در این تردیدی نیست که جهان آفرینش بس مرموز و پر اسرار است که بشر هنوز نتوانسته به دست کمی از این اسرار پیچ در پیچ آگاهی پیدا کند. یکی از دلایل غامض بودن هستی و انسان و آفرینش بوده که عرفای بزرگ پای عقل را برای رسیدن به درک نهایی هستی و انسان چوبین خوانده است. چنانکه مولانا بزرگ بلخی در این باره به تفصیل سخن رانده است و این سخن عرفا در واقع انکار عقل نیست؛ بلکه اشاره به ناتوانی عقل است که شناخت هایش کامل و تمام نه؛ بل ناقص و حنا زیان بار است. آنچه تا کنون بشر کشف و اختراع کرده است، هرچند گرهی از دشواری های بشری را گشوده و اما در برابر آن دشواری های افزون تری برای بشریت برجا مانده اند.
به گونه مثال انشتاین قدرت نورافشانی و انفجار انرژی را کشف کرد و ممکن او بیشتر روی استفاده های مثبت آن در کره های آنومی فکر کرده بود و اما دیدیم زمانی که از افگندن بمب هسته ای در ناکازاکی و یوریشیمای مامان در جنگ دوم جهانی خبر شد، از وحشت تکان خورد. یکی از دلایل قرآن از ذکر این آیت که ” در مورد خلقت آسمان ها و نفس ها تفکر کنید
این باشد که رابطه ء آفاق و تنفس رابطه ء زنجیره ای است و هر کشف و اختراع بشر جنبهء آفاقی و انفسی دارد و به هر دو جهت آن باید توجه شود و توجهء یک جانبه زیان بار است. یکی از علت هایی که علم انسان امروز به قول مولانا روم که چون ماری بر سر انسان ها شده و از ناخن زدن بر دل ها در راستای نجات بشری بدور مانده، دلیلش استفاده یک جانبه و سود جویانه نیرو های شیطانی است که امروز زنده گی بشری را به وحشت کشانده و و هر روز فاجعه به گونه های رنگارنگ ذهن اش را برای بلعیدن انسان ها بازتر و نگرانی های او را افزون تر میکند. راز این همه بدبختی های انسان امروز در استفاده ناقص و یک جانبه علم و فناوری است که بجای رهایی بشر برعکس باو را به گونه های مختلف تهدید می کند. از همین رو است که گفته بالا شاه کلید برایش درک سالم علوم و فناوری است تا انسان با کشف و شناخت یک پدیده از راز های پشت پرده آن بی خبر نباشد. رویکرد یک جانبه و منفعت گرایانه از قوانین علمی است که کارل پوپر تمامی قوانین علمی را مشکوک و شکننده خوانده است و مثبت بودن ابدی آن را نفس می کند. عنوان بالا وجدان خفته انسان های بی وجدان و ستمگر را تنبیه می کند تا متوجه شوند که در پشت هر رازی در آفرینش چه کشف علمی باشد و چه درک ویروس ها و سایر ناشناخته ها راز های دیگری نهفته است که پس از پیشامد حادثه ای ناشی از شناخت انسان چهرهء دیگر آن آشکار می شود. چنانکه امروز می بینیم که چگونه ویروس گوید ۱۹ تمامی ارزش های بشری به شمول انسان را مورد حمله قرار داده است.
