خوش آمدی تو به شهری که از تو ویران شد
زمکر و حیله تو غرق رنج و بحران شد
خوش آمدی تو به شهری که بی گناه و خطا
به حکم تو به دم تیغ مرد و قربان شد
ببین به خسته تن شهری من و رنج دلش
هزاران زخم کهن را که ماند و پنهان شد
به کوچه هایکه روزی بهشت مردم بود
ولی به همت تو جایگاه شیطان شد
زحال شهر وغم مردمش چه میدانی
عزا عزا که دراین خطه ٬ از تو بنیان شد
زرنج مردم اگر هیچ ٬ مکه یادت هست
اهانتی که ز سوگند تو به قران شد
لینا روزبه حیدری