صاحبه با ارکان حرب جنرال رووف بیگی : امان مـعاشـر

 کشور افغانستان با چالش های بیسابقه ی امنیتی روبرو است،جنگ خانمانسوز برانداز از سالها بدینسو مردم ما راهر لحظه به کام مرگ فرو میبرد و هستی ما را نابود میکند..
دولت متحد ملی رفت و آمد های جنرالان پاکستانی با مکر و ریا که دم از صلح می زنند و انفجارات و انتحار همه روزه بلاوقفه مردم را می کشد و میهن را در پرتگاه سقوط قرار دادند . با تاسف دولت وحدت ملی به حد با جنرالهای ورزیده که در امور نظامی مهارت کامل دارند در ستیز است و به روشنفکران آگاه و وطنپرست ارجی نمی گذارند ما می خواهیم سولات آتی را با شما مطرح نموده بدانیم که برای حل این مشکلات چه کارهای باید صورت گیرد:
پرسش :برای حل این مشکل و نجات کشور از چنگال انتحار و ددمنشی چه باید کرد؟
سوال: چرا جنرالهای صاحب تجربه و کار کشته را دولت افعانستان برای حل مشکل کشور نمی پذیرد.؟
سوال : شما در کشور های بیرونی مهاجر شده اید برای حل این مشکلات مسوولیت دارید یا خیر ؟ و چه پروگرامهای را باید در نظر گرفت ؟
سوال:با رفقای همکیش خویش مثل محترم افضل لودین نبی عظیمی و سایرین برای حل این مطلب مشورت صورت می گیرد یا خیر؟

سوال :یکبار از زبان افراد اگاه امور نظامی غیر از جنرال دوستم و یک اعلامیه اقای لودین از دیگر افراد با درک مطلب خاص را نشنیده ایم و جهان را نا گذیر ساخت که پاکستان را به جایش بنشانند و جلو این کشور را برای همیشه بگیرند و پاکستان را مهار سازند تا کشور ما از رنج و عذاب نجاد یابد؟ 


سوال: کشور های عربی بخصوص سعودی برای گسیل ترریزم با نیرنگ و فریب همکار درجه اول پاکستان است و چرا مردم جهان را آگاه نمی سازید؟
سوال: روشنفکران ملکی که در خارج از کشوربه سر می برندروابط تامین است و یا نه؟ آرزو ما این است که با یک پلان کاری و فراهم شده با جنرالان آگاه و روشنفکران صورت گیرد مشخص درین مورد اقدام شما چسیت ؟ و مهاجرین ما که همه روزه در بحر ها طعمه ی ماهی و نهنگ میشوند چه تدابیری باید گرفت؟
سوال:مردم ما ارزو دارند که حکومت داری خوب ، فارغ از فساد، دزدی و چور و چپاوول بوجود اید که مسلمآ بدون اقدام شجاعانه ی شما و روشنفکران به حل مشکل توفیق نخواهیم یافت به این خواست مردم شما چه میگوید؟
سوال: نیررو های که در گذشته در عرصه دفاع از کشور فعال بودند میشود آنها را بکار گرفت؟
سوال:- اردوی افغانستان را در حالت فعلی چگونه می بینید؟
البته ما پرسش هایی در برخ مسایل دیگری هم داریم که مقال طوالت پیدا میکند و خستگی شما را فراهم می سازد که ما از طرح آنها می پرهیزیم.
امان معاشر ، خبر نگار مجلۀ زن
متن کامل نویشتۀ جنرال (بیگی)به جواب پرسشهای من : ( بدون دخل وتصرف )
معاشر صاحب عزیز از کجا آغاز کنم:از زایش مجاهد،طالب ، القایده یا داعش نی؛
می خواهم از کشوری آغاز کنم که آغاز گر نا آرامی ها و بد بختی ها وهشتناکی در افغانستان شده است.
انگلیسها قبل ازبر آمدن شان از هندوستان خط بنام دیورند بین افغانستان و پاکستان را بالای عبدالرحمن خان قبولاند، حبیب الله خان فرزندش او را تائید نمود،شاه امان الله خان نواسه اش زهر تایدی آنرا به خاطر آبادی وطن و آرامی مردم نوشید.
وقتیکه پاکستان در سال 1947 از بدنه هندوستان جدا شد وعلان استقلال کرد اولین کشوریکه آنرا به رسمیت شناخت افغانستان بود.در حکومت شاه محمود خان تبادل سفیر ها صورت گرفت.در آنوقت افغانستان از نظر نظامی تفوق بیشتر نسبت به پاکستان داشت چرا اعتراض خود را بخاطر تعیین سرحد با پاکستان به جامعه ملل پیش نکرد.همین خاموشی دولت افغانستان استقلال پاکستان را تائید کرد.
