صلح و امنیت از جمله نیازمندی های ضروری و فطری بشری است و تنها در سایه صلح و امنیت می توان به رشد و ترقی در جامعه دست یافت. در طول همین سال های جنگ در افغانستان تلاش های زیادی بخاطر دستیابی به صلح و امنیت سر تا سری صورت گرفته متاسفانه آرزوی رسیدن به صلح تا هنوز در پرده ای از ابهام است .
به نظر می رسد صرف نظر از بسیاری از عوامل داخلی و خارجی در عدم دستیابی به صلح در کشور، شناخت این اصل پیچیده گی ها و مشکلات دیگری را نیز با خود دارد که ما هنوز آنرا نتوانسته ایم دریابیم.
تردیدی وجود ندارد که سال های متمادی جنگ و ناآرامی در افغانستان صدمات و خسارات جبران ناپذیری به این کشور ومردمانش وارد ساخته است. عدم وجود صلح و بروز اختلاف در میان اقوام افغان و احاد جامعه اسلامی و انسانی این سرزمین از سویی و حملات تروریستی گروه های منسوب داعش القاعده طالبان و گروه حقانی همگام با مداخلات بی شرمانه پاکستان دراین کشور، امنیت و صلح را به مخاطره انداخته است.
بی گمان در این تراژدی غمبار مردم قربانی اصلی نا امنی ها هستند، چه آنان که در کشور حضور دارند و متحمل سخت ترین رنج ها شدند و چه آنان که به کشورهای دیگر پناهنده شدند و رنج آوارگی را به جان خریدند همگی از صدمات عدم امنیت در کشور لطمه دیدند. به سلسله دید و بازدید های یک جانبه دو جانبه سه جانبه و حتی شش جانبه با مخالفین و حامیان شان بخاطر رسیدن به صلح در افغانستان روز گذشته نیز مذاکرات صلح بین دولت افغانستان و طالبان در استانبول ترکیه آغاز گردیده بعد از آغاز مذاکرات ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان گفته است این هئیت هرگز نماینده گی از طالبان نمیکند از سوی دیگر در حالیکه در این مذاکرات داکتر عباس بصیر و همایون جریر مشاورین رئیس جمهور غنی اشتراک دارند دولت میگوید این مذاکرات رسمی نیست و نمیخواهد در این مورد وضاحت بدهد از سوی دیگر شورای عالی صلح این مذاکرات را با خود منسوب ندانسته تنها آقای اسماعیل قاسمیار گفته است شاید این طالبان نماینده ملا محمد رسول آخند باشد حالا این طالبان به استانبول رسیده اند بشمول دولت افغانستان هیچ کشوری و هیچ نهادی حاضر نیست بگوید این طالبان از کجا و از کدام طریق به ترکیه رسیده اند رفتن آقای داکتر عباس بصیر و همایون جریر معلوم است میدان هوایی حامد کرزی نمیدانم با در نظرداشت همچو اسناد و شواهد آن هم حضور دو نفر از مشاورین ارشد رئیس جمهور غنی چرا حکومت و شورای عالی صلح از این مذاکرات اظهار بی خبری نموده انکار میکنند هدف چیست آیا همایون جریر و عباس بصیر بدون اجازه رئیس جمهور به استانبول رفته اند میترسم خدا نا کرده همین هئیت طالبان نیز مانند همان نماینده طالبان که در زمان آقای کرزی به ارگ آمده بود پول های زیادی را گرفت بعداً ثابت شد که در کویته یک دوکاندار عادی بود هیچ رابطه ای با طالبان و صلح نداشته است امیدوارم دولت یکبار دیگر اشتباه نکند به باور من سیاستمداران که گذشته را به یاد نمی آورند محکوم به تکرار اند از طرف دیگر به یاد دارم که همه ساله با رسیدن فصل سرما و زمستان حامیان طالبان مذاکرات صلح با دولت را در بوقهای تبلیغاتی خود میدمند تا برای تجدید قوای طالبان فرصت بخرند؛ طالبان مسلح با شروع فصل سرما در افغانستان دست از جنگ میکشند و به لانههای امن خود درخاک پاکستان میروند تا برای عملیات بهاری آینده خود آماده شوند.
