سفر وزیر خارجه افغانـستـان به مسکو : احمد سعیدی

 آگاهان سیاسی و دیپلوماتان کشور های خارجی  سفر قریب الوقوع وزیر خارجه افغانستان آقای صلاح الدین ربانی را به روسیه با امید ها و چالش ها نگاه میکنند با در نظرداشت این معقوله که در سیاست دوست و دشمن دایمی وجود ندارد و آن چه که دایمی است منافع است. در همین راستا کشور‌ها بنابر مقتضیات، شرایط روز و همچنین منافع ملی خویش ضرور است که حتی با دشمنان دیروز خود باب دوستی را باز کنند و وارد مذاکره و مفاهمه شوند روی این اصل افغانستان نباید دشمنی دائمی با کشوری یا کشور های جهان داشته باشد بهترین سیاست عقلانی این است که افغانستان روابط خود را در عرصه بین الملل بر اساس مصالح و منافع خود تنظیم کند،  همکاری‌های مشترک بین افغانستان روسیه و کشور های دیگر میتواند آینده بهتری را با خود همراه داشته باشد .

سیاستمداران که فکر می‌کنند نباید با جهان روابط سازنده‌ای و فرا گیر داشت و همچنان همانند دوران گذشته افغانستان باید روابط بین المللی خود را بلوک بندی کند و با برخی رابطه داشته باشد و برخی را هم همچنان در فهرست دشمنان قرار دهد، این افراد درک درستی از روابط بین المللی سیاست و ضرورت های افغانستان ندارند

با در نظرداشت این تعریف که سیاست عبارت است از هنر و فن تشخص موقعیت‌ها برای استفاده بهینه درمنافع ملی  این الگو باید در دستور کار جمهوری اسلامی افغانستان بخصوص دست اندرکاران وزارت امور خارجه هم قرار داشته باشد و اگر منافع افغانستان ایجاب کند بهبود روابط کابل با روسیه از همه اولتر باید  در دستور کار قرار گیرد درست است که در حال حاضر با در نظرداشت حضور قوت های خارجی در افغانستان روابط با کشورهای تاثیر گذار در روابط بین الملل برای افغانستان کار آسان و ساده ای  نخواهد بود . اما بخاطر نجات افغانستان از بحران موجود در این راه باید  همه جانبه تلاش شود . من سفر محترم صلاح الدین ربانی وزیر امور خارجه را در راستای اهداف که در فوق از آن تذکر بعمل آمد تعبیر و تفسیر میکنم، از سوی دیگر نا امنی ها در بعضی از ولایات افغانستان بخصوص  افزایش این نا امنی‌ ها در شمال کشور   و کم توجهی حکومت، گمانه زنی ‌ها را بر تغییر جغرافیای جنگ و عوامل خارجی با اهداف منطقه‌ یی معطوف ساخته است. همه میدانند اضافه تر از دو دهه فدراتیف روسیه در قضایای بین المللی خاموشی اختیار کرده بود اما در حال حاضر این کشور یکبار دیگر دست و آستین بر زده  میخواهد نقش سازنده و نیرومندی را در قضایای بین المللی بازی کند و نگذارد امریکا در جهان  سیستم یک قطبی را ادامه داده حکم براند، آنچه را که روسیه در جنگ سوریه اوکراین و در شرایط موجود در افغانستان از خود به نمایش گذاشته دیگر نمیتوان روسیه را مهره سوخته و از کار افتاده محاسبه کرد. این حقیقت را امریکایی ها بدرستی میداند.

