نابود اسلحه ساخت شوروی – روسیه تحت عنوان جمع آوری اسلحه از نزد افراد غیر مسئول دست به کار گردیدند.
بلیون ها دالر امریکایی ای که همه سرمایه های مادی کشور و مردم افغانستان بود توسط عملیه عقده آمیزشی به کام نابودی غیر مسئولانه از بین رفته و در اکثریت شبکه های تلویزیونی جهانی این عمل خلاف قانون جهانی را دستآورد محسوب نموده برنامه نابودی اسلحه و سرمایه مادی و معنوی یک کشور را به نمایش گذاشتند. اگر مفکوره خدمت و کمک برای وطن ما در پلان های شان گنجانیده می بود، چه می شد که اسحله های جمع آوری شده را دوباره به اردوی ملی امروزی که ضرورت مبرم و حیاتی به اسلحه دارند داده می شد؟ امروز در بحران شدید اقتصادی ضرورت به خریداری اسلحه از سایرکشورهای تحت حمایه شوروی سابق برای افغانستان نمی گردید. این همه عملکرد های امریکا و متحدین باعث گردید که ثبات اوضاع به نفع مخالفین ایکه خود زاده آنها بود متوصل گردد.
امروز که پاکستان و چین ظاهراً طرفدار ایجاد مناسبات نیک و حسنه با روسیه در زمینه مبارزه مشترک با تروریزم و حل بحران خونین در افغانستان می باشند، چه خوب می بود که مطابق به تعهدات و پروتوکولهای شان در آغاز مبارزه در سال 2001 علیه تروریزم که حرکت و انتقالات از شمال بسوی مرکز کابل آغاز گردیده بود، صادقانه با حفظ منافع ملی مردم افغانستان اجراات صورت می گرفت.
امروز بزرگترین نیروی صادق و واقعا” نجات دهنده افغانستان و منطقه، آواره و بدون سرنوشت در داخل و خارج از افغانستان بنام ” کمونیست ” ملحد و مامور دولت تحت حمایه شوروی وقت با هزاران هزار مشکلات مصروف تهیه یک لقمه نان از طریق شغل حمالی به کارهای شاقه مشغول هستند. در حالیکه بزرگترین و موثرترین کادر مسلکی ضرورت فعلی وطن و مادر وطن زاده گاه اش می باشد. مگر بنابر موجودیت خشونت و خصومت بین امریکا و شوروی وقت در آتش انتقام جنگ سرد دیروزی و عقده امروزی سوخته و می سازند. بعضی شان از خانواده و فامیل های شان مبنی بر فشار زمانی دور ساخته شده و آواره بوده و در کشورهای شرقی و غربی منحیث مهاجر بدون سرنوشت حقوقی بسر می برند. در نتیجه افغانستان ضرورت دارد تا با همه کشور ها با در نظرداشت منافع ملی روابط دوستانه برقرار سازد . به عقیده من راه درست و بهتر این است تا روسیه ، چین ، پاکستان یکجا با دولت افغانستان در اجلاس مشترک: روی یک اجلاس بین الافغانی در شهر کابل تحت سرپرستی و نظارت شورای امنیت سازمان ملل متحد با اشتراک تماماَ” احزاب سیاسی و نیرو های مسلح جنگی ایکه فعلا علیه حاکمیت می جنگند صورت گرفته به یک فیصله و توافق ملی و مصالحه بدون قید و شرط متوصل گردند و طرح میکانیزم استقرار از یک دولت جدید مدرن، دیموکراتیک بادرنظرداشت مناسبات فی ما بین همسایه ها، کشورهای منطقه و جهان پایبند با همه میثاق های بین المللی و در حفظ و امینت وثبات جهانی تشکیل و اساس گذاری گردد. آنچه که من در این مقاله روی آن تاکید دارم نقش فدراتیف روسیه بخاطر افغانستان با ثبات و مطمئن مطرح است. تردیدی وجود ندارد
