…. چطور تسلیمی بن لادن به بوش پیشكش شد و چطور بربادش داد : نویسندگان- الكزاندر كوكبرن و جفری كلیر – مترجم: میرعبدالرحیم عزیز مفسر سیاسی

فرستاده  مخفی افغان حكایت میكند

در جنگ علیه ترور برایش صفر  بدهید

چطور تسلیمی بن لادن به بوش پیشكش شد و چطور بربادش داد

این مضمون قبلاٌ در سال 2006 به نشر رسیده بود. لاکن نسبت اهمیت موضوع  و حالت کنونی افغانستان ، نشر دوبارۀ آن را به خوانندگان تقدیم می نمایم.

الكزاندر كوكبرن (Alexander Cockburn) و جفری كلیر (Jeffrey Clair) مضمون دلچسپی را در یك  نشریۀ  سیاسی بنام  ضربۀ متقابل  (Counterpunch)  بتاریخ اول نوامبر ۲۰۰۴ به نشر سپردند  كه اینك ترجمۀ آنرا برای معلومات سیاسی و تاریخی هموطنان گرامی  تقدیم میداریم.

جورج بوش مردی كه قسمت عمدۀ مبارزات انتخاباتی اش را اهلیت وی در جنگ علیه ترور تشكیل میداد، میتوانست سر بن لادن  را در یك پتنوس   در روز اول كارش بدست آورد.  این  پیشكش  تا روز دوم فروری ۲۰۰۲ به اعتبار خود باقی بود. این اتهام ذریعه یك افغان امریكائی كه به حیث فرد ارتباطی بین طالبان و ادارات كلنتن و بوش ایفای وظیفه میكرد،  وارد شده است.

اسم وی “كبیر محبت” است كه ۴۸ سال ( در آن زمان) دارد و فعلاً در شهر هوستن تكزاس مصروف تجارت میباشد (آقای محبت چند سال قبل وفات نمود).  وی در ولایت جنوب شرقی پكتیا متولد شده و از قبیلۀ جاجی است.  محبت در پوهنتون ست لوئیز (St. Louis) تحصیلات خود را به پایان رسانیده و در دهۀ ۱۹۸۰ ادارۀ روابط خارجی مجاهدین را بدوش داشت.  وی همچنان تماس های وسیعی با مؤسسات مربوط به سیاست خارجی امریكا و طالبان برقرار كرده بود.  بعد از اخراج از  افغانستان، كبیرمحبت  دوباره  به امریكا برگشت و به تأسیس یك موسسۀ تجارتی صادرات  به افغانستان اقدام كرد و ضمناً تابعیت امریكا را هم بدست آورد.  به ارتباط روابطش با طالبان،  محبت در نیمۀ دوم دهۀ ۱۹۹۰وقت  و مساعی  زیادی را در قرار داد پیشنهادی لوله گاز از طریق شمال افغانستان صرف نمود.

در یك مصاحبۀ طولانی و در یك نامۀ  غیر رسمی، كبیر محبت  با تفصیل   اسنادی را كه اتهام وی را علیه  ادارۀ بوش محكم تر جلوه میدهد  به ما ارائه كرد.  این اسناد نشان میدهد كه ادارۀ بوش میتوانست بن لادن و سائر اعضای عالیرتبه وی را منحیث زندانیان خواه در امریكا و یا نزد متحدین امریكا بدست آورده و یا در مراكز شان در افغانستان بقتل برساند.  طوریكه تحقیق و كاوش در منابع اطلاعاتی نشان میدهد، قسمت اعظم فعالیت كبیر محبت مورد بحث بعضی گزارشات  خبری  به شمول  گزارش اختصاصی  شبكه تلویزیون   سی بی اس  (CBS) توسط الن پیزی 

(Alan Pizzey) در سپتامبر ۲۵ سال ۲۰۰۱ قرار گرفت. این بار اول بود كه محبت این داستان را علنی ساخت.

در اخیر ۱۹۹۹ تعزیرات اقتصادی امریكا و انزوای جهانی برای طالبان بسیار گران تمام شد و این گروه متوجه گردید كه موجودیت بن لادن و تأسیسات آموزشی وی در افغانستان “فقط  یك مسئولیت لعنتی است.”  محبت اظهار داشت كه یك دیپلمات امریكائی به  صراحت كامل به اطلاع رهبری طالبان رسانید كه اگر یك تبعۀ امریكائی  به اثر كدام اقدام القاعده صدمه ببیند، امریكا طالبان را مسئول دانسته و ملا عمر و دیگر رهبران طالبان را هدف قرار خواهد داد.

