هفته گذشته همزمان با ورود جیمزماتیس، وزیر دفاع آمریکا به کابل رئیس جمهوری سابق افغانستان آقای حامد کرزی که از منتقدان سیاستهای آمریکا در افغانستان گفته می شود به اساس دعوت دولت روسیه به مسکو سفری کرده بود. هدف از این سفر در نشست کنفرانس بینالمللی مبارزه با تروریسم که به میزبانی مسکو دایر شده بود گفته شده است آقای کرزی در این نشست طی سخنرانی اظهار نموده آمریکا باید نسبت به نگرانیهای مسکو در رابطه با افغانستان پاسخگو باشد. به باور آقای کرزی آمریکا در مبارزه با تروریسم در افغانستان صادقانه عمل نکرده و دستاوردی نیز نداشته است. آنانیکه در داخل نظام افغانستان با امریکایی ها روابط تنگاتنگی دارند و گاه وبیگاهی آگاهانه یا غیر آگاهانه میخواهند از حقایق طرفه روند سفر آقای کرزی را به روسیه در حال حاضر رویا روی و تقابل با امریکا تعبیر میکنند اما به باور نویسنده در
حال حاضر زور آزمایی ها بین روسیه و امریکا آغاز گردیده رقابت آمریکا و روسیه در منطقه میتواند بر اوضاع سیاسی و امنیتی افغانستان تاثیرگذار باشد و جغرافیــای افغانســتان را به صحنه تنش و تشــنج میان قدرت های بزرگ تبدیل کند. در حال حاضر منازعه آمریکا و روسیه وارد دور جدیدی شده است. به نظر میرسد این منازعه از خاورمیانه گرفته تا آسیای میانه و حتی جنوب آسیا را در بر میگیرد.
حمایت روسیه از نظام حاکم سوریه و حمله به پایگاههای تروریستها باعث شد تــا دولت دونالد ترامپ نقش منفعالانهای در تحولات ســوریه ایفا کند.
اینک به نظر میرسد دونالد ترامپ میخواهد نقش تهاجمیتری را در دســتور کار خود قرار دهد اما واقعیت این اســت که روســیه جای پای خود را در سوریه بیش از هر زمان مستحکم کرده است و به این راحتی صحنه را رها نخواهد کرد. در حال حاضر هیچ کس نمیتواند نقش روسیه را در قضایای منطقه بخصوص در مورد افغانستان نا دیده بگیرد. و امریکای نیز توان مهار کردن روسیه را در منطقه ندارد .
تاریخ گواه این حقیقت است که افغانستان روسیه در مقاطع مختلف تاریخ دارائی روابط نزدیک وهمکاری های مشترک در عرصه های مختلف بوده اند.تا زمانیکه این روابط بر مبنی احترام متقابل وشناسیائی حق طرفین بود دوستی دو کشور در حال رشد وانکشاف بود اما متأسفانه اشتباهات دهه هفتاد اتحاد جماهیر شوروی سابق ورهبران جوان وکم تجربۀ افغانستان ماهیت دوستانه این روابط را وارونه واین دوملت به هم برادر را در مقابل یکدیگر قرار داد البته اثرات جنگ سرد ورویاروی أقطاب نظامی آن زمان اثر خودرا داشت که لازم به توضیح نیست.با آنکه طرفین از رویداد های دهه هفتاد وهشتاد خاطرات تلخ دارند با آنهم روابط ملت ها همچنان دوستانه وصمیمی است آنچه اتفاق افتاده نتیجه اشتباه سیاسی رهبران آن وقت بوده که هیچکس آنرا تأئید ننموده است.
