هنگامه های خروج ارتش آمریکا از افغانستان؛ مـحــمـد عارف عــرفــان

روز های اخیر در پی یخبندان استراتیژی جدید آمریکا در افغانستان گزینه خروج ارتش آمریکاازکشور به بحث داغ در محافل سیاسی آنکشور مبدل شده ودرین خصوص« پروفسور آلون بن مایر» استاد امور بین المللی در مرکز امورجهانی نیویارک در مقالهٔ تحلیلی خویش در وبگاه گلوبال ریسرچ مورخ ۲۱ جولای ۲۰۱۷تحت عنوان” جنگ فاسد و غیر اخلاقی در افغانستان ” موضوع خروج نیروهای امریکایی از افغانستان را مورد تحلیل قرار داده مینگارد :

شانزده سال سپری گردیدوما تاهنوز در افغانستان می رزمیم ،جنگی که نه تنها طولانترین جنگ تاریخ امریکا است بل پرهزینه ترین جنگی که تاکنون «یک تریلیون» دالر مصرف داشته وریزش خون هزاران سرباز شجاع ما را دربرداشته است‌. جنگی که از لحاظ اخلاقی فاسد بوده و جز حصول شرم راه خروج افتخار آمیز از آن بنظر نمی رسد.                                                                                              امروز ما هنوز روی آن بحث میکنیم تابطرز بایسته وقناعت بخش این جنگ را به پایان برسانیم .

نویسنده با جمعبندی آمار تلفات انسانی نگارش خویش را ادامه داده مینویسد:

درین جنگ تاکنون تعداد ۲۴۰۰سرباز آمریکایی کشته شده است.

بر اساس آمار ثبت شده تنها در شش ماه اول سال ۲۰۱۷به تعداد ۱۶۶۲ تن جان باخته وبه تعداد ۳۵۸۱ تن زخمی گردیده اند.

بصورت کُل مجموع تلفات شهروندان افغانستان درین جنگ حدود ۲۲۵ هزار نفر بوده وحدود دوملیون وششصد هزار مهاجر وبیش از یک ملیون بیجاشدگان را این جنگ از خود بجامانده است.

این بسیار ساده است تا فکرنماییم که بعد از ۱۶ سال جنگ، اعزام چهار هزار سرباز اضافی که از جانب متیس وزیردفاع سفارش شده است ،چیزی را تغییر خواهد داد

؟در حالیکه( ۱۴۰) هزارسرباز قادر به ایجاد سیستم پایدار سیاسی وامنیتی نشدند،درین جنگ به پیروزی نایل نگردیده وشرایطی را آماده نساختند تا ما،با وقار وسرافراشته از افغانستان بیرون شویم.

نویسنده دیدگاه فرمانروایان کاخ سفید را در خصوص افغانستان مورد واکاوی قرار داده خاطرنشان میدارد:

هیچکس در اداره ترامپ به شمول پنتاگون باورمند نیستند که اعزام نیروی اضافی باعث پیروزی درجنگ گردد.

دربهترین حالت ،نقش نیروی اضافی عبارت از متوقف ساختن پیشروی طالبان خواهدبود که به یک بر سه حصهٔ جغرافیای افغانستان کنترول دارند.اما بعد از آن چه؟

نویسنده مقاله، بانقل قول از سیاستگران آمریکا مینویسد:

از سناتور جان مکین بعد از سفرش در افغانستان پرسیده شدتا از پیروزی درجنگ تعریف نماید!

مکین پاسخ داد:”پیروزی یعنی بازپس گیری ساحات تحت کنترول طالبان وکار در جهت اشکال آتش بس با طالبان است. “

اما« رابرت ل بروسیج» نگاه خویش را درین خصوص چنین بیان میدارد:” درگذشته ساحات وسیعی تحت کنترول ما قرار داشت ،طالبان به مقاومت شان ادامه دادند،اما فساد واختلاف دولت افغانستان را فلج ساخت‌

،طالبان با تمام قوا برگشت نمودندوحال موفقانه شاخه های خود را در بیرون از مرز های افغانستان گسترش میبخشند.

داکتر مایر اوضاع افغانستان وعملکرد وزیر دفاع امریکا را به کنکاش کشیده مینگارد:

درحال حاضر همه چیز در حوزه سیاسی وامنیتی در افغانستان بسیار وخیم بوده وچشم انداز ثبات برای تعین موقعیت میدانی وفعالیت یک دولت کارآمددر کابل نزدیک به “صفر” است .

