داکتر زلمی خلیلزاد نماینده خاص امریکا در امور صلح افغانستان از دو هفته بدینسو بین افغانستان و پاکستان در رفت و آمد است تا بتواند دو نفر از استادان پوهنتون امریکایی ها را که در نزد طالبان اسیر اند در بدل 82 نفر از طالبان آزاد سازد. گرچه با آغاز سفر زلمی خلیلزاد بعضی از رسانه های امریکایی گزارش داده بودند که آقای خلیلزاد بههدف بحث در مورد، صلح به کابل سفر کرده است اما حالا حقایق نشان میدهد که هدف صلح نبوده بلکه رهایی دو نفر از محبوسین بخاطر کمپاین انتخاباتی دونالد ترامپ است.
گرچه تلاشهای آقای خلیلزاد در حال حاضر برای رهایی دو تن استاد پوهنتون امریکایی افغانستان ادامه دارد از جمله این 82 نفر طالبان که تقاضای رهایی شان در بدل دو زندان شده است مهم ترین آنها انس حقانی، عبدالرشید عمری، که برادر مولوی محمد نبی عمری که فعلاً از جمله حلقه تصمیم گیرنده حلقه گروه طالبان در قطر است گفته شده است.
به نقل از آگاهان این تبادله تا کنون نهایی نشده گرچه آقای صدیق صدیقی سخنگوی رئیس جمهور غنی گفته است که عدم رهایی انس حقانی خط سرخ ماست اما من با این خط سرخ باور ندارم این بار اول نیست که طالبان اسیران خود را تبادله مینماید و دولت افغانستان گاهی آگاه است خاموشی اختیار میکند و گاهی و گاهی بدون آگاهی دولت افغانستان تبادله صورت میگیرد بطور مثال…
اولین مرتبه در سال 2007 در ولایت غزنی تعدادی از اتباع کوریای جنوبی که گفته میشد تبلیغ مسیحی میکردند اسیر طالبان شدند در بدل خروج نیرو های کوریای جنوبی از افغانستان و پرداخت مبلغ بزرگ پولی به طالبان آنها آزاد شدند دولت افغانستان هیچ نقشی نداشت.
دوم در 30 جون 2009 در بدل رهایی یک نفر سرباز امریکایی بنام بریکدال از چنگ طالبان در ولایت پکتیا 5 نفر از سران طالبان از زندان گوانتا نامو آزاد شدند که حالا از جمله اشخاص تصمیم گیرنده در تیم سیاسی طالبان در قطر اند.
سوم در ماه جون 2007 یک نفر خبرنگار ایتالیاوی بنام ماستر جیوکومو در بدل رهایی لطیف الله حکیمی سخنگوی طالبان و استاد یاسر و همچنین سید اکبر آغا آزاد شدند گرچه سید اکبر آغا و یک تعداد دیگری دوباره به صفوف طالبان برنگشتند.
چهارم در 16 اکتوبر همین سال 3 نفر از انجنیران هندی در بدل 11 نفر از مقامات بلند پایه طالبان که در ولایت بغلان تبادله شدند همچنان طی 18 سال گذشته بدون اینکه حکومت افغانستان نقشی داشته باشد اتباع کانادا ، جرمنی ، فرانسه ، جاپان ، ترکیه ، هند و یک تعداد کشور های دیگر که نزد طالبان اسیر بوده اند یا در بدل پول یا در بدل تبادله اسیران طالبان آزاد شده اند.
خلیلزاد هنوز امیدوار است به رهایی دو نفر از اسیران و باور دارد که حکومت افغانستان تا آخر خط مقاومت نخواهد کرد به باور بعضی از آگاهان سیاسی امریکا شرط از سر گرفتن مذاکره با طالبان را مربوط به رهایی دو نفر از استادان پوهنتون امریکایی دانسته طالبان رهایی این دو نفر را مشروط به رهایی 82 نفر از طالبان گفته اند رئیس جمهور آقای غنی رهایی انس حقانی و دیگران را مربوط به پذیرش طرح صلح آقای غنی و مذاکره مستقیم طالبان با دولت افغانستان قلم داد کرده است طرح هفت ماده ای صلح آقای غنی در نخستین روز ها که به رسانه ها درز کرد طرح افغانی نبود به انگلیسی نوشته شده بود و فکر میشد این طرح برای خارجی ها است شاید ارگ نشینان بدانند که در قانون اساسی افغانستان لسان های ملی افغانستان کدام ها است انگلیسی از جمله لسان های ملی نیست اما خانه تلویزیون طلوع نیوز آباد که بزودی طرح آقای غنی را از انگلیسی به زبان های ملی برگرداند.