گزارش ها از ادامه جنگ در شماری از ولایت‌ های شمال افغانستان بخصوص کندز ، سر پل ، بغلان و حضور فعال نیرو های تروریستی در این ولایات نه تنها موجب تشویش و نگرانی مردم افغانستان است بلکه روسیه بخاطر حفاظت از کشور های آسیای میانه که با وجود آزاد بودن آنها تا کنون در ساحه مغناطسی روسیه قرار دارند قابل درک است . چنانچه بعضی ها به این باور اند که انتقال نا امنی ها از جنوب به شمال افغانستان از اهداف بزرگ استخبارات بین المللی و منطقه بوده است. روی این اصل بار بار بدون پرده پوشی و زیر لب سخن گفتن روسیه گفته است نا امنی در کشور های آسیای میانه به معنی نا امن ساختن روسیه است. به گفته ضمیر کابلوف نماینده خاص ولادیمیر پوتین نزدیکی شمال افغانستان به کشور های آسیای میانه، را می توان از اهداف کشور های بزرگ در برابر روسیه تلقی کرد. از سوی دیگر چند قبل سرگی لاوروف وزیرخارجه روسیه گفته بود با افزایش بی ثباتی ها در افغانستان، امنیت کشور های آسیای میانه نیز بر هم می خورد. با  ایجاد چنین وضعیت روسیه نمی تواند خاموش بماند از سوی دیگر دولت افغانستان نیز جنگ های استخباراتی را در منطقه می پذیرد. در حال حاضر رقابت و زور آزمایی های روسیه و امریکا در شرق میانه و رو آوردن به  افغانستان بسیاری را  شگفت زده کرده است. بعضی از تحلیل گران به این باور اند و می پرسند مسکو از این کشور جنگ زده چه چیزی به دست می آورد؟ بعد از سوریه و عراق آیا قرار است در افغانستان به عنوان یک منطقه متفاوت، مناقشه دیگری میان آمریکا و روسیه زور آزمایی ها شکل بگیرد. در حال حاضر  روسیه مشارکتش در قبال مساله افغانستان را افزایش داده است. از نظر بسیاری از کارشناسان این یک اتفاق شگفت انگیز است زیرا مسکو سال‌های زیادی فاصله آشکار از جنگ در افغانستان داشت. در حقیقت در سال ۲۰۰۱ روسیه حتی از حمله آمریکا به افغانستان و سرنگون کردن حکومت طالبان متعاقب این حمله حمایت کرد.

در آن زمان حامد کرزی، رئیس‌جمهور سابق افغانستان به درستی گفته بود افغانستان احتمالا تنها محلی است که منافع مسکو و واشنگتن در آن مغایرت ندارد. از سوی دیگر دیده می شود که یک وضعیت ژئوپلتیکی جدید در منطقه در حال ظهور است و به نظر می‌رسد که روسیه تصمیم گرفته در جنگ طولانی شده‌ای که در حال صدمه زدن به افغانستان است، دیگر بی‌طرف و بی تفاوت نماند.

نشست سه جانبه اخیر در شهر مسکو با مشارکت چین، پاکستان و روسیه به منظور بحث درباره امنیت افغانستان یک مثال دیگر از افزایش توجه روسیه به افغانستان است. روسیه نخستین بار در سال ۲۰۰۷ با رهبران طالبان ارتباطاتی را برقرار کرده بود تا با آنها مساله قاچاق موادمخدر از طریق کشورهای آسیای مرکزی را که هم مرز افغانستان هستند مورد بحث قرار دهد. اکنون گزارشاتی مطرح شده درباره اینکه مسکو مجددا با طالبان در ارتباط است. اما اینبار به گفته تحلیلگران ارتباطات مسکو و طالبان منحصر به مذاکرات بر سر قاچاق موادمخدر نبوده است.

آنها می‌گویند، روسیه پی به این مساله برده که سیاست‌های آمریکا در افغانستان شکست خورده‌اند و بنابراین می‌خواهد در این کشور نقش سازنده ای داشته باشد. به باور من امریکایی ها به این نظر بودند که ما چند دهه پیش  روسیه را از افغانستان بیرون انداخته ایم اما اکنون به نظر می‌رسد که علاقمند به ورود مجدد به عرصه این کشور با یک قدم بزرگ است. درهمین حال روسیه نگران است که افغانستان تبدیل به پناهگاه امن دیگری برای گروه تروریستی داعش بعد از کشورهای عراق و سوریه خواهد شد.