سوگوارانه متیس وزیر دفاع شباهت به فرد معتاد به قمار دارد که پول خویش را در ماشین قمار انداخته وپس از باختن وافسردگی وناامیدی در برابر باخت هر دالر خود به پیروزی امید میبندد؛

ممکن کسی از متیس وزیر دفاع بپرسد،درحال حاضر اهداف ما در افغانستان چه بوده واستراتیژی خروج ما چیست؟

طی شانزده سال گذشته هیچ وزیر دفاع درین خصوص پاسخ روشن نداشت ودر حال حاضر از ما خواسته میشود که در برابر حیات سربازان خویش مجددا به پیروزی جنگ طاقت فرسا وناتوان کنندهٔ به قمار متوسل شده که در آن هیچ امیدی به پیروزی وجود نداشته ودر حال حاضر به جنگ منتخب مبدل شده است.

نویسنده مزبور با ناامیدی کامل از پیروزی آمریکا در جنگ‌افغانستان راه فرار را تدارک جسته وبا نام گزاری خیالپردازانه طالبان “میانه رو” وگره زدن سرنوشت مردم بدست آنها مینویسد:

با اطمینان میتوان اظهار داشت که چشم انداز پیروزی نظامی در جنگ افعانستان به مشاهده نمی رسد.

ما بزودی به این حقیت نزدیک شده وبهتراست تا در خصوص نتایج عملی که از طریق مزاکرات باطالبان “میانه رو” حاصل گردد،فوکس نماییم.

نویسنده در خصوص دیدگاه استراتیژست ترامب درین خصوص مینگارد:

گزینه دیگر برای انجام جنگ که بوسیله «استیف بنن »استراتیژست اصلی دونالد ترامپ حمایت میگردد،عبارت از” کرایه گرفتن” پیمانکاران خصوصی بجای نیروهای امریکایی است،تا به نمایندگی ما به جنگ نیابتی ادامه دهد.

حققیت این که مزدوران جنگی را در گذشته استعمال نمودیم تا به حیث گارد های امنیتی نقش آفریده ویا بازداشتگاه ها را اداره نمایندنتایج خراب را به دنبال داشت.آنها ازوظایف شان سوءاستفاده نموده وجنایت فاجعه باری را انجام‌دادند وازینطریق ملیونهادالربدست آوردند.

ما نبایدهرگز چنین رویکردی را تکرارنماییم که اخلاقأ سزاوار سرزنش است.

این طرح بسیار شگفت انگیز بنظر نمی رسد،چرا که از طرف کارشناس ارشد وماهر دونالد ترامپ بیرون تراویده است .البته همان کسی که تا حال مشاورت هایش، دشواریهای جدی را برای دونالد ترامپ پدید آورده است .

پروفسور مزبور در بخش پایانی دیدگاه خویش مینویسد:

جنگی که ما آماده نیستیم تا بدون دلایل موجه ،جان سربازان خویش را فدانماییم هرگز نباید براه افتد!

همراستا با نگاه نویسنده به گزارش خبرگزاری خاورمیانه

دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده امریکا گفته است که پنتاگون در افغانستان از تمام تلاش‌ها استفاده کرده و دیگر دلیلی برای باقی ماندن و ادامه جنگ در این کشور ندارد.به گزارش این منبع، با وجود درخواست های مقامات وزارت دفاع امریکا، دونالد ترامپ خواهان ادامه جنگ در افغانستان نیست و هیچ دلیلی برای حضور بیش از 9000 نظامی امریکایی در افغانستان نمی‌بیند.

***

نگاه ما؛؛

سیرتاریخ ،رخدادهای جهانی ومنطقوی وبرهم خوردن بلانس قدرت ،ظهور ابرقدرتهای بزرگ،وشکست تلخ امریکا درماورای خاورمیانه ،گزینش استراتیژی غلط آنکشور با رویکار آوردن دولتهای ناکام وفاسد به حیث اجزای تاکتیکی این استراتیژی در افغانستان ،کاربرد افزاری گروه های تروریستی وبرپایی جنگ نیابتی با تبعات فاجعه بار آن ،برپایی پایگاه های نظامی امریکا در کشور، واکنشهای شدید منطقوی رابرانگیخته وچالشهای بزرگی را بر چشم انداز استراتیژی آرمانگرایانهٔ امریکا به بار آورده وگمان میرود که اوضاع آشفته در کشور ،سران کاخ سفید را در برهود تصمیگیری مجبره قرار داده است.

باتوجه به سطح تجارت موادمخدر افغانستان که سالانه بیش از( ۲۵۰)بلیون دالر وارد کیسه مافیای مخدر آمریکا میگردد وبا توجه به سطح عواید اورانیم ازمعدن هلمند میتوان جنگ امریکا در افغانستان را کم هزینه ترین جنگ تاریخی انکشور نامید،اما سطح فشار های منطقوی ورخداد های میدانی در تحت سایه دولت روبه فنا مجموع امید های بلند پروازانه سران کاخ سفید را مکدر ساخته وآنها را در چهار راه گزینهٔ خروج باکاربرد گزینهٔ پلان (ب) وحراج گزاری افغانستان در چنگال گروه نیابتی مشترک با پاکستان قرار داده است‌.