به عقیده من آنچه را که آقای خلیلزاد برای فعلاً از حکومت افغانستان در راس از آقای غنی میخواهد رهایی “کوین کینگ” (آسترالیایی) و “تیموتی ویکس” (امریکایی) که در سال ۲۰۱۶ در کابل ربوده شده اند و تا کنون نزد گروه حقانی به سر میبرند و با این امر اسرار دارند.
به باور شما که این یاداشت را میخوانید آیا تبادل زندانیها واقعاً زمینه را به تحقق صلح پایدار و با عزت که تمام مردم افغانستان طرفدار آن اند فراهم کرده میتواند یا خیر، گرچه برای شخص من این طرح ها و این گفتگو های صلح خیلی خسته کن شده است اگر دولت افغانستان طالبان یا آقای خلیلزاد و یا اشخاص و افراد دیگر روزانه صد قسم بخورند که ما حامی صلح ایم و در این راه تلاش میکنیم من نمی توانم باور کنم چون در گذشته دروغ گفته اند و حقیقت را کتمان کرده اند.
گرچه از جنگ سخت نفرت دارم اما خوبی جنگ این است که بچشم سر دیده میشود اما صلح نه دیده میشود و نه لمس کرده میشود. درست است صلح برای همه ما مانند آب حیات است صلح یک ضرورت اسلامی و انسانی است اما با این رفت و آمد ها با این طرح های غیر عملی هرگز ما صاحب صلح نمی شویم شما میدانید و بار بار دیده و تجربه کرده اید.
1.طالبان و امریکا برای دستیابی بهتوافق صلح، ۹ بار در قطر با هم گفتگو نکردند که کردند اما نتیجه چی شد هیچ.
2. علمای دینی نشست های درکشور اندونیزیا ، عربستان سعودی ، پاکستان و چندین مرتبه در کابل برگزار نکردند که کردند جنگ را از نگاه دین مبین اسلام مردود دانستند فتوا صادر کردند نتیجه چه شد هیچ.
3.جرگه مشورتی بخاطر صلح برگزار نشد قطعنامه ای صادر نگردید و از طرف های متاخصم تقاضای مذاکره و مصالحه نشد که شد اما نتیجه چه شد هیچ.
4. حالا طرح 7 ماده ای آقای رئیس جمهور در مورد صلح مورد بحث است طرح که نه اجماع داخلی را با خود دارد و نه اجماع منطقوی و نه اجماع فرا منطقوی نتیجه چه میشود هیچ .
نتیجه و راه حل :
در قدم اول باید جنگ در افغانستان تعریف شود به باور من این جنگ افغانی است منطقوی است و فرا منطقوی از سوی دیگر این جنگ جنگ نیابتی است و جنگ رقابتی این جنگ پهلو های اقتصادی و مافیایی را نیز بخود همراه دارد که با این طرح های صلح در روی کاغذ نمیشود همه را مهار کرد.
در قدم دوم روسیه، ایران، هند، چین و یک تعداد از کشور های دیگر به این باور اند که امریکا برای رفع نیازمندی های خود که رسیدن به صلح با طالبان و در نتیجه خروج نیروهایشان از افغانستان و کاستن از هزینه های هنگفت حضور نظامی در افغانستان است، عملا در تلاش است تا بر سر افغانستان با پاکستان معامله کند و از سیاست چند سال گذشته اش که هند را شریک اول منطقه ای خود قرار داده بود عدول نماید.
در قدم سوم آیا صلح که محور آن پاکستان باشد مورد پذیرش هند قرار میگیرد هرگز نی، آیا صلح که محور آن ایران باشد مورد پذیرش امریکا قرار میگیرد هرگز نی آیا صلح که محور آن امریکا باشد مورد پذیرش ایران روسیه و چین قرار میگیرد هرگز نی، همین کشور ها صلح که از اول تا آخر در محور و صلاحیت امریکا باشد آنرا به منافع دراز مدت خود نمیداند و در راه برهم زدن آن آنچه که در توان دارند تلاش مینمایند.
باور داشته باشید ما تا زمانیکه به یک اجماع داخلی منطقوی و فرا منطقوی در مورد صلح و ختم جنگ در افغانستان نرسیم صلح یک رویای خیالی بیش نخواهد بود. رسیدن به اجماع داخلی در قدم اول باید زمامداران ما در بین خود آشتی کنند در قدم دوم با مردم افغانستان آشتی کنند رهبران ما از دامن زدن به تعصبات قومی و زبانی دست بردارند سیاست هم پذیری را پیشه نموده از تضاد های منطقوی و فرا منطقوی که بین کشور ها وجود دارد دوری نمایند. منافع ملی را بر منافع شخصی مقدم بدانند ایجاد حمایت ملی در هر پروسه ای بشمول صلح کار ساز است خود کامه گی و یکه تازی جز سر افگنده گی و بی نتیجه گی چیز دیگری را به بار نمی آورد.