پروسۀ ویا پروژه صلح حکومت افغانستان با آقای حکمتیار خیلی طولانی وزمانگیر بود اما سر انجام به واقعیت پیوست واین پروژه پای حکمتیا ر را به کابل باز کرد. با وجود اینکه توافق با حکمتیار یا عدم توافق با او، تأثیری بر امنیت و بهبود وضعیت جاری نخواهد گذاشت، اما این توافق میتواند به حکومت وحدت ملی پس از شکست بد در گفتوگوهای صلح با طالبان امکان مانور سیاسی و تبلیغاتی را فراهم کند تا با استفاده از این امکان در صدد کمرنگ کردن شکست در مذاکره با طالبان باشد .از همان روز ورود به کابل واستقبال رسمی حکومت ازوی وارد بازی ها وگاهی مغالطه های سیاسی شد وبا سخنرانی های پیهم صحبت های پر شوروگاه پراگندۀ طرفدارانش را را به وجد در آورد .
رقبای سیاسی اش را به تحرک وا اشت .اما در صحبت هایش گاهی هم طور تفصیلی از گذشته صحبت نکرد واظهار ندامتی هم در کار نبود وآنچه برای خودش ومخاطیبن با ارزش به نظر میرسید همانا فراموش کردن گذشته بود ونگاهی به اینده بود که میتواند ارزش صلح را بلند ببرد واینکه آیندۀ این صلح چه خواهد بود تا هنوز در هالۀ از ابهام قرار دارد.بازی با جهت نا مشخص:در کار زار انتخاباتی: در انتخاباتی که گذشت برخی از اعضای ارشد حزب اسلامی حکمتیار زیر نام شورائی متحد حزب اسلامی که توسط آقای وحید الله سباون وقاضی محمد امین وقاد رهبری میشد از کا ندیداتوری جناب اشرف غنی حمایت کردند.اگر از لحاظ جهت بندی های فکری واصول انضباطی حزب بر مبنائی اساسنامه وهدفنامه در نظر بگیریم این حمایت با اصول واساسات حزبی کاملا در تضاد بود چون حزب اسلامی افغانستان از زمره احزاب راست افراطی به حساب میاید در حا لیکه خط آقای اشرف غنی هم کاملا چپ افراطی است.وقتیکه شرائط چپ افراطی وراست افراطی را کنار هم میا ورد بی هدف بودن مجریان سیاست بخوبی اشکار میگردد اما یکطرف بازنده ویا ماهیت باخته است ، طرفی که از جناح قدرت حمایت کرده وبعد خودش در حاشیه مانده .ویا اینکه به ارزش های غیر حزبی اتکا نموده اند که طبعا ارزش بحساب نمی اید ما در بازی های سیاسی وائتلاف های افغانستان شاهد این نوع ائتلاف ها هستیم که خامی احزاب سیاسی افغانستان را به نمایش میگذارد وهم عمر اتحاد ها وائتلاف ها با حسرت وندامت کوتا میسازد چنانچه امروز اعضای حزب اسلامی از نزدیکی شان با اشرف غنی پشیمان اند اما گزینه دیگری نداشتند وتا ئید از داکتر عبدالله هم برای شان ایده آل و معقول نبود..
آینده چگونه رقم خواهد خورد:؟ طوریکه در پروگراف قبلی تذکر رفت در کار زار های انتخاباتی دوره قبل چپ وراست افراطی حتی ملا های افراطی وسنت گرا کنار هم آمدند ویک جبهه مشترک را جهت پیروزی بر حریفان راست میانه وچپ میانه ساختند و شرف غنی، رییسجمهور افغانستان، از توافق صلح با حزب اسلامی حکمتیار در پی احیای تعلقات تباری و قبیلهیی و بهرهبرداری از آن نیز هست. فکر میکنند غلجاییها که کمتر امکان رسیدن به قدرت در افغانستان را داشتهاند، از رسیدن اشرف غنی به قدرت و ریاستجمهوری خوشحالاند و در وجد. این تحول و تغییر اشرف غنی را وادار کرده است… با استفاده با همکاری و همسویی با حکمتیار تودههای جامعهی پشتون را در راستای سیاستهای خودش بسیج و از آنها بهعنوان قدرت مردمی در تحولات کلان سیاسی بهرهبرداری کند. بر اساس این نگاه حکمتیار از معدود افرادی است که توانایی بسیج سیاسی در میان مردم روستایی و قبیلهیی پشتون را دارد که در پانزده سال گذشته کسی نتوانسته از عهدهی آن برآید.داکتر عبدالله هم که. خودرا راست میانه معرفی میکند وبا افراد وشخصیت های چپ میانه چون نورالحق علومی وسائر احزاب چپ اتحاد وائتلاف صورت گرفت آنهم زیر نام اصلاحات وهمگرائی که در دور دوم توانست برخی راستی های دیگر از جمله عده ای از رهبران مجاهدین را نیز با خود همراه سازد که این مسیر نسبتا در سیاست معمول است.واما اینکه آینده چگونه رقم خواهد خورد وراه این دوستان در کجا از هم جدا میشود به دقت وتحلیل تجربی نیاز دارد که باید گذشته واینده را به هم پیوند داد.