در تابستان سال ۲۰۰۰، محبت طی یك سفرش به افغانستان با مقامات عالیرتبۀ طالبان در قندهار دیدار نمود.  طالبان از محبت خواهش كردند كه ترتیب یك ملاقات را با مامورین با صلاحیت  اتحادیۀ اروپائی بگیرد تا راه تسلیمی بن لادن جویا گردد.  محبت پیشنهاد نمود كه ایشان بن لادن را به محكمۀ جنائی جهانی در هاگ  تسلیم نمایند.  متعاقباً، كبیر محبت  زمینه   دیدار را بین هیئت   طالبان   و رینر ویلند  (Reiner Weiland)   نمایندۀ اتحادیۀ اروپائی در هوتل شرتن Sheraton Hotel  در شهر فرانكفورت مهیا  ساخت.  ویلند  (Weiland) به  طالبان گفت كه   پیشنهاد  ایشان را  به   المر بروك   (Elmer Brok) مدیر روابط خارجی اتحادیۀ اروپائی ارائه خواهد كرد.  محبت گفت كه  بروك  (Brok)  بعداً سفیر امریكا را در جرمنی ازین  پیشكش طالبان آگاه ساخت.  در این مقطع، وزارت خارجۀ امریكا به محبت گفت كه امریكا میخواهد كه از خدمات وی مانند گذشته استفاده نماید.  محبت اظهار داشت كه از ماه نوامبر سال ۲۰۰۰ تا ماه سپتامبر سال ۲۰۰۱،  مبلغ   ۱۱۵۰۰۰ دالر به وی پرداخت شده بود.

در صبح روز ۱۲ اكتوبر سال ۲۰۰۰، محبت در واشنگتن بود و برای یك ملاقات به ساعت ۱۱ صبح در وزارت خارجۀ امریكا  آمادگی میگرفت.  درین وقت وزارت خارجۀ امریكا با وی تیلیفونی تماس گرفته و برایش گفت كه تلویزیون را تماشا كن و بعداً نزد ما بیا.  كشتی نظامی امریكائی كول (Cole) منفجر گردیده بود.  محبت مجلسی با آمر شعبه جنوب شرق آسیا و مامورین ادارۀ  امنیت ملی داشت.  ایشان به محبت گفتند كه امریكا “افغانستان را بیرحمانه بمباران خواهد كرد.”  محبت به ایشان جواب داد  “برای من سه هفته  وقت بدهید  و من بن لادن را به دروازۀ شما تحویل میدهم”.  امریكائیان یكماه به محبت وقت دادند.  محبت به سوی قندهار رفت و بمباران قریب الوقع افغانستان را به سمع طالبان رسانید.  طالبان به محبت گفتند كه ترتیب  یك ملاقات را با مقامات امریكائی گرفته تا حالت و چگونگی تسلیمی بن لادن را با ایشان صحبت كنیم.  كمتر ازیك هفته به انتخابات ریاست جمهوری امریكا در روز دوم نوامبر سال ۲۰۰۰ باقی مانده بود كه  محبت ترتیب  یك مجلس مستقیم را بین رهبران طالبان و یك تیم از حكومت امریكا در هوتل شرتن  (Sheraton Hotel) در فرانكفورت گرفت  .

بعد ازینكه مجلس  با  دشواری  در روز اول در فرانكفورت آغاز شد، محبت گفت كه طالبان شدت تهدید امریكا را فهمیدند و راه های طرح كردند كه چطور با بن لادن معامله گردد.  بن لادن میتوانست كه به اتحادیه اروپائی تسلیم داده شود، ذریعه طالبان كشته شود و یا اینكه برای هدف حملات راكتی در یك محل معین جا بجا گردد.  در اخیر مجلس، طالبان وعدۀ  تسلیمی بدون قید و شرط بن لادن را دادند.  بالاخره همه  موافقه كردیم كه بهترین راه این خواهد بود كه بن لادن و معاونین او را در یك محل  جمع نموده و بعداً امریكا یك یا دو راكت  رهبری شده را به آنجا بفرستد.  تا آن زمان بن لادن در بیرون شهر قندهار زندگی میكرد.  مدت كمی بعد ازمجلس فرانكورت، طالبان اسامه بن لادن را به منطقه درونته انتقال داده و او را در آنجا تحت نظارت گرفتند.

