سفـر ستـراتـیـژیک مـلک سلـمان به جـنوب شـرق آسیا : مبصر سیاسی: میرعبدالرحیم عزیز

 

ملک سلمان شاه کنونی عربستان سعودی عکس اسلاف خود که کمتر از کشور خارج میشدند و برای خود قدسیت مافوق همه قایل بودند، به سفر هائی آغاز نمود که عصر نوینی را در سیاست خارجی کشورش تبارز می دهد. سلمان به مالیزیا، اندونیزیا و چین با 1500 تن همراه و حمل 459 بکس، سفری نمود که برای عربستان سعودی ارزش ستراتیژیک دارد. دلایل سفر هم داخلی است و هم خارجی. عربستان مصمم است که به اقتصاد خود تنوع ببخشد و اتکای خود را از منبع عایداتی تیل و گاز کاهش داد.                                                

 عربستان ضرورت دارد که کشور های شرق دور بالاخص چین، اندونیزیا و مالیزیا که در سه دهۀ اخیر آهنگ سریع رشد اقتصادی را داشته اند، در عربستان سرمایه گزاری نمایند و پروژه های بزرگ اقتصادی و صنعتی را درین کشور راه اندازی کنند و تجارب موفقیت خود را در اختیار سعودی ها قرار دهند. عربستان هم تصمیم دارد که پول مازاد خود را که تا اکنون در امریکا و سایر کشور های غربی سرمایه گزاری و یا ذخیره نموده است، در کشور های جنوب شرق آسیا سرمایه گزاری و یا ذخیره کند تا از فشار احتمالی اقتصادی و سیاسی واشگنتن رهائی یابد. عربستان دروازه های خود را به روی این کشور ها در استفاده از مواد خام خاصتاً تیل باز خواهد گذاشت. این بهترین فرصت برای چین است که خوابش را تا ده سال قبل هم نمی دید. برقراری روابط ستراتیژیک بین عربستان و کشور های شرق دور به یک واقعیت نزدیک شده است. تنش ریاض با تهران موضوع دیگری بود که بین ملک سلمان و زعمای کشور های چین، مالیزیا و اندونیزیا مطرح بحث قرار گرفت. عربستان خواهان پشتیبانی این کشور ها در رویاروئی با ایران است.

ملک سلمان با اکسی ژین پیگ رئیس جمهور چین

سفر ملک سلمان به شرق دور هم سیاسی بود و هم اقتصادی. تا قبل از جنگ 1967، مصر پیش قراول جهان عرب بود. لاکن جنگ شش روزه بین اسرائیل و اعراب و غلبۀ قاطع نظامی اسرائیل، مصر مقام رهبری را از دست داد. تا زمان تجاوز اول امریکا به عراق در سال 1991، صدام حسین کم و بیش صدای رهبری جهان عرب را بلند میکرد. اما نظر با تجاوز ناعاقبت اندیشانۀ خود به کویت که غیرمستقیم اشارۀ امریکا را در بدام انداختنش هم داشت، صدام حسین عراق را به تباهی کشانید که با تجاوز دوم امریکا به این کشور در سال 2003 به اوج خود رسید. هر زمانیکه یک قدرت جهان عرب مضمحل میشد، جایگاه منطقه ئی عربستان به کمک امپریالیسم غرب تقویت می گردید. سرانجام بهار عرب دو قدرت دیگر عرب مانند لیبیا و سوریه را از پا در آورد و رقیبی باقی نماند که جلو تاخت و تاز و رهبری عربستان را در جهان عرب بگیرد. بایست یاد آور شد که عربستان سعودی با همکاری امپریالیسم غرب در اضمحلال هر سه کشور رقیب، عراق، لیبیا و سوریه دست داشته است. کودتای السیسی در مصر و مقاومت بشر اسد درمقابل نیرو های اهریمنی داعش و النصره نقطۀ پایان به بهار عرب گذاشت، اما توازن قوا به نفع ریاض در حال تغییر خوردن است. زعامت در ریاض اکنون به این فکر افتاده است که نه تنها منحیث یک قدرت بزرگ جهان عرب، بلکه همچنان محل عبادت مسلمین سیاست خارجی خود را طوری عیار کند با نیازمندی های عربستان و منطقه هم آهنگ باشد.

