بـدخـشان به روایـت تـاریخ : قادر افـغـان

بدخشان در اوایل ظهور اسلام بنام تخارستان علیا شهرت داشت اما بعد از دوره عباسیها بنام بدخشان شهرت یافت.

دایره المعارف آریانا ابو اسحق بدخشی محدث مشهور دربار مامون الرشید منحیث کسی نام میبرد که نخستین بار نام بدخشان را بالای این سرزمین گذاشت . بعضی مورخین بدین باورند که بدخشان قبلآ با مرکزیت لانشی (بهارستان فعلی) مرکز حکومت یوچی ها بود . یوچیها که به نوبه خود به یوچیها بزرگ و یوچیهاخورد تقسیم میشدند بعدآ به باختر رفتند و حکومت مقتدری را بنا نهادند همچنان سرزمین بدخشان خاستگاه هیاطله (یفتلیها) و کوشانیها بوده است که امپراتوریهای بزرگی را تشکیل دادند که بخش های اعظم ایران.هندوستان.خراسان و ماوراالنهر را در بر میگرفت.

حدود بدخشان در زمان شاه مشهور بدخشان سید عمریمگی مشهور به ملک جهان شاه در شرق سنکیانگ (فعلآ مربوط چین) در شمال حصار شادمان در غرب ایرگنک و در جنوب کوهای سالنگ بود.

بدخشان: سرزمین کوهستانی است درفلات پامیر که بخشی از آن در خاک افغانستان . و بخشی دیگر استان خود گران بدخشان تابع جمهوری تاجکستان است. نام ان در طول تاریخ بصورت بدخشان و بلخشان نیز ضبط شده است .

بدخشان در عین اینکه سرزمین کوهستانی به شمار میرود . زمین های قابل کشت نیز دارد و از گزشته های دور کشاورزی بخش مهمی از اقتصاد این سرزمین را تشکیل میدهد . بخشی دیگری از زمینه های اقتصادی بدخشان معادن. سنگهای قیمتی بخصوص لعل و سنگ لاجورد است که بدخشان در طول تاریخ بدان شهره بوده است .

این منطقه در شرق با استان سین کیانگ چین همجوار است و همواره به عنوان محوری ارتباطی میان خراسان و ماوراءالنهربا تبت و چین اهمیت داشته است . منطقه بدخشان به گواهی آثار باستانی بدست آمده و دوره مفرغ از تمدن پررونق برخوردار بوده (فرامکین 105) و ظاهرآ در دوران باستان نقش مهمی در پیوند تمدنهای شرق ایفا کرده است .

تاریخ سیاسی : تاریخ بدخشان در دوره هخامنشی و پس از آن به ویژه در آگاهی های مربوط به تاریخ باختر قابل پی جویی است. برخی چون تو ماشک برآنند که (استان کوهستانی) که یونانیان از آن یاد کرده اند. ظاهرآ بدخشان بوده است.

(غفورف 272-27/2)در دوره سامانی . بدخشان از مراکز تمدن هپتالی و به قولی شهر بدخشان تخت گاه آنان بود. برخی از محقیقان چون انوکی برآن بودند که بدخشان خاستگاه اصلی هپتالیان بوده است.

در اوایل عصر اسلام و از زمان فتوحات خراسان (ح 30ق/651م) تا پایان سده نخست. بدخشان گاه از استقلال نسبی برخوردار بوده و چنین می نماید که در سده 2ق/8م نیز همچنان استقلال نسبی خود را حفظ کرده بوده است

بدخشان به عنوان سرزمین مرزی برای جهان اسلام از اهمیت نظامی و تجارتی خاصی برخوردار بود و همین امر موجب میشد تا دستگاه خلافت به قبول تابعیت صوری آن تن در دهد(نک مسعودی.64)اما بناهای چون قلعه و رباطی که توسط زبیده همسر هارون در بدخشان ساخته شده است . نشان از آن دارد که تابعیت در این حد در اواخر سده 2 ق وجود داشته است .

نام بدخشان نخست در منابع چینی مربوط به سده های 1و2 ق /7و8 م آمده که در آنها ناحیه بدخشان جزو تخارستان ذکر شده است ( مارکوارت. ایرانشهر3) کذارش شده است که در حدود سال 198ق فرمانروای بومی بنام هاشم بن مجور ختلی ظاهرآبی آنکه از سوی دستگاه خلافت منصوب شده باشد زمام امور را در منطقه بدست داشته است.

بلاذری.419) مینورسکی احتمال داده که در عهد مامون.فضل برمکی بدخشان را فتح کرده و دروازه برای آن ساخته است (ص 193) بدخشان در اوایل سده 3ق 9 م با سرزمین شغنان ولایت ولایت واحد را تشکیل می داد.که خمار بیک بر آن فرمان میراند.

(یعقوبی 292 : نیز مارکوات <وهروت..1>1.1 بار تولد <ترکستان…2<115) برپایه اشاره ای از اصطخری در اواخر سده 3ق ابوالفتح (ظاهرآ یفتلی) و پس از او فرزندش ابو نصیر براین ولایت حکم می رانده است (ص 278:قس:ابن ماکولا.7/342:سمعانی.5/7.2)

مقدس در سده 4ق 10م . بدخشان رابرخی از کوره بلخ دانسته است (ص 266)اما این یاد کرد الزاما به معنی تابعیت سیاسی از بلخ نیست . در 422 ق علی بن اسد والی بدخشان که ناصر خسرو و جامع الحکمتین خود را بنام وی تالیف کرده ( آقابزرگ 22/392 ظاهرآ فرمانروای مستقل بوده است .

در مارس 1895 به موجب توافقاتی که میان بریتانیا و روسیه در لندن صورت گرفت، بدخشان میان افغانستان و امارت بخارا تقسیم شد و بر پایه این توافق بدخشان کوهستانی تابع بخارا باقی ماند و سرزمینهای جنوبی مسیر آمودریا به افغانستان (ولایت بدخشان) پیوست.

در سال 1896 یک بخش از این منطقه تحت نام «بدخشان» با مرکزیت شهر «خاروغ» به روسیه تعلق گرفت و بخش دوم با مرکزیت شهر «فیضآباد» به امارت «افغانستان» پیوست. روسیه و انگلیس «آمودریا» را به عنوان مرز طبیعی پذیرفتند. پس از فروپاشی «اتحاد جماهیر شوروی» ایالت شمالی به عنوان بخشی از کشور تاجیکستان تعیین شد..

از  صفحه  فسیبوک محترم  افغان  گرفته شد.