مسکو می‌خواهد اطمینان حاصل کند که این اتفاق در مجاورت کشور های آسیای مرکزی رخ ندهد. در حال حاضر روسیه حضور داعش در افغانستان را یک تهدید بزرگ علیه منافع کشورش تلقی می‌کند. همین تشویش و نگرانی های  مشترک در قبال داعش باعث نزدیک ‌تر شدن طالبان و روس‌ها شده است. از سوی دیگر در شرایط موجود دولت روسیه هم با طالبان تماس دارد هم میخواهد با حکومت افغانستان مذاکره نماید ادامه این سیاست اگر نقش طالبان از دولت افغانستان برجسته تر باشد روسیه با رفتن به سراغ طالبان یک ریسک جدی دست زده است.

به باور من روسیه در حال تقویت کردن یک بازیگر غیردولتی است که رقیبی چشم گیر برای داعش به عنوان یک گروه تروریستی که نگرانی فراوانی برای روسیه ایجاد کرده، بوده است.

نه پتانسیل داعش در افغانستان و نه تمایل روسیه برای اقدام به منظور جلوگیری از قدرتمند شدن این گروه در این کشور را نباید دستکم گرفت. نقش فعال روسیه در افغانستان هرچه بیشتر باعث پیچیدگی ژئوپلتیک منطقه خواهد شد. با وجود آنکه دیپلمات‌های روسی گفته‌اند که ارتباطات آنها با طالبان محدود به مذاکرات صلح بوده است اما مقامات غربی مدعی هستند که روابط طالبان و روسیه خیلی بیشتر از این است. بعضی ها به این باور اند که ظاهر شدن گلبدین حکمتیار در صحنه سیاسی افغانستان بازی دیگر را در افغانستان به میدان خواهد آورد که تا هنوز نمی توان روی آن بحث همه جانبه داشت . روابط تنگا تنگ که بعد از این بین رهبری امریکا و روسیه رقم خواهد خورد میتواند در سرنوشت افغانستان سخنان دلگرم کننده ای را با خود داشته باشد. چنانچه روز گذشته به نقل از رسانه ها زمانیکه یک خبر نگار از دونالد ترمپ رئیس جمهور امریکا پرسید روابط شما با پوتین دوستانه است آیا رئیس جمهور روسیه یک قاتل نیست رئیس جمهور امریکا بجواب گفت، در کشور ما یعنی امریکا نیز قاتل های زیادی وجود داشته و دارند، سفر آقای صلاح الدین ربانی در وقت مناسبی به روسیه صورت گرفته است چون فدراتیف روسیه در هفته گذشته آماده‌گی‌اش را برای کمک با حکومت افغانستان در جنگ با هراس‌افگنی اعلام کرد. سرگی لاوروف  وزیر خارجه‌ی روسیه  گفته است مسکو آماده است تا در جنگ با هراس‌افگنی و قاچاق موادمخدر با کابل و کشورهای هم پیمانش کمک کند.  از سوی دیگر گفته میشود اگر امریکایی ها موافقت کنند. به گفته لاوروف روسیه آماده هست تا افغانستان را در با ثبات سازی اوضاع این کشور که پیچیده باقی مانده است، کمک کند. روس ها میگوید ما آماده‌ی همکاری‌های همه جانبه با کشور  شما هستیم. ما با متحدان دیگر افغانستان در پیوند با مشکل هراس‌افگنی و خطر موادمخدر آماده‌ گی برای  همکاری داریم . به باور من یکبار دیگر فرصت مناسب برای افغانستان ایجاد گردیده که از این فرصت با یک دیپلوماسی آگاه و فعال بخاطر نقش امریکا و روسیه در جهت سر کوبی دشمنان با در نظرداشت منافع ملی افغانستان استفاده شود. در حال حاضر باید دانست که فدراتیف روسیه نیز با در نظرداشت حمایت از کشور های آسیای میانه عملیات نظامی را علیه گروه های تروریستی در افغانستان مطابق به منافع ملی دراز مدت خود میپندارد.

