در یکی از صفحات فیسبوک مطلبی را خواندم که به شدت برنامه های هنری زلمی آرا را به کنایه گرفته و کارش را به فرهنگ بازاری که گویا ناشی از فرهنگ کنونی کشور است مقایسه نموده.
علاقمندان و تشویق کننده های زلمی آرا را نیز مردمی خطاب نموده اند که گویا با همین فرهنگ بازاری رشد کرده اند و چیزی بیش از سخن گفتن در مورد گوز زدن و پطلون کشیدن و لخت حرف زدن نمیدانند .
در مطلب آمده که ” برای همین فرهنگ بازاری همین هنر بازاری . من با دیدن این مطلب تعجب کردم که چقدر به آسانی قدر یک هنرمند و استعداد هنری اش پامال میشود، چقدر گوسفندوار کامنت های افغانی بدون استدلال درست ، هنر یک هنرمند را ضرب صفر میکنند.
آیا زلمی آرا یک هنرمند مطرح و با استعداد ناب کشور نیست؟
کسانی که در امریکا و کانادا بیشتر زندگی کرده اند شاید به نام های که تذکر میدهم اشناه باشند
ادی مورفی، کرس راک، جری ساینفیدل، جورج کارلن، جم کری، رسل پیدر……… و ده ها هنرمند مشهور آمریکای و کانادایی که در نمایشات آنها هزاران نفر با پرداخت پول هنگفت با افتخار حصه می گریند و آنچه می شنوند که قلم بنده از نوشتن آن برهنه گویی ها و کنایه گفتن ها عاجز است.
میخنند، به آن هنرمندان خود افتخار میکنند در مرگ شان میگریند و در زندگی شان از آنها عاشقانه قدر میکنند.
حتی هیچ کانادایی و آمریکای عادی نمیتواند به آسانی با آنها عکس بگیرند همصحبت آنها شوند!
کومدین آمریکای و کانادایی به شهرت رسیده آنقدر از لحاظ اقتصادی زندگی مرفه و سطح بالا دارد که ضرورتی برای ظاهر شدن در هر استیژ را هم ندارد .
اگر زلمی آرا امروز با همین استعداد خویش توانایی گفتن جوک های انگلیسی را میداشت و در استیژ های آمریکایی کانادایی حضور پیدا میکرد، باور کامل دارم که آن آقایکه هنر زلمی ارا را بازاری و بی فرهنگی خطاب نموده است قلم برداشته از شهرت والای او مینوشت. یا شاید اگر میخواست عکسی از زلمی آرا را بردارد باید با دفتر رسمی او یک ماه قبل وقت ملاقات می گذاشت!
امروز هنرمندی چون زلمی آرار مقام هنری بسیار بلندی دارد که متاسفانه با مردم کوتاه نگر که در یک چوکات قضاوت قرن پانزهم زندگی دارند روبرو است.
زلمی آرا آنچه تمثیل میکند و میگوید روش هنری او است . توانایی هنری او را با لایف رفتن شوی شار ، محفوظ و ریس .….فلانی مقایسه ننماید.
زلمی ارا برای من یک ادی مورفی و ساینفیدل است.
این مشکل تماشاچی های او است که توانایی درک هنرش را ندارند و زندگی را چون قفس فلزی یک غمخانه میپندارند. در آن قفس غمخانه لبخند و خوشی جای ندارد و گویا لبخند گناه بسیار بزرگ و دوزخی هم شمرده میشود!
سال گذشته در یکی از برنامه های “کرس راک” کومدین آمریکای در شهر تورنتو نزده هزار نفر اشتراک ورزیده بودند!
آیا آنها بی فرهنگ بودند؟
من به دوستانی که به شدت بالای هنر و شخصیت زلمی آرا انتقاد نموده اند پیشنهاد میکنم تا یکبار برنامه های کومیدی آن هنرمندان آمریکایی را در یوتیوب مشاهده نمایند تا خود بدانند که هنر زلمی آرا در سطح جهانی آن چی مفهومی دارد.
افغان های عزیز باید درک آنرا داشته باشند که کومیدی زلمی آرا برای مذهبیون افراطی ، فرهنگیان افراطی، و برای سنین پائینتر از ۱۶ سال نیست ؛ اگر اینگونه باشد قضاوت سطحی شان هم به طرز اجرای این هنرمند محبوب ما غیر عادلانه است.
مردم آمریکا و کانادا با قدر نمودن از کومیدین های تند گوی خود هیچگاهی بی فرهنگ نمیشوند و هنرمند خود را بی فرهنگ نمیگویند
من به زلمی جان آرا و هنرش افتخار دارم ، نه به طالب و طرز فکر طالبی!
لطفا” کودکان خود را قبل از رفتن در چنین برنامه ها از محتوای برنامه آگاه سازید.
زلمی ارا را خاموش نکنید و بگذارید آزاد اندیشی کند!
این مشکل هنرمند ما نیست!
درود
و.س