برای اولین بار شورای ملی دوره هفتم صدای خود شانرا بخاطر عدم شناخت خط دیورند بحیث سرحد بین افغانستان و پاکستان بلند کرد که به عکس العمل شدید دولت انگلیس مواجه شد.این علامیه ی شورای ملی یک هشدار برای پاکستان تلقی شد.که هر وقتی باشد روی موضوع خط دیورند کشیدگی افغانستان و پاکستان شروع خواهد شد. بعد از آنوقت پاکستان منتظر فرصت مناسب برای مداخله به داخل افغانستان میشود.بخاطر این خط اقوام پشتون و بلوچ افغانستان را از هم جدا کرد. امروز می بینیم چه بلای نتنها بالای مردم افغانستان بلکه بالای مردم آنطرف خط آورده اند.تا کودتای داوود خان پاکستان جرئت داخل شدن بین قبایل آنطرف نداشتند و از حمایت مردم افغانستان در حراس بودند اما پلانهایشان با پیدایش مجاهد، طالب والقاعیده چه جفای بر سر نتنها افغانستان بلکه بر سر مردم وزیرستان شمالی و جنوبی با دادن کوردینتهای دقیق زیر بمباردمانهای طیاره های بدون پیلوت امریکا قرار می دهد.و هم فوج پاکستان با رهنمای( ای اس ای) مردم وزیرستان را با توپ و تانک در هم می کوبد. از همانجا ریشه های ترور و اختناق برادر کشی و خانه ویرانی به طرف افغانستان دراز گردید.تطبیق این پلانهای شوم شان بعد از کودتای داوود خان آغاز شد که افغانستان را توسط خود افغانها ویران کنند.
بعد از کودتای حزب دموکراتیک خلق افغانستان و آمدن روس به افغانستان زمینه ساز جهاد و مداخله پاکستان بخاطر پذیرفتن رهبران مجاهدین باز شد و مردم افغانستان یا رضا و یا بزور رخت سفر بطرف ایران و پاکستان بستند و پاکستان سرحد خود را بروی آنها باز کرده برای کمک بر آنها کمپ های متعددی را ایجاد کرد و در پهلوی آن کمپ های تعلیم و تربیه (ترنیگ سلاح های مختلف )ساخته و جوانان افغانستان به بهانه ی جهاد تعلمات نظامی دادند و سیل کمک های سلاحها و دالر از طرف کشور های غربی و عربی بر پاکستان سرازیر شد.
خرابی مملکت کشتن افغان توسط افغان که پاکستان سالها انتظارش را می کشید آغاز شد.
و قومانده کابل به آتش کشیده شود( اس ای اس) پاکستان با کمک ای اس ای با تمام قدرت بخاطر ویرانی افغانستان فعالیت شانرا آغاز کردند تا شوروی را از افغانستان بیرون کنند. اظهارات بی شرمانه رئیس اسبق ای اس ای و کتاب (تلک خرس دگروال یوسف) و اعترافات خانم (کلینتون) وزیر خارجه وقت امریکا شاهد ویرانی و بربادی افغانستان است.
اما دولت کابل مقاومت می کرد تا بلاخره داکتر نجیب الله بخاطر قطع برادر کشی و خونریزی برآمدن روس را از افغانستان که بهانه اصلی جنگ و ویرانی بود موافقه کرد. مصالحه ملی را علان نمود.آنوقت زمان مساعد برای تشکیل دولت وحدت ملی بود که بد بختانه توسط پاکستان با راه بندی های سرحدی مانع آمدن افغانها به افغانستان شده و این پرسه افغانی جامعه عمل نپوشید تا آنکه دولت افغانستان قدرت را طور مسالمت آمیز به دولت موقت مجاهدین به کابل تسلیم نمود.
حال به سوالات شما با کمی و کاستی ها می پردازم خدا کند که مورد انتقاد خوانندگان عزیز قرار نگیرد وپیش از استفآ دکتور نجیب الله از قدرت بعضی از اعضای بیروی سیاسی و کمیته مرکزی حزب (وطن) بخاطر بقای خودشان نظر به روابط لسانی،سمتی و قومی با سران مجاهدین مذاکرات آغاز کرده بودند. هر جا قوماندانان جزو تامها در قرارگاه ها و سنگر های شان مردانه مقاومت می کردند منتظر اوامر مرکزبودند که چه اجراات کنند .