ارتش آمریکا در افغانستان با از دست دادن ابتکار مانور های سیاسی ونظامی عملا زمینگیر شده و در محاصرهٔ رقبای سیاسی منطقوی قرارگرفته است‌.

عمده ترین هراسی که سران کاخ سفید را افزون برمولفه های متعدد،برگزینهٔ خروج وتداوم جنگ نیابتی توسط گروه های اجیر وادار ساخته است ،عبارت از تکرار شکست افتضاح آمیز ویتنام ثانی است‌.هکذا هوشدار مقامات کرملین مبنی برمداخله نظامی بر پایگاه های داعش در افغانستان بخشی از تصویر واکنشهای منطقوی را به نمایش میگذارد.

در تلاطم بحران سیاسی وامنیتی افغانستان سوالی که مستدام ذهن ما را می آزارد،عبارت از دوبرخورد در دو قلمرو متفاوت است:

در سوریه بیش از چهل وپنج کشور جهان از بزرگترین تروریستهای جهانی حمایت نموده ،هفتاد فیصد اراضی ان سرزمین را تصرف نمودند ،دولتی بنام روسیه بانابودی هفتاد هزار تروریست آدمخوار ،سوریه را آزاد نمود.برعکس در افغانستان ،چهل وپنج کشور جهان سرازیر شد ،،تازه تروریسم زرع شد ،جوانه زد ،شاخ وپنجه کشید،از حمایت اکمالاتی هواپیما های ناشناس برخوردار گردید ، ویک برسه حصه اراضی کشور را با ایجاد تالاب های خون تصرف نمود.هنوزهم نمیتوان برای اهداف اصلی آمریکا در افعانستان وماموریت دولت تحت الحمایه آن شک کرد؟

زمزمه های خروج ارتش آمریکا زمانی از کاخ سفید برمیخیزد که در نتیجه فعالیت روز افزون دستان مرموزدرارکان دولت افغانستان وماورای آن، میهن بطرز وحشتناکی در نزاع های قومی فرو رفته وافغانستان به انبار باروت مبدل شده است.دستان بیشماری مصروف گرد آوری هیزم براین آتش بوده وهیچ دستی موجود نیست تا بشکه آب یی را برای خاموشی این آتشبار ویرانگر تهیه دارد.

هرگونه جرقه میتواند آتش فشانهای بزرگ ومهار ناپذیر رادر جامعهٔ زخم آلود افغانستان برانگیخته ،وجود جغرافیای واحد وسرنوشت یک ملت را برباد نماید.

قانون زندگی استعمار از لحاظ تاریخی میراث گزاری نزاع های قومی ،مذهبی واجتماعی بوده است وسوگوارانه حال افغانستان در برابر این آزمون خونین دست وپنجه نرم مینماید.

یکی از خطرات بزرگی که آینده افغانستان را تهدید مینماید ،پسلگدی بعد از خروج ارتش آمریکا وگزینه پلان (ب) آنکشور است،که افغانستان را به داوطلبی واگذار نموده وبرای پاکستان وگروه های وابسته به آن تسلیم نماید.

تدارکات آمریکا برای تحقق پلان( ب) وایجاد نیروهای ریزرفی ومزدور نیابتی در وجود حمایت سازمانهای تروریستی وبنیاد گرا وحتی چکیده های سازمانهای «چپ نما» اجیر ساختن ومامور ساختن چهره های بد نام و تاجر پیشه ،ایجاد گروه ها وسازمانهای فرمایشی وپررنگ برای به چرخش درآوردن استراتیژی آمریکا وتداوم جنگ های نیابتی در کشور بخوبی مشهود است‌.

دور نیست آنروزی که رنگ های تاریخی مصنوعی « سُرخ »ورنگ طبیعی «سیاه »درهم آمیخته وباتصویر بخشی مشترک گروه های تروریستی نیابتی با اهتزاز کشیدن پرچم استعمار در راه اندازی جویبار خون درین کشور بکار گماشته شوند.

آژیرخطر مرگ به صدا درآمده است،بزرگترین هیولای تاریخ، افغانستان را تهدید نموده ،هنوز برای مهار ساختن آن، برای همبستگی سراسری ملی وایجاد سد های بزرگ وجبهات میهنی دیر نشده است‌.

در حال حاضر در قطب بندیهای سیاسی درافغانستان نه زیاد بل که دوخط سیاه وسفید کشیده شده است،تمامی نیروهای ملی ومیهندوست باید جایگاه سیاسی شان را در میان این دوخط پیدا نموده وبرای نجات افغانستان شجاعانه پیکار نمایند ؛؛

عارف عرفان

لندن /جولای ۲۰۱۷

…………………………………………………………….