این سخن علمی و در ضمن با باری از مفاهیم فلسفی زمانی در افکار آدمی بیشتر ناخن می زند که هستی، انسان،جامعه و تاریخ را به گونه درهم تنیده مورد مطالعه قرار داد و بر پیشرفت ها و دستاورد های علمی و صنعتی انسان در بخش های گوناگون تمرکز نمود و رخ داد های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و نظامی را در متن آنها مورد مطالعه قرار داد و اندکی از درهم تنیده گی آنان پرده برداشت. به گونه ء مثال حملهء ویروس کرونا و خطر ناشی از آن به مایهء یک پیشامد جدید ویروسی می بینیم که چگونه بشریت و حنا تمدن بشری را مورد حمله قرار داده است و در عرصه های گوناگون اقتصادی و تجارتی و فکری و فرهنگی تاثیر جدی برجا نهاده و هر روز دامنهء نفوذ آن گسترده تر و ژرفتر می شود. می بینیم که کرونا نه تنها مراکز فکری و فرهنگی و بنیاد های اخلاقی را مورد حمله قرار داده، بلکه بنیاد های اقتصادی را نیز از جا جنبانده و بازار سهام را دچار تنش کرده و بر خرید و فروش نفت تاثیر جدی نهاده و رقابت های نفتی میان کشور ها از یک سو ایران و روسیه و از سوئی هم آمریکا و عربستان را وارد مرحلهء تازه از کرده است و هر روز این رقابت ها تنگتر شده و رنده گی انسان ها را از آن سوی مرزها تا این سوی مرزها به چالش کشیده است و همه عرصه ها تاثیر جدی گذاشته است و اثرات آن در بخش نظامی بر جنگ های نیابتی اثرات وحشتناک تری را در قبال دارد. کساد شدن بازار تجارت و سهام و کاهش صادرات و داد و ستد تجارتی و وضع تعزیرات بر رفت و آمد ها و آسیب رسی بر توریسم و سایر محدودیت ها سبب کاهش درآمد ها شده و این کاهش بر هزینه های جنگ های نیابتی و لشکر کشی های آمریکا و روسیه و ناتو تاثیر حتمی و جدی بر جای می گذارد. این سبب عقب نشینی آنان از جبهه های جنگ نام نهاد مبارزه با تروریزم می شود و از سوئی هم پول های مرموزی که برای تروریستان از مراجع مختلف داده می شود و آن را نیز کاهش می دهد. این کاهش هزینه ها حتمی بر جنگ های کنونی که تکمیل کننده گان آن کشور های غربی به شمول حامیان تروریسم منطقه ای مثل پاکستان و ایران است نیز اثر جدی می گذارد که این نشان دهندهء این است که ویروس کرونا حوادث غیر مترقبه ای را در پیش دارد که کارتل های بزرگ اقتصادی و مافیا های کلان سیاسی و اقتصادی و تجارتی را سخت ضربه می زند و این برای آسمانی سنگ گرانی بر فرق مستکبران شده است و خواهد شد.
هر آنچه در هستی موجود است یا به شکل پدیده و یا به شکل پدیدار موجود اند که در قرآن از آنها به عنوان غیب و شهود یادآوری شده است و همه از آیات قطعی الهی به شمار می روند و هر کدام تجلی خداوند در هستی است و گواه ء آشکار بر آفرینش او در هستی و انسان و جامعه و تاریخ است. با این تعبیر آیت معنای قدسیت را نداشته و در میان این آیات نشانه هایی اند که مقدس اند و اما کم ترین نشانه هایی وجود دارد که بارقدسیت را به دوش می کشند. سخن از آیت سخن از یک برگ و شاخ و میوه و کوه و دره و بادیه و کویر و دادی و دشت و شهر زیبا و دل انگیز و ترور و وحشت طالبانی ک کشتار ها و بیرحمی ها و وحی و انسان و حیوان و بالاخره آنچه در هستی چه به شکل پدیده و چه به شکل پدیدار موجود است، همه آیات و نشانه های الهی اند. نباید از یاد باد که تنها آیات الهی در قرآن است که قدرت ملکوتی آن ثابت است و به مثابه ء آیه های شفاهی به پیامبر القا می شود و پیامبر آن را به گونه نوشته انتقال می دهد که این روند مقام و منزلت وحی را در درجه های متفاوت ارائه می دارد و قدرت خاص پیامبر و نقش برجا ماندنی او را