بدنبال  انتخابات سال   ۲۰۰۰  در امریكا،  محبت  به  اسلام آباد  مسافرت   نموده  و  با ویلیم  میلام  ( ( William  Milamسفیر امریكا در پاكستان و شخص تعیین شده از جانب ادارۀ  كلنتن به ارتباط تماس با طالبان در مورد سرنوشت بن لادن ملاقات نمود.  میلام به محبت گفت كه كار تمام است، لاكن بمباران واقعی بوسیله ادارۀ بوش انجام خواهد شد.

در ۲۳ نوامبر سال ۲۰۰۰، محبت از ادارۀ امنیت ملی تیلیفون گرفت و به وی گفتند كه ایشان میخواهد كه او را رسماً در لست معاشخوران امریكا منحیث شخص ارتباطی  با طالبان قرار دهند.  محبت موافقه كرد.  چند هفته بعد، یك  مامور رسمی ادارۀ جدید امنیت ملی جورج بوش از وی تقاضا نمود كه به كار خویش ادامه دهد و بعد از مدت كوتاهی نامه ای  از جانب ادارۀ بوش بوی داده شد (محبت می گوید كه یك كاپی آنرا دارد) كه در آن امریکا از طالبان نسبت كوتاهی در معامله با بن لادن معذرت خواست.  درین نامه تذكار رفته بود كه ادارۀ جدید هنوز در حال تشكل بوده  و تقاضا نمودند كه  با طالبان در ماه فروری سال ۲۰۰۱ دیدار نمایند.

اداره بوش محبت را با یك نامۀ  دلجویانه و  محبت آمیز در مورد  تعویق  طرح دوباره  فرستاد  و  سه بار از تأخیر در سال ۲۰۰۱ و آخری بعد از حادثۀ سپتامبر ۱۱ به طالبان  اظهار تاسف نمود.  هر بار از وی تقاضا كردند  كه عین تأثر را در مورد كوتاهی در انجام طرحی كه در فرانكفورت موافقه شده بود به طالبان اظهار بدارد.  این مسامحه از جانب امریكا یك  نوع مزاح و شوخی دائمی برای طالبان گشته بود.  محبت گفت كه طالبان به من پیشنهاد كردند كه اگر امریكا برای راكت های رهبری شده غرض حمله بر بن لادن كه در درونته زیر نظارت بود مواد سوخت  ندارد، ما پول آنر میپردازیم.

   

آخرین سفر محبت به افغانستان  منحیث معاشخور امریكا بتاریخ ۳ سپتامبر ۲۰۰۱ صورت گرفت.  به تاریخ ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، محبت مصروف ترجمانی برای یك تعداد از رهبران طالبان بود كه همه حمله بر مركز تجارت جهانی و پنتاگون را در تلویزیون مشاهده كردند.  چهار  روز بعد، وزارت خارجه امریكا از محبت تقاضا نمود كه ترتیب ملاقات را با طالبان بگیرد.  محبت گفت كه طالبان ذریعه طیارات سی ـ ۱۳۰   (C-130)  بسوی كویته پرواز كردند.  ایشان در آنجا با سه تقاضای هیئت امریكائی موافقت كردند.   ۱. تسلیمی فوری بن لادن؛ ۲. استرداد كلیه خارجیان در سازمان القاعده كه كشور های متبوعه شان آنها را میخواهند؛ ۳. بستن مراكز و اردوگاه های آموزشی بن لادن.  محبت گفت كه طالبان به كلیه تقاضا ها موافقه  نمودند.  مجلس كویته با كلمات محتاطانه و مبهم بوسیله پزی (Pizzey) بتاریخ ۲۵ سپتامبر با ذكر نام محبت گزارش یافت.  محبت گفت كه ادارۀ  بوش بیشتر ازین جریان  نسبت به سائر حوادث دیگر   نارام و متاثر شد كه سر انجام برنامه كشتن بن لادن هم بكلی ترك  گردید.

محبت گفت كه بتاریخ ۱۸ اكتوبر ۲۰۰۱، وی به سفارت امریكا در اسلام آباد دعوت شد.  به وی گفتند كه “برای او روشنائی در انتهای تونل وجود دارد”.  بدین معنی  كه محبت به وظیفه ای دعوت میشد كه بعداً كرزی را توظیف كردند.  محبت ازین پیشكش ابا ورزید و گفت كه وی آرزوی نقش دست نشانده و احتمالاً یك فرد ساده لوح و خوش باور را ندارد.