از سوی دیگرکشور های اروپایی بخصوص جرمنی ، ایتالیا ، سویدن ، اتریش ، فرانسه و بعضی کشور های دیگر از حضور پناه جویان به تنگ آمده اند، در تلاش اند تا چاره ای بخاطر جلو گیری از بحران پناه جویان بدست آید افغانستان باید از این فرصت پیش آمده با در نظرداشت منافع ملی افغانستان استفاده معقول نماید لازم است در قدم اول  سیاست بی طرفی مطلق خویش را بین این دو ابر قدرت حفظ نموده  و آغاز گفتگوی همه جانبه و فراگیر بخاطر مبارزه با تروریزم را با فدراتیف روسیه که امریکا نیز از گفت و گو ها آگاهی داشته باشد انجام دهد . این مذاکرات باید شفاف باشد دست اندرکاران سیاست در مذاکرات خویش با روسیه توازن و رقابت های ابر قدرت ها را مد نظر داشته گام های عملی بردارند. بهتر است  تا افغانستان به هدف مشترک امریکایی ها روس ها بخاطر نابودی تروریزم مورد اعتماد بوده و هر دو قدرت بالای صداقت و ضرورت جغرافیای افغانستان بخاطر مبارزه علیه تروریزم حساب باز کنند. بسیار خوب است افغانستان بگذارد هر دو کشور بزرگ برای رسیدن به اهداف خویش  که آن مبارزه صادقانه با تروریزم باشد رقابت کنند و ما طور این رقابت را مدیریت نماییم که منافع ملی افغانستان از همه چیز در سر خط قرار داشته باشد .

از طرف دیگر گفت وشنود را بخاطر پناه جویان و کمک دوامدار به افغانستان به اتحادیه اروپا سازمان دهی نماییم ، با کمک گسترده ای اقتصادی و سیاسی اتحادیه اروپا میتوانیم برای جوانان بیکار زمینه کار را فراهم سازیم و هم از فرار پناه جویان به کشور های اروپایی جلو گیری نماییم . تاریخ گواه این حقیقت است که افغانستان روسیه در مقاطع مختلف تاریخ دارائی روابط نزدیک وهمکاری های مشترک در عرصه های مختلف بوده اند.تا زمانیکه این روابط بر مبنی احترام متقابل وشناسیائی حق طرفین بود دوستی دو کشور در حال رشد وانکشاف بود اما متأسفانه اشتباهات دهه هفتاد اتحاد جماهیر شوروی سابق ورهبران جوان وکم تجربۀ افغانستان ماهیت دوستانه این روابط را وارونه واین دوملت به هم برادر را در مقابل یکدیگر قرار داد البته اثرات جنگ سرد ورویاروی أقطاب نظامی آن زمان اثر خودرا داشت که لازم به توضیح نیست.

با آنکه طرفین از رویداد های دهه هفتاد وهشتاد خاطرات تلخ و ناگوار  دارند با آنهم روابط ملت ها همچنان دوستانه وصمیمی است آنچه اتفاق افتاده نتیجه اشتباه سیاسی رهبران آن وقت بوده که هیچکس آنرا تأئید ننموده است.

بحران موجوده در افغانستان و منطقه مسلما” با این شیوه که امریکایی ها طی اضافه تر از شانزده سال گذشته در افغانستان عمل کرده اند راه حل نظامی ندارد. حوادث غیر قابل تصور در منطقه و شیطانت های همسایه شرقی یعنی پاکستان نیز مشکلات را ببار آورد بدون تردید همه میدانند افغانها دردوستی ووفاداری خود شهرت دارند اما اشغال را نه از دوست نه دشمن ونه اشغالگر می پذیرند وبر هیچ متجاوز رحم نکرده و نمیکنند برای اثبات این وقعیت کتاب{ بازی در افغانستان ورق های خودرا باز میکند}اثر نویسندۀ شهیر روسی محترم الکساندر لیاخوفسکی بهترین شاهد وسندیست که سال های قبل  از چاپ بر آمده است حالا که این مقاله را مینویسم شخصاً  علاقه ندارم به گذشته تلخ بر گردم بلکه میخواهم روی نقش مثبت روسبه در تأمین امنیت وعلاقمندی افغانستان در عرصه های مختلف صحبت کنم. وشما خود قضاوت خواهید کرد که افغانستان وروسیه بمثابه دو همسایه خوب ودو هم پیمان استراتیزیک در بهبود اوضاع امنیتی منطقه کار های شایسته را انجام داده میتوانند. اگر دیگران بگذارند.

