جنگ در افغانستان در سال شانزدهمین خود رسیده است که طولانی ترین جنگ تاریخ امریکا محسوب می شود. کی میداند که این جنگ تحت نظر ترمپ قومندان اعلای قوای نظامی، استخباراتی و اتمی امریکا تا چه مدتی ادامه خواهد یافت. از زمان حکمروائی جنگ طلبان سه گانه، جورج بوش، دین چین و دونالد رمزفیلد، 6800 تن از عساکر امریکائی در جنگ های افغانستان و عراق بین سالیان 2003 و 2015 مرده اند. البته که این رقم تلفات به تناسب کشته شدگان امریکائی در ویتنام که به 48000 و در جنگ دوم جهانی به 292000 تن رسید، قلیل معلوم میشود.
در 1983، موافقنامه ای بین برتانیه و افغانستان در کابل به امضاء رسید که پیمان بازی بزرگ 1873 را تائید نمود. یک قرن بعد، بازی بزرگ در سال 1979 شاهد تجاوز شوروی به افغانستان بود که با شکست و عقب نشینی این کشور در 1989 پایان یافت. طویکه در فلم “چارلی ولسن” گزارش یافت، کمک مخفی سی آی ای به مجاهدین افغان باعث شکست نظامی شوروی گردید.* حال تقریباً 16 سال بعد از حادثۀ تروریستی سپتمبر 11، امریکا در آخرین دور بازی بزرگ مرتکب لغزش میشود. آیا ترمپ مانند نکسن در قبال شکست در ویتنام اعلام پیروزی نموده و عقب نشینی خواهد کرد؟
همین حالا 9800 عسکر امریکائی و 5000 عسکر متحدین در افغانستان فعالیت دارند که به جنگ علیه تروریسم و حمایت از دولت در حال سقوط کابل توظیف شده اند. در ماه فروری جان مکین رهبر کمیتۀ دفاعی سنای امریکا به ارتباط جنگ در افغانستان با تأسف اظهار کرد که “من می خواهم بدانم که چرا در حال باخت هستیم و چه باید انجام دهیم که جنگ را ببریم” اگر سناتور مکین گزارش مورخۀ 30 جنوری 2016 “سرمفتش خاص برای اعمار مجدد افغانستان” را خوانده بود، جواب خود را می گرفت. در گزارش آمده است که “طالبان اکنون بیشترین ساحه را از سال 2001 بدینسو در دست دارند. حملات مکرر و تباه کارانه در سه ماه اخیر، اعتماد به حکومت “وحدت ملی” را مضحل ساخته است. یک سال بعد ازینکه قوای ائتلاف مسؤولیت امنیت را به قوای امنیتی و دفاعی افغانستان تحویل داد، قوای امریکائی و برتانیه مجبور شدند که قوای امنیتی افغانستان را در بعضی حالات در جنگ علیه طالبان کمک نمایند. فقدان امنیت، شرایط را برای بسیار امریکائیان و ماموران دولتی افغانستان تقریباً ناممکن ساخته است که پروژه های اعمار مجدد را که توسط امریکا تمویل شده، بارزسی نمایند”.
در ماه دسمبر 2016، وزارت دفاع امریکا به کانگرس گزارش داد که حکومت مورد حمایت امریکا 20 فیصد وطالبان 10 فیصد نفوس افغانستان را تحت کنترول خود دارند. گزارش پولیتیکو در ماه نومبر 2016 نشان میدهد که حکومت افغانستان صرف بر 57 فیصد ساحۀ کشور حاکم است. “قوای نظامی امریکا، امریکا را در افغانستان ناکام ساخت. این یک ناکامی تکتیکی نه، بلکه ورشکستگی رهبری بود”.