اما انتظار آنها با سپردن قدرت سیاسی به حکومت موءقت مجاهدین به سر رسید و با قوماندانان محلی مجاهدین ائتلاف کردند.
در کابل مرزبندی های بوجود آمد. سلاح و تخنیک های قوای مسلح در بین تنظیم ها تقسیم شد که در جنگهای کابل به صورت وحشتناکی از آنها استفاده بعمل آمد که باعث ویرانی کابل و کوچ اجباری مردم به طرف شمال و شرق شد.ثوق و ادره ی مرکزی قوت های مسلح از بین رفت.
بعضی از افسران و جنرالان اردوی افغانستان بخاطر تنظیم قوت های مجاهدین تشریک مساعی کردند هر جا صدا های بخاطر بر طرف کردن افسران اردو بنام کمونست از طرف بعضی رهبران بلند شد. با آنهم افسران بلند رتبه قوای مسلح در حاکمیت مرکزی تحت اداره ی (مسعود) در کابل و در شمال تحت حاکمیت جنرال(دوستم )بخاطر آماده ساختن اردوی پراگنده وظیفه گرفتند، تا قدرت نظامی شان را دوباره بدست بیاورند و تخنیک محاربوی و قوت های هوایی را برای استعمال جز و تانمها آماده کنند. اما یکه تازی های تنظمی حکومت مرکزی و خیانت های داخلی در شمال تشکیلات بوجود آمدۀ نظامی را حفظ کرده نتوانستند. تا اینکه مولود جدید بنام طالب و القاعیده برای برهم زدن این نیرو ها از طرف (اس ای ا) و (اس ای اس) تشکیل شد و قدرت را در شمال و مرکز بدست گرفتند. دیگر نظم و ادره ی مملکت از بین رفت. زنها در کنج خانه زندانی شدند و دختر ها از تعلیم و تربیه محروم شدند. کتابخانه هاسوختانده شد. آثار تاریخی غارت و یا از بین برده شد همه چیز به نابودی و کشتار خلاصه شد.تا اینکه امریکای ها بدون فیصله سازمان ملل متحد به بهانه از بین بردن القاعیده بخاطر هجوم آنها بر برج های دو قلوی شان پای شانرا بعد از 200سال انتظار به طرف افغانستان دراز کردند و طالب های ساخته و پرداخته خود شان با همان قومانده که به افغانستان آمده بودند به همان قومانده از افغانستان بر آمدند و تمام سلاح های جمع شده را به جلال الدین حقانی سپردند که جانشین آنها برای ترور و کشتار در افغانستان باشد.
امریکایی ها در کنفرانس (بن) رئیس جمهور منتخب شانرا بکرسی ریاست جمهوری افغانستان رساندند و خود شان فرمانروای شانرا بداخل افغانستان آغاز کردند. سلاح و تنخنیک محاربوی باقی مانده را که ساخت روسی بود تخریب و یا (دی دی ار) کردند و صلاحیت امر و قومانده را از افسران اردو گرفتند. تا امروز قوماندانان قوای مسلح صلاحیت عملیات های مستقلانه را ندارند و حتی با فشار مخالفین اجازه فعالیت مستقل برایشان داده نمی شود. و با تاسف جنرالان و افسران تحصیل یافته اردو به تقاعد ثوق شدند.
جواب سوال:البته که هر فرد نظامی و مسلکی که از حاصل کار مزد و دستمزد مردم افغانستان تحصیل کرده اند در برابر مردم و وطن خود شان مسوولیت دارند و آرزو مند استند که بتوانند خدمتی به وطن شان انجام بدهند.اما با ورمندی های وظیفه وی جای خود را به خویش خوری،قوم پرستی ،و خود خواهی ها داده به آنها اعتماد نمی کنند.چون نه زور دارند و نه زر دارند زیرا حاکمیت امروز بهمین دو اصل استوار است.(زور یا زر)
جواب سوال:خوشبختانه در شرایط امروزی اکثر قوماندانهای قول اردو از افسران کدری استند. مشوره های سالم می دهند اما شنیدن حرف آنها گوش شنوا و عقل نظامی ضرورت است.