ما شاهد آنیم که در شرایط موجود نه تنها مشکل سوریه ، اوکراین بلکه بحران افغانستان نیز طی روز های اخیر در محراق توجه همه جانبه رهبران فدراتیف روسیه بخصوص ولادیمیر پوتین رئیس جمهور آن کشور قرار دارد .به عین تر تیب تدویر کانفرانس بحران افغانستان وسناریو های انکشاف که بحضور خبر نگاران فر هنگیان وشرق شناسان روی آن بحث میکنند نقاط دیگریست که باید روی آن تبصره کرد متاسفانه با گذشت اضافه تر از شانزده سال و حضور قوت های ناتو در افغانستان وضعیت این کشور بر علاوه اینکه بهبود حاصل نکرد مشکلات امنیتی و صد ها پرابلم دیگر نیز دامنگیر مردم افغانستان گردید .

بحران موجوده در افغانستان و منطقه بخاطر تقویه تروریزم از طرف کشور های معلوم الحال قابل نگرانی است چنانچه نه تنها امروز بلکه حوادث غیر قابل تصور برای مردم افغانستان و کشورهای منطقه و جهان طی سه دهه اخیر، خونین و حیرت انگیز است. بازیگران و طراحان این بازی خونین با حضور نظامی شان در افغانستان و منطقه قادر به کنترل و مهار نمودن این هیولای جنگ (تروریزم بین المللی) که از اثر اشتباهات و رقابت های غیر قابل تصور شان بوجود آمده است، موفق نشده اند. بزرگترین قدرت های قرن در مقابل همدیگر جهت تسخیر و کنترول شاهرای استراتیژیکی آسیا – افغانستان با هم در مقابله و زور آزمائی قرار گرفتند. این مقابله برای هر دو جانب درگیر بنام جنگ سرد خسارات هنگفت مالی – جانی و شکستهای غیر قابل تصور بوجود آورده در نتیجه هر دو جانب در مسیر حرکت مثبت برنده و در مسیر حرکت منفی آن بازنده گردیدند.
امروز آشکار  گردیده که جهت شکست شوروی وقت در جنگ سرد متحدین به چه اقدامات غیر قابل تصور متوصل گردیدند که ثمره تلخ آن رشد تروریزم و بحران عظیم اقتصادی را امروز می چشند. امروز هویدا شد که جنگ سرد یک حرکت مثبت نبوده، برعلاوه خسارات مالی و اجتماعی، انسانها را بکام مرگ فرستاد و باعث بوجود آمدن فقر، و انواع مهاجرت،های مختلف امراض و وغیره فاجعه های قرن در کشور ما – افغانستان، پاکستان، عراق، سوریه ، یمن ، لبیا و سائر نقاط جهان گردید. ذبح انسان با کارد توسط داعش  و حملات انتحاری – انفجارات بنام اسلام و دفاع از اسلام را در جهان به میراث گذاشت. که خلی درد آور است.
با وجود پیشرفت های بزرگ علمی و تخنیکی عصری جهانیان در تشویش و سراسیمه گی بسر می برند. چه خوب می بود که اگر بعد از خروج قطعات نظامی شوروی و عودت دوباره به کشورشان، عقد توافقات ژنیو که امریکا و شوروی وقت به صفت تضمین کننده گان در پای این اسناد امضا و تعهد نموده بودند، روی اساسات یک ریفورم مصالحه و تشویق نیروهای مسلح در افغانستان و منطقه بسوی غیر نظامی شدن منطقه و افغانستان در چارچوب اساسی پلان های رشد اقتصادی – اجتماعی با یک دیالوگ منطقوی و بین المللی هم مانند امروز که تصمیم گرفته اند، جلو پیشرفت تروریزم و مسلح شدن تندروان افراطی را که امروز ازکنترول خارج گردیده و گریبان گیر امریکا و متحدین شان در افغانستان و منطقه گردیده اند، متوصل می شدند. ادامه رقابت های نظامی و بازی های خونین و توام با چالشها و نیرنگ های امریکا و متحدین اش در مبدل شدن کشور پاکستان به تخته خیز علیه کشورهای منطقه و بخصوص طرح پلان دست یابی امریکا و متحدین به منابع طبیعی کشورهای آسیای میانه و جمهوریت های آزاد شده شوروی وقت، امروز باعث گردید که افغانستان به مرکز خون و فاجعه و لابراتوار عمده تولید تروریستان بین المللی و مواد مخدر مبدل، پاکستان و هندوستان به کشورهای اتومی و مولد سلاح مخرب منطقوی راکتی مبدل گردیدند.
سه دهه خونین در افغانستان و منطقه باعث گردید که تماما” نورمهای پذیرفته شده بین المللی، حقوق بشر و میثاق های بین المللی پایمال گردیده، ملیونها انسان به کام مرگ فرستاده شوند. سرنوشت ملیونها انسان افغان در کام خواست ها و هوس های دوستان بین المللی شان که به شعار دفاع و آزادی افغانستان آمده بودند و امداد بشری را شعارگونه وسیله قرارداده بودند فرو رفت. تعلیمات چریکی و آموزش جنگ های گوریلایی برای اکثریت بی سواد و مسلح با اندیشه و عقیده اسلامی و انسانی ایکه احساس پاک در مقابل خداوند و وطن داشتند، امروز به یک هیولای خارج از کنترل مبدل گردیده است.
بعداز حوادث خونین سپتامبر 2001 در امریکا یکبار دیگر حرکت ناسنجیده نظامی توسط امریکا و متحدین بسوی افغانستان آغاز و این عمل تشدید پیمان علیه منابع و منافع کشور افغانها، منطقه بخصوص کشورهای آسیای میانه روی کار گرفته شد. تحت بهانه نابودی ترورویستان بین المللی و پایگاه شان در منطقه، خشونت و خصومت ایدیالوژیکی و عقیدتی علیه عقاید شرق (شوروی سابق) عملا” از افغانستان آغاز گردید.