جیمز ماتیس وزیر دفاع، یک جنرال متقاعد که ماشین جنگی این کشور را سرپرستی می کند، از زمرۀ کسانی است که در رهبری جنگ افغانستان ناکام گردید. این شخص چهار دهه را در قوای نظامی سپری کرد و در مقام رهبری جنگ خلیج فارس، عراق و افغانستان قرار داشت. او لقب “سگ دیوانه” را در جریان جنگ فلوجه در عراق در سال 2004 به خود اختصاص داد. در عین سال او امر حمله را به “یک خانۀ مظنون و محفوظ جنگجویان خارجی” داد که در نتیجه 42 تن از اشتراک کنندگان یک محفل عروسی به هلاکت رسیدند. روزی خطاب به همکاران نظامی خود گفت: “در دنیا احمق ها پیدا میشوند که باید کشته شوند. آنجا شکارچیان و قربانیان هستند. با انضباط، حیله گری، اطاعت و هشیاری، شما تصمیم خواهید گرفت که شکارچی باشید یا قربانی”
حکومت فعلی افغانستان که مشتمل از اشرف غنی و عبدالله عبدالله است در فساد، اختلاس و رشوه غرق اند که بیلیون ها دالر امریکا را در بانک ها به حساب های شخصی خود ریخته و به جنگ سالاران و طالبان پول می پردازند. بیکاری در افغانستان به 40 درصد تخمین شده و میلیون ها افغان به سوی پاکستان، ایران و اروپا فرار نموده اند. ناراحت کننده اینکه، درخلال 15 سال، امریکا 8.5 بیلیون دالر در افغانستان سرمایه گزاری نموده تا علیه کشت تریاک و نقل و انتقال آن مجادله نماید، لاکن صنعت غیر قانونی تریاک بیشتر رونق یافته است. گزارش سرمفتش خاص برای اعمار مجدد افغانستان دریافت که “دهقانان افغان بیشتر نسبت به گذشته تریاک بدست می آورند که تخمیناً سهم آن در ترکیب 90 فیصد هروئین غیر قانونی جهان میرسد. ادارۀ مواد مخدر و جرایم ملل متحد گزارش داد که تولید تریاک افغانستان 43 فیصد در سال گذشته بالا رفته است.
***
ترمپ دو ماه است که رئیس جمهور امریکاست که تا حال هیچ طرح جدید نظامی را برای افغانستان ترسیم نکرده است. وزیر جنگش هم طرح جامعی را در مورد افغانستان، عراق، سوریه و داعش پیش کش نکرده است، چه رسا به اینکه درمورد ایران و پاکستان چیزی بگوید. هرچند که ترمپ در چند سال اخیر، بیانات مغشوش کننده ای در مورد افغانستان صادر نموده است: “ما در قدم اول اشتباه مدهشی در داخل شدن در بحران افغانستان مرتکب شدیم. ما متفکرین برجسته داریم که نمی دانند چه جهنمی در آن جا جریان دارد. این یک بهم ریختگی است… من در افغانستان باقی خواهد ماند. من ازینکار نفرت دارم، لاکن پاکستان اسلحۀ اتمی دارد، پس در افغانستان باقی خواهیم ماند”.
احتمال دارد که طرح برای افغانستان بعد از انجام وعده های انتخاباتی اش در صدور فرامین اجرائی اعلام شود. شاید 6400 تن عسکر دیگر به افغانستان اعزام گردد. تلفات مردم ملکی هم افزایش خواهد یافت، با “حد اقل 2543 تن که توسط قوای ائتلاف به هلاکت رسیده اند”.
کسی تعجب خواهد کرد که اگر ترمپ و مشاورانش هوس تجدید بازی بزرگ را در فرستادن قوای عظیم نظامی امریکا داشته باشند تا علیه قوای مخالف ضد تمدن، فساد و “استثمار جهان اول” بجنگند. ما بعد از بیرون شدن طرح ترمپ، بیشتر خواهیم آموخت.
افزودۀ مترجم:
این که غربی ها تلاش می ورزند تا پیروزی مردم افغانستان را در نبرد با “اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی” متوفا، به توزیع اسلحۀ خودشان اختصاص دهند، در عمل یک سرقت بزرگ یکی از افتخارات ملی مردم ما می باشد.
در این هیچ جای شک نیست که کمک های تسلیحاتی غرب، شکست اشغالگران را تسریع نمود، اما در این هم نباید هیچ جای شکی وجود داشته باشد که آن کمک ها، جنبش آزادیخواهانۀ مردم ما را از مسیر و بستر اصلی آن منحرف ساخته، چنان در مسیر وابستگی، مزدور منشی و از خود بیگانگی ملی قرار داد، که تا امروز مصایب آن، گریبانگیر مردم ما می باشد.
پس جای دارد با آواز بلند اعلام بداریم که کمک های غرب در مبارزه علیه شوروی متوفا، به جای آزادی، اسارت جدیدی را برای ما ارمغان آورده است که فقط می توان با ایثار خونهای بیشتر از آن نجات یافت.