بعد از چند روز حكایت پزی (Pizzey) افشا گردید  و محبت  خشم ادارۀ  بوش را كه قبلاً در آنجا یك دشمنی در قیافیه خلیل زاد داشت كمائی نمود.  خلیل زاد بتاریخ ۲۲ سپتمبر به حیث فرستادۀ اختصاصی امریكا در افغانستان تعیین  گردیده بود.  بعد از ملامت كردن وی، مقامات امریكائی به وی گفتند كه بازی عوض شده است و بایست به طالبان شرط جدید را بگوید كه “یا تسلیم شوید یا اینكه خواهید مرد”.  محبت  نپذیرفت كه حامل این پیام باشد و ازین پس از لست معاش خواران امریكا پائین افتاد.

در عین ماه اكتوبر ۲۰۰۱ حینیكه محبت در مورد رهائی  هیتر مرسر

Mercer)  (Heather  موافقانه با طالبان مذاكره میكرد،  طالبان یكبار دیگر گفتند كه آنها بدون قید و شرط بن لادن را تسلیم خواهند داد.  محبت اظهار داشت كه وی این پیشنهاد طالبان را به سمع  دیوید دوناحو (David Donahue) جنرال قونسل امریكا در اسلام آباد رسانید.  به وی گفته شد كه “ترین به حركت افتاده است”.  یعنی تصمیم قبلاً در مورد حمله به افغانستان اتخاد گردیده است.  بعد از یك مدت كوتاه،  بمباران افغانستان آغازشد.

در ماه دسامبر ۲۰۰۱، محبت در پاكستان بود و با حركات استهزا آمیز جریان حمله به محل اختفای  فرضی  بن لادن را در كوه های توره بوره  متصل به  سرحدات پاكستان تعقیب میكرد.  او مقامات سفارت امریكا را در اسلام آباد گفت كه این حمله ضیاع وقت است.  رهبران طالبان به وی گفتند كه بن لادن حتی نزدیك به توره بوره هم نبود،  بلكه در منطقه وزیرستان اقامت داشت.  بن لادن با فهم اینكه امریكا امواج تیلیفون دستی او را تعقیب میكند، او  یك شخص مشابه خود  را به توره بوره فرستاد تا امریكائیان را بفریبد.

نویسندگان این مضمون اظهار میدارند  از اسنادیكه محبت در اختیار ما گذاشت و از تفصیلات كه ما از او بدست آوردیم، ما شرح داستان محبت را تائید می كنیم و خوش هستیم كه این حكایت را كه نشاندهندۀ  ناكامی غیر قابل باور ادارۀ  بوش در عدم پذیرش پیشنهاد طالبان به ارتباط از بین بردن بن لادن است علنی  سازیم.  در نتیجه این ناكامی، بیش از ۳۰۰۰ امریكائی و هزار ها افغان كشته شده اند.  محبت هم دوبار از مرگ فرار كرد.  وقتیكه القاعده از نقش او آگاه شد، در سدد كشتن وی برآمد.  در ماه فروری سال ۲۰۰۱، یك بمب در هوتل محل اقامت وی در كابل منفجر شد.  در اخیر همان سال، یك بمب دستی در اطاق هوتل محل اقامت وی در قندهار پرتاب شد اما منفجر نگردید.

محبت حكایت خود را به كمیسیون تحقیق حادثۀ سپتمبر ۱۱ و اعضای فامیل قربانیان این حادثه  بازگو نمود  (وی از روی نگرانی در آغاز گفته بود كه نمی خواست این موضوع را به كسی دیگر فاش سازد).  فامیل های قربانیان ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ طرح دعوی را علیه دولت امریكا به اساس این تصور كه اشتباهات اطلاعاتی باعث بروز  حادثه ۱۱ سپتامبر شده  بود به راه انداختند.  محبت گفت كه توضیحات وی مورد دلچسپی و علاقه فامیل قربانیان این حادثه قرار نگرفت زیرا قضاوت وی در مورد وقوع حادثه ۱۱ سپتمبر  ۲۰۰۱، بر مبنای اشتباهات اطلاعاتی قرار نداشته و ندارد،  بلكه به اساس خطای جنائی اداره بوش استوار میباشد.