جواب سوال:حکومت داری خوب با جابجا کردن کدر های مسلکی صادق و هم سپردن کار به اهل کار،تطبیق قانون بصورت عادلانه بالای همه طبقات جامعه بوجود می اید. فعلا در کشور ما قانون حاکمیت ندارد.زور حاکمیت می کند نه ترریست محاکمه میشود و نه قاتل بدار آویخته میشود و نه دزد و غارتگر به جزای عمالش می رسد.بنآ فساد جامعه را فرا گرفته و اعتماد مردم روز بروز از حاکمیت کمتر شده می رود.پیر و جوان ،تحصیل یافته و بی سواد ،داکتر و انجینیر رو به فرار از وطن استند.
جواب سوال:آخرین قوای مسلح افغانستان از نظر مورال غرور افقانی خود را حفظ کرده اند با وجود کمبودی های تخنیک محاربوی و خیانت های داخلی ،قهرمانه در هر گوشه و کنار مملکت با قربان کردن جانهای شرین شان از مردم و وطن شان دفاع می کنند.
با وجود خیانت های اشخاص فروخته شده بداخل قرارگاه ها و پوسته ها داوطلبانه به صفوف قوای مسلح شان می پیوندند. از نظر کمیت فعلآ قابل باور استند .اما وزارت های (دفاع،داخله و یا ریاست امنیت ملی )برای بلند بردن مورال آنها و حفظ دست آورد های شان شرایط ذیل را به آنها فراهم نماید.
اول: معاش، اعاشه و باته آنها را بوقت و زمان برایشان برسانند.
دوم:زخمی ها و شهدای شانرا بطور عاجل تخلیه نمایند.
سوم:در اثنای فعالتهای (دفاعی و تعروضی )شان حمایت شانرا با هوایی و طوپچی در نظر داشته باشند.
چهار:ریاست عمومی امنیت ارگانهای کشفی وزارت دفاع و ارگانهای جنای وزارت داخله برای خنثی ساختن دشمن فروخته شده و نفوزی را بداخل جزو تامها مورد توجه جدی قرار بدهند تا باعث قتل های دسته جمعی نشوند.
پنج:از پرسونل که فالیت های خوب را انجام می دهند با نشانها ، مدالها و نقدی تقدیر بعمل آورند.
شش:عملیات ها تحت نظر و ادره ی گروپ های اوپراتیفی ستر دریسیس باید انجام شود.
هفت: در هر سه ارگان(دفاع،داخله و ریاست عمومی امنیت)کمیتۀ رسیدگی به خانواده های شهدآ به وجود آورده شود که بوقت و زمان از فامیلهای بدون سرپرست رسیدگی خوب و بموقع صورت بگیرد که باعث اطمنان خاطر پرسونل قوای مسلح شود.
به عقیده من این سربازان قوای مسلح وفادارترین،با همت ترین فرزندان کشور استند . افتخار به این سربازان وطن.
جواب سوال:من اطمنان دارم که نه پاکستان جرئت تعرض مستقیم بداخل افغانستان را دارند و نه افغانستان قابل تجزیه است. بخاطریکه قضاوت تاریخ در میان است که پر قدرت ترین نیروی جهان به این سزمین داخل شده اند با مردم قهرمان این مرز و بوم زور ازمایی کرده اندا ما شکست خورده اندو بد نام تاریخ شده اند پاکستان هم با این آتش که افروخته اند خود شان خواهد سوخت و آرزو رسیدن به لعل بدخشان ،زمرد پنجشیر و گاز شبرغان را به گور خواهند برد.
جواب سوال:من به صفت یک جنرال اردو و یک فرد ازین ملت از همه اقوام افغانستان صمیمانه تقاضا می کنم که دست برادری را بهم بدهند و به یکدیگر اعتماد کنند. مانند نیاکان شان علم آزادی را بلند نگاه دارند. و از دولت افغانستان آرزومندم از شخصیت های نظامی و ملکی با تجربه در جکومت داری مشوره بگیرند تا کار جوانان تحصیل کرده با رهنمایی آنهامثمر تر واقع شود. به گفته ی نلسون ماندیلا ( زمین و زمان را نباید خرید بلکه خود را نباید فروخت)به دشمن که به شما اعتماد نمی کند اعتماد نکید.
در آخر می گویم ادارۀ ممکلکت به زیور عاقل دانا و مسلکی و وطنپرست ضرورت دارد.

(پیش از کنار رفتن دکتور نجیب الله از قدرت بعضی از اعضای بیروی سیاسی و کمیته مرکزی حزب (وطن) بخاطر بقای خودشان نظر به روابط لسانی، قومی با سران مجاهدین مذاکرات آغاز کرده بودند)
فرماندار حرب افغانستان جنرال عبدالرووف بیگی؛