بحران موجوده در افغانستان و منطقه مسلما” راه حل نظامی ندارد. حوادث غیر قابل تصور براالبته افغانها دردوستی ووفاداری خود شهرت دارند اما اشغال را نه از دوست نه دشمن ونه اشغالگر می پذیرند وبر هیچ متجاوز رحم نمیکنند برای اثبات این وقعیت کتاب{ بازی در افغانستان ورق های خودرا باز میکند}اثر نویسندۀ شهیر روسی الکساندر لیاخوفسکی بهترین شاهد وسندیست که چند سال قبل از چاپ بر آمده است البته من نویسنده این سطور علاقه ندارم به گذشته بر گردم بلکه میخواهم روی نقش مثبت روسبه در تأمین امنیت وعلاقمندی افغانستان در عرصه های مختلف صحبت کنم. وشما خود قضاوت خواهید کرد که افغانستان وروسیه بمثابه دو همسایه خوب ودو هم پیمان استراتیزیک در بهبود اوضاع امنیتی منطقه کار های شایسته را انجام داده میتوانند.ما شاهد آنیم که در هفته گذشته به اشتراک حامد کرزی با حضور داشت قیوم کوچی کاکای رئیس جمهور غنی و سفیر افغانستان در مسکو کانفرانس امنیت عمومی در آن کشور دائر شده بود ومسائل افغانستان در محراق توجه همین کنفرانس قرار داشت. اکثر اشتراک کننده گان در این کنفرانس به این باور بودند که وضعیت در افغانستان بطرف بهبود وانکشاف در حال حر کت نیست. اکثریت باور داشتند که بحران موجوده در افغانستان و منطقه مسلما” راه حل نظامی ندارد. حوادث غیر قابل تصور برای مردم افغانستان و کشورهای منطقه و جهان طی سه دهه اخیر، خونین و حیرت انگیز به باور آورده است. بازیگران و طراحان این بازی خونین در راس امریکا با حضور نظامی شان در افغانستان و منطقه قادر به کنترول و مهار نمودن این هیولای جنگ (تروریزم بین المللی) که از اثر اشتباهات و رقابت های غیر قابل تصور شان بوجود آمده است، موفق نشده اند. بزرگترین قدرت های قرن در مقابل همدیگر جهت تسخیر و کنترول شاهرای استراتیژیکی آسیا – افغانستان با هم در مقابله و زور آزمائی قرار گرفتند. این مقابله برای هر دو جانب درگیر بنام جنگ سرد خسارات هنگفت مالی – جانی و شکستهای غیر قابل تصور بوجود آورده در نتیجه هر دو جانب در مسیر حرکت مثبت برنده و در مسیر حرکت منفی آن بازنده بوده اند.
امروز همه میدانند که جهت شکست شوروی وقت در جنگ سرد متحدین به چه اقدامات غیر قابل تصور متوصل گردیدند که ثمره تلخ آن – تروریزم و بحران عظیم اقتصادی را امروز می چشند. امروز واضح شد که جنگ سرد یک حرکت مثبت نبوده، برعلاوه خسارات مالی و اجتماعی، انسانها را بکام مرگ فرستاد و باعث بوجود آمدن فقر، مهاجرت، انواع مختلف امراض و وغیره فاجعه های قرن در کشور ما – افغانستان، پاکستان، عراق سوریه لیبی و سائر نقاط جهان گردید. ذبح انسان با کارد و حملات انتحاری – انفجارات بنام اسلام و دفاع از اسلام را در جهان به میراث گذاشت.
با وجود پیشرفت های بزرگ علمی و تخنیکی عصری جهانیان در تشویش و سراسیمه گی بسر می برند. چه خوب می بود که اگر بعد از خروج قطعات نظامی شوروی و عودت دوباره به کشورشان، عقد توافقات ژنیو که امریکا و شوروی وقت به صفت تضمین کننده گان در پای این اسناد امضا و تعهد نموده بودند، روی اساسات یک ریفورم مصالحه و تشویق نیروهای مسلح در افغانستان و منطقه بسوی غیر نظامی شدن منطقه و افغانستان در چارچوب اساسی پلان های رشد اقتصادی – اجتماعی با یک دیالوگ منطقوی و بین المللی عاقلانه تصمیم میگرفتند، اگر نا عاقبت اندیشی های ابر قدرت ها نمی بود جلو پیشرفت تروریزم و مسلح شدن تندروان افراطی را که امروز ازکنترول خارج گردیده و گریبان گیر امریکا و متحدین شان در افغانستان و منطقه گردیده اند، متوصل می شدند. ادامه رقابت های نظامی و بازی های خونین و توام با چالشها و نیرنگ های امریکا و متحدین اش در مبدل شدن کشور پاکستان به تخته خیز علیه کشورهای منطقه و بخصوص طرح پلان دست یابی امریکا و متحدین به منابع طبیعی کشورهای آسیای میانه و جمهوریت های آزاد شده شوروی وقت، امروز باعث گردید که افغانستان به مرکز خون و فاجعه و لابراتوار عمده تولید تروریستان بین المللی و مواد مخدر مبدل، ایران، پاکستان و هندوستان به کشورهای اتومی و مولد سلاح مخرب منطقوی راکتی مبدل گردیدند.
