به باور من نسبت به کشور های دیگر تعداد زیادی از روشنفکران و تحصیل یافته گان افغانستان مرتجیع تر، عقبگرا تر و ابن الوقت تر اند. عده ای روشنفکران ما تا چند قبل علیه طالبان صدا بلند میکردند که طالبان جنایتکار آدم کش بی رحم، خون آشام و ظالم اند اما حالا که هنوز نتیجه مذاکرات بین الافغانی معلوم نیست و تا هنوز معلوم نیست که طالبان به می رسند یا خیر، یک عده از روشنفکران فرصت طلب به تازه گی ریش نگهداشته اند و در رسانه ها گلو پاره میکنند آن قدر امارت اسلامی میگویند که انسان فکر میکند اینها از روز اول از پدر و پدر کلان چوچه طالب بوده است.
عده ای در این روز ها بر علاوه ماندن ریش قیمت دستار یا به عباره دیگر لنگی را یک لحظه از سر خود دور نمیکنند. به باور من این آدمک ها فرزندان حوادث بوده و همیشه در کمین تحولات نشسته اند تا فرصتی پیدا شود خود را به پا بوسی جناح قدرتمند برسانند. این آدم ها به روش های مختلف متوسل می شوند تا جناح قدرت را راضی نگهدارند، فکر میکنند مردم گفته های گذشته و موقف گیری های قبلی شانرا فراموش کرده اند.
به هر رنگی که خواهی جامه میپوش
من از طرز خرامت میشناسم
به عقیده من آدم های فرصت طلب باطناً به هیچ یک از اصول و مبانی اخلاقی و اجتماعی و تربیتی وابستگی و دلبستگی ندارند اما در ظاهر امر معتقد به یک سری اصول ایدیولوژیک به نظر میرسند اما زود فراموش می کنند که دیروز چه می گفتند امروز چه می گویند و فردا چه خواهند کرد چون یگانه هدف آنها در زندگی منافع شخصی است. اینها با رنگ های مختلف ظاهر می شوند گاهی گرگ اند و گاهی گوسفند با گرگ گرگ اند با چوپان چوپان گرچه من قبلاً به این باور بودم که طالبان سه نفر سخنگو دارند ذبیح الله مجاهد ، قاری یوسف احمدی و سهیل شاهین، در قطر اما حالا در داخل افغانستان گروه طالبان از بین یک تعداد روشنفکران مرتجیع و ابن الوقت سرباز گیری نموده ده ها سخنگوی پیدا نموده اند. هر کس که در اندیشه و باور های خود استقامت ندارد از بودنش نه نبودنش بهتر است.
خدا گر پرده بردارد ز روي کار آدمــــــها
چه شاديها خورد بر هم چه چه بازيها شود رسوا