نیز آشکار می سازد و نشان می دهد که پیامبر به قول سروش بلندگوی محض نه، بل نقش فعال و تاثیر بردار را نیز داشت. زمانی که خداوند میگوید یتفکر فی الافاق و الانفس” ای کسانی که اهل تدبر و تفکر و تعقل هستید، در مورد تمامی پدیده ها در گستره ء آفاق و انفس بیندیشید تا به شناخت درست پدیده ها پی ببرید. درست به معنای کامل و تمام حاصل کردن از پدیده ها است تا آنکه مبادا شناخت بیمار گونه ء ما از پدیده ها منجر به فاجعه ء بشری یا طبیعی و محیطی نشود. چنانکه کوتاه اندیشی در مورد کشف اتومی فاجعه ء بشری و محیطی را در جاپان بوجود آورد. شناخت ناجور در تمامی عرصه ها فاجعه آور است. چنان که شناخت ناجور ما از ملیت ها و اقوام گوناگون به فاجعه ء راسیزم و تبعیض نژادی و برتری های قومی و زبانی می انجامد. این در حالی است که تفاوت اقوام و رنگ و نژاد بخاطر شناخت بهتر و آگاهی از فرهنگ ها و عناصر فرهنگی گوناگون اقوام و ملت ها است تا در روشنی گفت وگو های تمدن ها و فرهنگ ها از تجارب فرهنگی یکدیگر آگاهی حاصل کرد و با کشف ارزش های میان فرهنگی به نقاط مشترک عناصر فرهنگ بشری پی برد و بستر همزیستی های مسالمت آمیز و فرهنگتحمل پذیری را بیشتر غنا بخشید. این نگاه ء سالم است که بر نگرش جنگ تمدن ها و منازعهء فرهنگ ها از نظر هانتینگتون که دلالت به برتری تمدن مسیحیت دارد، سخن میگوید و فرهنگ های دیگر را نفس کرده و نابود شدنی تلقی میکند. در این میان کرونا هم آیتی از آیات الهی است که به قولی دارای هفت بطن و هفت معنا در ظاهر و باطن است؛ یکی فاجعه و دیگری هم ضد آن یعنی تنبیه جهانخواران وجباران و ستمگران است تا دریابند که نباید به اسلحه های ثقیل و سبک فریفته شد؛ زیرا که در هستی چیز های کوچکی مانند ویروس کرونا اند که قدرتی بالاتر از پیشرفته ترین اسلحه ء امروزی دارد و هم این بشریت را تنبیه می کند تا بجای رقابت های منفی و کشتار بیگناهان و آتش افرادی برای زنده گی مسالمت آمیز کار کرد و در امور کشورهای دیگر مداخله نکنند و حق خودارادیت ملت ها و ملکیت آنان را به رسمیت بشناسند و برای نجات بشریت و پیشگیری از فاجعه هایی مانند ویروس کرونا متحدانه عمل کنند.
جهان حوادث گوناگون طبیعی و تاریخی و بشری را اعم از سیلاب ها، توفان ها، آتش فشان ها، زمین لرزه ها، جنگ های وحشت ناک، امراض خطرناک مانند طاعون و وبا را پشت سر نهاده است. به گواهی تاریخ حوادث پیشامده بویژه در در بخش تاریخی و بشری بیشتر ناشی از ستم و استبداد زمامروایان در جهان بوده است. چنانکه حضرت علی می گوید ” الملک یبقا مع الکفر و ولا یبقا مع الظلم” ( ملک با کفر دوام پیدا می کند و اما با ظلم نه). زمانی که ستمگری و بیداد جوامع بشری را بیچاره کرده است و آنگاه بوده که بلا های آسمانی و زمینی دامنگیر انسان شده است. حوادثی چون توفان نوح، لشکرکشی ابرهه به مکه، غرق شدن فرعون در رود نیل از حوادث تکان دهنده ای در جهان اند که حکایت از اعتراض انسان مظوم برضد بیداد دارد و نه تنها این، بل رخداد های بزرگ جهان مانند لشکر کشی های بزرگ از اسکندر تا چنگیز، تیمور لنگ، انگلیس، شوروی پیشین و امروز هم امریکا همه ریشه در نبرد داد برضد بیداد دارد و هرچند در پشت حوادث یادشده علل و عوامل گوناگون اقتصادی، سیاسی و جیوپولیتک و جیو ستراتیژیک وجود دارد و اما در آخرین تحلیل از رویارویی مظلومان با ستمگران سخن می گوید. این رویارویی ها دست به دست هم داده و دستان حوادث بزرگ طبیعی و تاریخی و به صحنه کشیده است که امروز در نماد فاجعۀ ویروس کرونا سر بیرون کرده است. یاهو