من فکر میکنم حکمتیار لقمه راحتی برای اشرف غنی نخواهد بود چون حکمتیار در طول تاریخ دوم بودن را در رقابت های سیاسی قبول نداشته ، در خارج از کشور چندین بار حکومت مجاهدین شکل گرفت واو همیشه میخواست فرد اول باشد وخودرا بر تر از همه می پنداشت.در آن زمان حکومت پاکستان برایش نمونه والگو بود یعنی حکومت صدارتی نوع پاکستان همیشه رئیس جمهور حضرت مجددی ورصدر اعظم حکمتیاریعنی حکمتیار رقیب با قدرت را تحمل کرده نمیتواند به همین دلیل در انتخابات اینده حکمتیار رقیب درد سر ساز برای اشرف غنی بحساب میاید چون دیگر افراد حزب اسلامی ومناطق که طور سنتی از از اشرف غنی حمایت کردند با حضور حکمتیار از بانک رائی اشرف غنی خارج میشوند..وقرائن که بدست امده این احتمال را تقویت میکند که جناب رئیس جمهور بعد ازین در صدد خورد کردن حکمتیار است تا در اینده برایش درد سر ساز نباشد .جسارت امر الله صالح ویا روند سبز که طورمار عدالت خواهی بر علیه حکمتیار را امضاذ کرده است هم از حمایت اشرف غنی آب میخورد..ورنه نیازی نبود تا روند شبز تومار سرخ را روی دست گیرد واز عدالت وانتقام حرف بمیان بیاورد.الته این مسائل را آقای حکمتیار بدرستی میداند چون او هم در داخل نظام شخصیت های مرثری دارد از ریاست دپارلمان شروع تا وزراء وسفرا ی زیاد که در گذشته عضویت حزب اسلامی را داشتند وحا لا هم بنوعی از حکمتیار حمایت میکنند.وحکمتیار هم حضور خودرا در کابل چانس طلائی دانسته به اسانی میدان را برای حریفان ترک نخواهد کرد.
جهتگیری اینده: توماری را که روند سبز به رهبری امر الله صالح امضا کرده است با عث تقویت موضع حکمتیار در بین طرفدارانش میشود.شما میدا نید که افراد حزب اسلامی دلیل دوری آنرا از کابل بدوش شخصیت های ارشد پنجشیر می اندازند حالا که امر الله صالح سر دمدار عدالت خواهی علیه حکمتیار است غیر مستقیم حزب را بسیج میسازد چون افرادحزب اسلامی علیه تصمیم گیری های افراد چون صالح خیلی حساسیت دارند وبا تمام قوی ونیرو علیه مخالفین سنتی وقدیمی شان مبارزه میکنند.این در حالیست که جمعیت اسلامی هم امر الله صالح را جزء از بدنه جمعیت نمیداند ودر کار زار رقابتی آنرا تنها خواهد گذاشت مگر اینکه تنها پنجشیر ازوی حمایت کند این در حالیست که برخی شخصیت های مؤثر از پنجشیر هم از حکمتیار حمایت میکنند مانند جنرال دین محمد جرأت وهما یون جریر وغیره لذا آنیده انچنان که اشرف غنی وتیم آن مجاسبه کرده اند نخواهد بود.احتمالا جهت های فکری طور موازی با هم حرکت خواهند کرد .مثلا چپی ها چه افراطی وچه میانه در یک صف قرار خواهند گرفت وراستی ها هم قطع نظر از خصوصیات تباری وقومی دست یکدیگر را خواهد گرفت وچه پسا که در نهایت امر کا ندید واحدی را حمایت خواهند کرد.لذا اشرف غنی از همین حالا در صدد خورد کردن حکمتیار وضعیف ساختن برخی حریف هیا سیاسی اند که سالها از حضور شان در حکومت رنج برده است.