برای روسیه یک افغانستان بیثبات که لانه تروریزم باشد بخاطر نزدیکی مرز این کشور با جمهورهای آسیای میانه، خیلی مضر است. با اینحال، باید گفته شود که همکاری بین آمریکا روسیه ، چین ، پاکستان ، ایران در افغانستان یک امر طبیعی نیست و میتواند منجر به تقاضای روسیه و دیگر کشور ها از آمریکا مبنی بر استقرار نیافتن سیستم دفاع ضدموشک بالستیک در مناطق دیگر جهان شود راکت های کروز فدراتیف روسیه که چند روز قبل مراکز داعش در سوریه را نشانه گرفت نمایانگر قوت نظامی روسیه است از سوی دیگر گسترش ناتو به سوی گرجستان و اوکراین، نیز میتواند یک اهرم راهبردی برای استفاده از روسیه از آن، در موافقت با ارسال تدارکات (نظامی و بشردوستانه) به افغانستان در شرایط موجود یک امر ضروریست گرچه بخاطر از بین بردن تروریزم روسیه بارها آمادگی خود را برای همکاری اعلام کرده است و این امر به تمایل آمریکا برای همکاری بستگی خواهد داشت.
بنابراین، موضوع مهم این است که آیا یک راهحل منطقهای برای برقراری رابطه با بازیگران، واقعاً در آینده به دست خواهد آمد؟ اگر امریکا خیره سرانه در سوریه غیر مستقیم از نیرو های ضد حکومت بشار اسد حمایت نماید روسیه مجبور است رژیم قانونمند اسد را حمایت کند روابط دیرینه افغانستان با روسیه بخصوص در این روز ها این پیام را به رهبران فدراتیف روسیه می رساند که بخاطر درهم کوبیدن تروریزم در افغانستان گام های مثبت و موثری بردارند در ضمن، هرگونه تلاش آمریکا در جهت برقراری رابطه با جمهوریهای آسیای میانه، میتواند موجب خشم روسیه شود.
دیپلماسی فعال روسیه با بازیگران اصلی در منطقه میتواند کانون تحرکات سیاسی را از چانهزنی، به حل مشکل منحرف سازد. بنابراین لازم است روسیه هیأت های بیشتری را به ایران، چین و افغانستان، به منظور تبادلنظر در مورد موضوع افغانستان اعزام کند.
به باور من رهبری روسیه بخصوص آقای پوتین به یقین وضعیت را با دقت زیر نظر داشته و بطور مشترک با بازیگران، مخصوصاً ایران، هند و چین غیر مسقیم در تماس است. فرمول توسعه مؤثر، بایستی اساس همکاری را تشکیل دهد، چرا که به طور مؤثر بر روند همکاری بین بازیگران تأثیر خواهد داشت. حمایت از نهادهای زیربنایی، تقویت گروههای مدنی و اجرای طرحهای آموزشی مفید در افغانستان، مواردی هستند که روسیه بایستی به انجام آنها در افغانستان ادامه دهد.
روسیه دارای یک نگرانی مشترک با آمریکا در مبارزه با تروریسم دارند. اما امریکا در مورد تروریزم سیاست دو پهلو دارد در چنین شرایط بنابراین، لازم است که روسیه مواظب خطوط برجسته راهبرد آمریکا باشد. این راهبرد در مبارزه با تروریسم، بر القاعده و داعش متمرکز باشد. روسیه نگذارد تا امریکا و پاکستان از سیاست های عوام فریبانه کار بگیرند باید امریکا و پاکستان به این باور برسند که همه سازمانهای تروریستی یک خطر امنیتی برای کشورهای منطقه هستند، بنابراین اتخاذ یک روش کلی برای رفع این مشکل، ضروری است. روش و راه برد سیاست منطقهای برای افغانستان به شرطی نفع کشور های منطقه و فراه منطقه است که منجر به ثبات در افغانستان شود.