بادرنظرداشت اشتباهات و تکرار آن طی سالیان گذشته برای مردم و کشور افغانها بی نهایت تراژیدی افزا بوده به باور من در تفسیر استراتیژی روی حل بحران در افغانستان و منطقه بالای یک میکانیزم قوی فرا منطقوی و در برگیرنده خواست های مردم افغانستان در حفظ و هم پیمان ساختن مناسبات فی مابین همسایه ها بخصوص مهار ساختن فعالیت های تندروان مسلح افراطی در مناطق قبایلی و آزاد که تحت نفوذ و کنترول مستقیم آی اس آی و نظامیان پاکستان و هم پیمانان شان از جمله سعودی ها قرار دارند، به یک توافق عینی قابل اجراات برای متحدین و قوت های نظامی مشترک شان در رشد و تقویه قوت های نظامی افغانی صورت پذیرفته قابل اجرا باشد. به باور من رهبری روسیه بخصوص آقای پوتین در حال حاضر وضعیت را با دقت زیر نظر داشته و بطور مشترک با بازیگران، مخصوصاً ایران، هند  و چین غیر مسقیم در تماس است. فرمول توسعه مؤثر، بایستی اساس همکاری را تشکیل دهد، چرا که به طور مؤثر بر روند همکاری بین بازیگران تأثیر خواهد داشت. حمایت از نهادهای زیربنایی، تقویت گروههای مدنی و اجرای طرحهای آموزشی مفید در افغانستان، مواردی هستند که روسیه بایستی به انجام آنها در افغانستان ادامه دهد.

روسیه دارای یک نگرانی مشترک با آمریکا در مبارزه با تروریسم دارند. اما امریکا در مورد تروریزم سیاست دو پهلو دارد در چنین شرایط  بنابراین، لازم است که روسیه مواظب خطوط برجسته راهبرد آمریکا باشد. این راهبرد در مبارزه با تروریسم، بر القاعده و داعش  متمرکز باشد. روسیه نگذارد  تا  امریکا و پاکستان از سیاست های عوام فریبانه کار بگیرند باید امریکا و پاکستان به این باور برسند  که همه سازمانهای تروریستی یک خطر امنیتی برای کشورهای منطقه هستند، بنابراین اتخاذ یک روش کلی برای رفع این مشکل، ضروری است. روش و راه برد سیاست منطقه‌‌ای برای افغانستان به شرطی نفع کشور های منطقه و فراه منطقه است که منجر به ثبات در افغانستان شود.