سه دهه خونین در افغانستان و منطقه باعث گردید که تماما” نورمهای پذیرفته شده بین المللی، حقوق بشر و میثاق های بین المللی پایمال گردیده، ملیونها انسان به کام مرگ فرستاده شوند. سرنوشت ملیونها انسان این سرزمین در کام خواست ها و هوس های دوستان بین المللی شان که به شعار دفاع و آزادی افغانستان آمده بودند و امداد بشری را شعارگونه وسیله قرارداده بودند فرو رفت. تعلیمات چریکی و آموزش جنگ های گوریلایی برای اکثریت بی سواد و مسلح با اندیشه و عقیده اسلامی و انسانی ایکه احساس پاک در مقابل خداوند و وطن داشتند، امروز به یک هیولای خارج از کنترل مبدل گردیده است.
بعداز حوادث خونین سپتامبر 2001 در امریکا یکبار دیگر حرکت ناسنجیده نظامی توسط امریکا و متحدین بسوی افغانستان و عراق آغاز و این عمل تشدید پیمان علیه منابع و منافع کشور افغانها، منطقه بخصوص کشورهای آسیای میانه روی کار گرفته شد. تحت بهانه نابودی ترورویستان بین المللی و پایگاه شان در منطقه، خشونت و خصومت ایدیالوژیکی و عقیدتی علیه عقاید شرق (شوروی سابق) عملا” از افغانستان آغاز گردید. 1- محو و نابودی تماما” سیستم های دفاعی و نظامی در افغانستان که توسط شوروی وقت اساس گذاری شده بود. 2- دور ساختن کادرهای مسلکی و تحصیل یافته شوروی از تماما” عرصه های رشد اجتماعی – اقتصادی در افغانستان. 3- روی کار گرفتن سیستم بازار آزاد که باعث تورم اقتصادی در کشور گردید. و همچنان نابودی سیستم و اساسات دستگاه دولت. 4- بوجود آوردن سیستم تشکیلات اداری مطابق ریفورمهای غربی و امریکایی. 5- قطع کمک های مواد اولیه غذایی (کوپون مامورین دولتی) تحت عنوان پدیده مفکور کمونیزم توسط کابینه دولت تحت حمایه امریکا. 6- از میان برداشتن وزارت پلان از تشکیلات کابینه دولتی و از بین بردن کوپراتیف های دهقانی، اتحادیه های کارگری، بانکهای رهنی و تعمیراتی و انکشاف زراعتی، و سایر تشکیلات دولتی که باعث بروز بیکاری بدون حد و مرز در کشور گردید. 7- تنقیض در ادارات دولتی بدون کدام سنجش و محاسبه دقیق کاری و اداری که این همه باعث بروز اختلالات اقتصادی و امنیتی گردید. 8- نابودی تماما” سیستم های هوایی و مدافعه هوایی در کشور و بیکاری تماما” کادرهای مسلکی نظامی. این همه پدیده ها باعث گردید که برنامه عقده آمیز دی دی آر یا نابود اسلحه ساخت شوروی – روسیه تحت عنوان جمع آوری اسلحه از نزد افراد غیر مسئول دست به کار گردیدند.