افغانستان یک کشور کوهستانی است و در زمستان در نقاط دور دست و مرتفع که اغلب مورد استفاده جنگجویان طالب است چندین متر برف بر زمین مینشیند. ادامه جنگ مشکل است بد بختانه در کشور ما حرف زدن و تصمیم گرفتن مردم را با دهن پر نادرست و بی ادبی میدانند اما تصمیم گرفتن و حرف زدن با کله های خالی را عادی تلقی میکنند امیدوارم هر مذاکره ای منجر به صلح شود باز فریبی در میان نباشد اگر خدا ناخواسته یکبار دیگر دولت افغانستان اشتباه میکند به عقیده من تکرار یک اشتباه برای بار دوم دیگر اشتباه نیست بلکه انتخاب است. از سوی دیگر به جرات میتوان گفت که سیاست طالبان و حامیان منطقهای و فرا منطقوی شان در هدایت جنگ در افغانستان اکنون تار نما شده است؛ اینکه در بهار و تابستان با توجه به شرایط اقلیمی خاص افغانستان و گرمی هوا طالبان با هدف تصرف ولایات و ولسوالیها بی رحمانه بجنگند و سربازان شجاع وطن را یکی یکی نه بلکه دسته دسته ببلعند اما با نزدیک شدن زمستان و سردی هوا به لانههای امن خود در آن سوی مرز یا در داخل کشور بگریزند و با هیزم گفت و گوهای صلح تنور سیاست خود را داغ نگه دارند.
به صراحت میتوان گفت هر حکومت دیگری به جز حکومت کنونی وحدت ملی و حکومت پیشین اگر بود تا این حد به طالبان و دیگر گروههای تروریستی فرصت جولان و تجدید قوا نمیداد.
اینکه دولت وحدت ملی با سردمداران سراپا خیال باف هنوز اراده و توان اتخاذ یک سیاست محکم در مقابله با طالبان را ندارد گویای یک واقعیت تلخ است: اینکه احتمالاً بعضی ها به نام ستون پنجم در داخل نظام که گفته می شود با طالبان و داعش از یک سرچشمه سیراب میشوند، اینکه جنگ شمال یک پروژه است و اینکه ادعای حکومت مبنی بر جنگ با طالبان و داعش در شمال به ویژه کندز، فاریاب، جوزجان بدخشان، سر پل، تخار یک سناریوی حقیقی است یا نمایشی حرف جداگانه ای است به عقیده من
حکومت وحدت ملی در صورتیکه به گزینه صلح با طالبان به عنوان راه حل پایان جنگ در کشور فکر میکند میبایست بسیار احتیاط کند چراکه پاکستان ممکن است مانند گذشته از بازی دوگانه خود در برابر افغانستان بهره بگیرد. پاکستان علی رغم ادعاهایی که کرده هیچگاه در مبارزه با تروریزم در کل و مبارزه با طالبان به طور خاص صادق نبوده ونیست؛ اگر دولت پاکستان میخواست دولت افغانستان و جامعه جهانی را در مبارزه با تروریزم و افراط گرایی کمک کند، به سادگی میتوانست با برداشتن چند گام ساده این اراده را نشان دهد: برچیدن پایگاههای تروریستان در خاک پاکستان، قطع کمکهای مالی و تسلیحاتی از گروه طالبان و اجازه ندادن به استفاده از خاک پاکستان برای برنامهریزی علیه افغانستان مثالهای مشخص از این گامها میباشد.
گفته میشود که پاکستان یک بازی تازه را علیه افغانستان بخاطر فشار آوردن بالای مهاجرین افغان روی دست گرفته است تا از این طریق بر حکومت افغانستان فشار وارد نموده از این آب گیل آلود ماهی بگیرد. باز یکبار دیگر تکرار مینمایم حکومت افغانستان در مذاکرات هوشیارانه و اگاهانه عمل کند تکرار یک اشتباه برای بار دوم دیگر اشتباه نیست بلکه انتخاب است .