ارتش سرخ شوروی در روز ۱۵ فبروری ۱۹۸۹پس از دادن تلفات در حدود 15 هزار نظامی نیرو های خویش را از افغانستان خارج نمود. جنگ که تقربیاً یک و نیم میلیون قربانی از خود بجا گذاشت، خوب به یاد دارم که در ۱۵ فبروری 1989 آخرین سرباز اتحاد جماهیر شوروی، از پل مرزی حیرتان میان افغانستان و ازبکستان عبور کرد و به حضور نظامی نیروهای شوروی در افغانستان پایان داده شد. حالا سی سال بعد، صحبت از یک خروج دیگری یعنی قوت های امریکایی از افغانستان زمزمه میشود. ظاهراً چنین معلوم میشود که آمریکا قصد دارد، با کنار آمدن با طالبان نیروهایش را از افغانستان بیرون نماید؛ در حالی که طالبان تا هنوز تهدید جدی برای حکومت وحدت ملی شمرده میشوند.
از سوی دیگر نه تنها ارگ ریاست جمهوری بلکه ادارات، اشخاص و افراد دیگری در کشور ما همه ساله روز 28 دلو که مصادف با خروج قوت های شوروی از افغانستان است را روز پیروزی و ختم اشغال افغانستان توسط شوروی وقت میدانند در این مورد محافل بزرگی برگزار میشود بخصوص مجاهدین این پیروزی را ثمره مبارزات خود دانسته به یکدیگر تبریک میگویند، و از خروج نیرو های روسیه به افتخار یاد میکنند. و آنرا یک دستاورد تاریخی هم برای خود و هم برای مردم افغانستان میدانند، متاسفانه با گذشت 30 سال از خروج قوت های شوروی از هیچ کس نشنیده ام که صادقانه بگوید یک روسیه متجاوز و اشغالگر از افغانستان بیرون رفت عوض آن ده ها متجاوز و اشغالگر دیگر آمدند، کشور های که در حال حاضر در افغانستان حضور نظامی دارند نسبت به قوت های شوروی وقت با صلاحیت تر اند اینها حکومت میسازند تصمیم میگیرند و بدون حضور دولت افغانستان با مخالفین مذاکره و مصالحه میکنند و در تعین سرنوشت ملت ما خود را سهیم میدانند.
به عقیده من بعد از خروج قوت های شوروی وقت و آمدن نیروهای ناتو بشمول آمریکا در افغانستان جنگ با تمام ویرانگری ها ادامه دارد، نیرو های تروریستی تقویه گردیده داعش و القاعده که نامی از آنها وجود نداشت حالا به یک چالش بزرگ در افغانستان مبدل گردیده است.
از سوی دیگر نفاق و شقاق در داخل نظام موجود بیداد می کند و هر روز مردم ما قربانی حملات انتحاری و انفجاری می شوند. هرگز تا کنون نشنیده ام که رهبران سیاسی ما صادقانه اعتراف نموده بگویند که یک متجاوز بیرون رفت و ده ها متجاوز دیگر را آوردیم اگر شوروی وقت کافر و کمونست بود کشورهای دیگر که در حال حاضر در افغانستان حضور دارند نیز کافر و اشغالگر اند، اگر حضور نیروی های روسیه توجیه حقوقی و اسلامی نداشت حضور نیروهای موجود در کجای ارزش های دینی و اسلامی مردم افغانستان نهفته است؟
درست است که تجاوز شوروی به افغانستان بی ثباتی بی پیشینه ای را در پی داشت اما حضور قوت های ناتو افغانستان را به یک بحران فراگیر منطقوی و فرا منطقوی و به یک فاجعه جبران ناپذیر روبرو ساخته است. متاسفانه بعد از خروج سربازان شوروی از افغانستان مجاهدین یا آگاهانه یا غیر آگاهانه بجان هم افتادن ویرانه های این سرزمین را ویرانه تر و نا امیدی ها را نا امیدانه تر کردند. ادامه جنگ بین تنظیم های مختلف جهادی بخصوص در شهر کابل باعث آن شد تا استخبارات پاکستان گروه طالبان را وارد میدان سازد. با پیدایش گروه طالبان افغانستان به مامن تروریزم دهشت و وحشت تبدیل شد که تا هنوز ادامه دارد.
روس ها کافر بودند اما در زمان حضور آنها در افغانستان حداقل بطور نسبی زمینه کار فراهم بود و مردم لقمه ای نانی برای خوردن داشتند. اما متاسفانه بعد از حضور اضافه تر از 18 سال قوت های خارجی ناتو که در راس آنها امریکا قرار دارد بعضی از مردمان ما شبانه گرسنه می خوابند، تعدادی از اطفال عوض اینکه به مکتب بروند در کوچه و بازار دنبال لقمه ای نانی سرگردان اند. می خواهم این نقطه را واضح بگویم ما در حال حاضر با وجود اینکه به قوت های مسلح خود افتخار می کنیم اما به باور من اردوی افغانستان در زمان حضور نیروهای شوروی به مراتب مجهزتر از نیروهای نظامی کنونی بودند در مقایسه با نیروهای امنیتی کنونی تعداد چرخبال ها و وسایل دیگری نظامی بیشتر بود گرچه وسایل نظامی ما بعد از پیروزی مجاهدین یا به پاکستان فروخته شد یا آگاهانه در داخل کشور از بین برده شدند.
ظهور جریان های افراطگرا مانند داعش، القاعده، طالبان و گسترش نا امنی ها در نقاط مختلف افغانستان نشان می دهد که امید بستن به صلح و امنیت سرتاسری در کشوری که پایه های افراطگری در آن نسبت به هر زمان دیگری مستحکم تر است چندان نزدیک به نظر نمی رسد .
گرچه در این روز ها گفتگو های صلح بشدت ادامه دارد اما با توجه به ریشه های ناامنی در افغانستان که عمدتا در خارج کشور زیادتر قرار دارند نمی توان انتظار داشت که در کوتاه و میان مدت صلح پایداری در افغانستان شکل گیرد. چرا که اولا تاکنون تلاش های که صورت گرفته توسط خارجی ها بوده حکومت وحدت ملی نقش چندانی نداشته .
نتیجه : دوستان که خروج قوت های شوروی را مایه افتخار و از جمله دست آورد های خویش میدانند باور داشته باشند که با آمدن قوت های غربی در افغانستان مردم و کشور ما از زیر نم نم باران برآمدند اما در زیر ناوه نشستند.