بلیون ها دالر امریکایی ای که همه سرمایه های مادی کشور و مردم افغانستان بود توسط عملیه عقده آمیزشی به کام نابودی غیر مسئولانه از بین رفته و در اکثریت شبکه های تلویزیونی جهانی این عمل خلاف قانون جهانی را دستآورد محسوب نموده برنامه نابودی اسلحه و سرمایه مادی و معنوی یک کشور را به نمایش گذاشتند. اگر مفکوره خدمت و کمک برای وطن ما در پلان های شان گنجانیده می بود، چه می شد که اسحله های جمع آوری شده را دوباره به اردوی ملی امروزی که ضرورت مبرم و حیاتی به اسلحه دارند داده می شد؟ امروز در بحران شدید اقتصادی ضرورت به خریداری اسلحه از سایرکشورهای تحت حمایه شوروی سابق برای افغانستان نمی گردید. این همه عملکرد های امریکا و متحدین باعث گردید که ثبات اوضاع به نفع مخالفین ایکه خود زاده آنها بود متوصل گردد.
امروز که امریکا و متحدین آرزومند یکبار دیگر در تقابل با روسیه قرار گرفته اند میتواند زمینه ساز نگرانی های بیشتر باشد.
بادرنظرداشت اشتباهات و تکرار آن طی سالیان گذشته برای مردم و کشور افغانها بی نهایت تراژیدی افزا بوده و تا کنون متاسفانه هیچ طرح و پالیسی نظامی گرانه مردم و کشور افغانها را بسوی آرامش و آسایش سوق نداده بلکه باعث بروز فاجعه های خونین تر از گذشته خواهد گردید.
در تفسیر استراتیژی روی حل بحران در افغانستان و منطقه بالای یک میکانیزم قوی فرا منطقوی و در برگیرنده خواست های مردم افغانستان در حفظ و هم پیمان ساختن مناسبات فی مابین همسایه ها بخصوص مهار ساختن فعالیت های تندروان مسلح افراطی در مناطق قبایلی و آزاد که تحت نفوذ و کنترول مستقیم آی اس آی و نظامیان پاکستان و هم پیمانان شان از جمله سعودی ها قرار دارند، به یک توافق عینی قابل اجراات برای متحدین و قوت های نظامی مشترک شان در رشد و تقویه قوت های نظامی افغانی صورت پذیرفته قابل اجرا باشد. مبنی بر اینکه قوای مسلح افغانستان رشد سریع نماید، تماما” کادرهای مسلکی و سابقه دار کشور بدون در نظرداشت مفکوره و ایدیالوژی گذشته در چوکات نظام و دسپلین عسکری نه به شکل چریکی و پارتیزانی و گوریلایی با اسلحه و وسایط موتری امروزی بلکه به شکل یک اردوی منظم با داشتن سلاح و تجهیزات مدرن عصری، تانک، ماشین محاربوی اسلحه ثقیل زرهی، توپ خانه مجهز، قوت های هوایی و مدافعه هوایی، قطعات کوماندو و ریزرف، سرحدی و شاهراه، پولیس مجهز و آموزش دیده، مدرن، قوه قضائیه و قانونیت با تشکیل یک حاکمیت قوی ایکه زیر بنا مطمین قانونی و مردمی متکی بر سیستم اقتصاد قوی تقویه شده از جانب اکثریت کشورهای بزرگ اقتصادی جهان در یک پلاتفورم نوین جهانی تحت حمایه و کنترول شورای امنیت سازمان ملل متحد ایجاد و رشد و پرورش یافته نه اینکه تحت فورمول چالش و سازش، مسلحتی در جهت حفظ منافع یک قوت و قدرت جهانی باعث بروزاختلافات و تهدید علیه کشورهای منطقه و جهان حضور اندام نماید.
امروز ضرورت است تا اردوی افغانستان مطابق بر تشکیلات قوت های نظامی همسایه ها رشد و تقویه گردد که خلای نبود قوت نظامی در افغانستان باعث تشدید جنگ های چریکی و بی ثباتی در منطقه گردیده دیگر ضرورت به موجودیت قوت های خارجی و کشتار فرزندان شان وادامه خشونت و بی ثباتی در افغانستان و منطقه نگردیده بهانه ادامه جنگ و مقاومت بطور دایمی از منطقه ریشه کن گردد.