ملک سلمان با جوکو ودودو رئیس جمهور اندونیزیا

سرمایه گزاری های ستراتیژیک در آسیا و عربستان یکی از اهداف سفر ملک سلمان بود تا بتواند به اقتصاد این کشور تنوع بخشد و از اتکای کامل به عایدات ناشی از فروش تیل خاتمه دهد و عربستان را از وابستگی کامل غرب برهاند. ریاض می خواهد که با باز شدن مارکیت کشور های پیشرفتۀ اسلامی در شرق دور مانند مالیزیا و اندونیزیا راه را به سوی چین باز کند که این کشور به مواد خام و تیل عربستان نیازمند است. عربستان سعودی سعی دارد که صدور اموال و سرمایه گزاری چین در عربستان سعودی افزایش یابد، آنهم در روز هائی که واشنگتن در سردرگمی بسر میبرد که دوست و دشمن را در حالت سرگیچی و ابهام قرار داده است. اگر توافقات بین عربستان و کشور های مورد نظر حاصل شود، تریلیون دالر درین معاملات مهم بالا و پائین خواهد رفت و همه جوانب ذیدخل در معامله از آن بهره خواهند گرفت. دو کشور بزرگ اسلامی مالیزیا و اندونیزیا در دو دهۀ اخیر از رشد اقتصادی متوازن و قابل ملاحظه ای برخوردار بوده اند که می توانند عربستان را در بسا ساحات و پروژه های اقتصادی مشوره بدهند و معاونت نمایند.

چین که در حال تبدیل شدن به یک قدرت معظم جهانی است، می تواند عربستان سعودی را در سرمایه گزاری صنعتی و نظامی کمک کند و بدیل احتمالی امریکا شود. به تاریخ 16 مارچ سال جاری، حین سفر ملک سلمان به چین، قرار داد های مهمی بین عربستان سعودی و چین به امضاء رسید که 65 میلیارد دالر ارزش دارد. عربستان سعودی در جستجوی افزایش فروش تیل خود به چین است که دومین بازار جهانی تیل را تشکیل میدهد. خرید تیل عربستان از جانب امریکا در چند سال اخیر نسبت کشفیات جدید چاه های تیل درین کشور، استفاده از ایتانول (Ethanol) و اختراع موتر های برقی تقلیل یافته است. ازینرو، عربستان درصدد یافتن بازار های جدید برای فروش تیل خود است، در غیر آن عربستان سعودی کدام عاید دیگری نخواهد داشت که به آن متکی شود. چین پهناور و بازار وسیعش می تواند بهترین بدیل برای عربستان باشد. پیشرفت سریع صنعتی و نظامی چین و علاقمندی عربستان در خریداری از تکنالوژی نظامی این کشور، چین را وارد رقابت تسلیحاتی در شرق میانه خواهد کرد که سایر کشور های امارات نشین منطقه هم به پیروی از ریاض به خریداری اسلحۀ چین اقدام خواهند نمود.

در امضای یک تفاهمنامه، شرکت های دولتی ارامکوی عربستان و گروه صنعتی شمال چین به موافقت رسیده اند که تصفیه خانه ها و کارخانجات پتروشیمی در هر دو کشور اعمار گردد. درین معاملۀ بزرگ اقتصادی، عربستان قادر خواهد شد که بازار وسیعی را برای فروش تیلش برای مدت طولانی بدست آورد و اقتصاد و منبع عایداتی خود را متنوع بسازد و از فشار سیاسی و اقتصادی غرب بکاهد. قابل تعجب اینکه، چین در عربستان به سرمایه گزاری نظامی هم اقدام خواهد کرد و در قدم اول تولید طیارات بی پیلوت درون مدنظر خواهد بود. عربستان همچنان به خریداری تانک ها و طیارات جنگندۀ چین علاقمندی نشان داده است که شاید در آینده بین این دو کشور تفاهماتی درین خصوص خلق گردد.

ملک سلمان با نجیب رزاق صدر اعظم مالیزیا

در ساحۀ سیاسی، عربستان منحیث “رهبر جهان عرب” در یک تنگنای ستراتیژیک واقع شده است. نگرانی جیوپولیتیک ملک سلمان ماورای تضعیف احتمالی حمایت امریکا ازین کشور قرار دارد. عربستان در یک نبرد همه جانبه با ایران دست و پنجه نرم می کند و برای این منظور در جستجوی “متحدین جدید” در سطح دنیائی است. کشمکش مذهبی وسیاسی با ایران، برای فامیل حاکم اهل سعود بسیار نگران کننده است. دو کشور اسلامی اندونیزیا و مالیزیا ار نظرگاه ریاض می تواند عربستان را در رویاروئی با ایران کمک کنند و یاری رسانند. از زمان تأسیس رژیم ارتجاعی ایران، این کشور بدیل دیگر نظام اسلامی را به پیروان خود پیش کش نموده است: نظام انقلابی اسلامی با تظاهر انتخاباتی که مدل مطلقیت عربستان را به مبارزه طلبیده است. بدیل ایران با نفوس بیشتر، ، زیربنای صعنتی بهتر و بازار وسیع، عربستان را در دست و پاچگی قرار داده است که چگونه بتواند این خلا ها را پر کند. نبرد حماسی بین این دو کشور بر سر رهبری جهان اسلام نه تنها جهانی خواهد بود، بلکه شامل تسخیر قلب و ذهن همه مسلمانان در جهان خواهد گردید. انتخاب مالیزیا و اندونیزیا برای عربستان این امیدواری را می دهد که در جهان سنی مذهب دور از شرق میانه، در رویاروئی با ایران تنها نخواهد ماند و حامیان با ارزشی در سطح دنیائی خواهد داشت. باوجودیکه این دو کشور مسلمان جنوب شرق آسیا، تعهدی با عربستان در خصوص حمایت ازین کشور علیه ایران نبسته اند، امیدواری ریاض درین است که سفر ملک سلمان تاثیری شگرفی در تغییر طرز دید رهبران مالیزیا و اندونیزیا پدید آورد و این دو کشور را برای نبرد آینده با ایران به سوی ریاض بکشاند. ناگفته نباید گذاشت که رقم درشت سفرحجاج مالیزیائی و اندونیزیائی هر سال به عربستان غرض ادای فریضۀ حج، در روابط آیندۀ این دو کشور بی تاثیر نخواهند ماند و ریاض ازین تعامل مذهبی برای اِعمال نفود خویش در تصمیم گیری سرنوشت ساز این دو کشور استفاده خواهد کرد

عربستان از چین می خواهد که نقش بزرگتری را در شرق میانه بازی نماید و حضورش را دایمی سازد. مستشعر از دورنمای تاریک در روابط ریاض و ایران، چین سعی خواهد کرد که روابطش با عربستان سعودی صرفاً اقتصادی باشد نه سیاسی. از نظر گاه ستراتیژیک، ایران برای چین مهم تر از عربستان سعودی است. تهران، بیجینگ و مسکو اکنون تقریباً در یک جبهه علیه امریکا صف آرائی نموده اند. باوجودیکه چین مانند روسیه گرفتاری جدی در سوریه ندارد، اما بعید نیست که سوریه یکی از جا هائی گردد که بیجینگ و ریاض را در آینده در تقابل قرار دهد. بنابران برای زعامت چین مصلحت نیست که در روش ضد ایرانی ریاض جانب عربستان سعودی را بگیرد و این کشور را جانشین ایران بسازد. ناگفته نباید گذاشت که بعد از رفع تعزیرات اقتصادی، ایران فرمایش 150 طیارۀ جنگندۀ جی -10
(J-10) را به چین داده است که با دست آوردن این طیارات، قابلیت دفاعی و تعرضی ایران طور بی سابقه ئی بالا خواهد رفت. این معاملۀ نظامی حتا اسرائیل را هم نارام ساخته است که مبادا تعادل قوا در منطقه به نفع ایران تغییر بخورد. این نگرانی مشترک تل ابیب و ریاض در مقابله با ایران است.

سیاست خارجی عربستان سعودی وارد مرحلۀ جدیدی شده است. این کشور مانند دهۀ های گذشته از سیاست منطقه و جهان منزوی باقی نخواهد ماند. همچنان حاکمان سعودی در تعاملات دنیائی با جهان اسلام و غیر اسلام قدسیت قبلی را نخواهند داشت. عربستان سعودی بایست خود را برای جهان قرن 21 آماده سازد که دانش و فرهنگ و اقتصاد مستحکم اجباراً زیر بنای آن جامعه خواهد شد که تا کنون مورد توجۀ زعامت ریاض نبوده است.