با دریغ باید گفت که بسیاری از فارسیزبانان، بنا بر دلایل مختلف از تاریخ پرآشوب آسیایمیانه و از جمله از زمانه و کارنامهی همزبانان خود (تاجیکان) در ماوراءالنهر (فرارود)، بهویژه در قرن بـیستم چندان آگاهی ندارند، از جمله اینکه بر زبان فارسی در فرارود بهویژه در این صد سال پسین چه رفته است. آنها کمتر میدانند که بلشویکها خط فارسی را در تاجیکستان، در سال ۱۹۲۹ میلادی به لاتین و در سال ۱۹۴۰ میلادی به سیریلیک تبدیل کردند. نیت مسکو از این امر، در گام نخست، گسست از سنتهای باستانی و فرهنگ کهن و پربار بود و در گام دوم منزوی کردن فارسیزبانان آسیایمیانه از حوزهی بزرگ فارسیزبانان که شامل افغانستان و ایران میشد.
بدین ترتیب اتحاد شوروی طی مدتی کوتاه دو بار خط زبانِ فارسی را در تاجیکستان عوض کرد. از این رو هرکسی که سالها درس خوانده بود، اما خط لاتین نمیدانست، بیسواد شمرده میشد و بعداً که خط لاتین جای خود را به سیریلیک داد، آنهایی که خط لاتین میدانستند ولی خط روسی نه، بیسواد شمرده میشدند.
تغییر خط فارسی به سیریلیک بر اساس سیاست برتریجویی زبان روسی پیاده شد و راه را برای ورود بیرویهی واژههای روسی و مداخلهی مسکو در تغییر ساختار زبان گشود و زبان را به زبان ترجمه تبدیل کرد.
گذشت زمان نشان داد که گذار از خط فارسی به لاتین (۱۹۲۹–۱۹۴۰) و از لاتین به سیریلیک (۱۹۴۰) و جلوگیری از ترویج زبانِ فارسی با خط فارسی، زمینهی گسست تاجیکهای فرارود را از میراث ادب فارسی، و از تاریخ و فرهنگ غنامند آن فراهم ساخت و آنها با محروم ماندن از خواندن کتابهای فارسی به خط فارسی، از فارسیزبانان برون از مرزهای تاجیکستان بیگانه شدند. کوتاه اینکه پیامدهای تغییر خط در تاجیکستان برای میراث ادبی هزار سالهی ادبیات فارسی بسیار سنگین بود.
در اینجا بهطور نمونه شعر سعدی شیرازی را با حروف فارسی و سیریلیک تاجیکی میآورم که مثالی از تحمیل این جداسازی زبان واحد فارسی را ببینیم.
خط فارسی
بنیآدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
سعدی
خط سیریلیک تاجیکی
Баниодам аъзои як пайкаранд
ки дар офариниш зи як гавҳаранд
Чу узве ба дард оварад рӯзгор
дигар узвҳоро намонад қарор
Cадй
در پی اعلام گلاسنوست (شفافیت) و پروسترویکا (بازسازی) از طرف رهبری وقت اتحاد شوروی سابق، در نیمهی دههی هشتاد سدهی بیستم، جنبش نیرومندی در راه برقراری زبانِ فارسیتاجیکی به عنوان زبانِ رسمی دولتی در تاجیکستان آغاز شد.
از آغاز سال ۱۹۸۷میلادی، اندیشهی به رسمیت شناختن زبانِ فارسی تاجیکی به عنوان زبان دولتی با مقالههای شماری از روشنفکران تاجیک، پیگیری شد. البته مخالفان جنبش به رسمیت شناخته شدن زبانِ فارسیتاجیکی به عنوان زبانِ دولتی تاجیکستان در میان تاجیکان و روسیزبانان نیز کم نبود. بحث موافقان و مخالفان به رسمیت شناخته شدن زبانِ فارسی به عنوان زبانِ دولتی تاجیکستان به مطبوعات روسی در مسکو نیز کشانده شد.
در این میان، پژوهشگاه زبان و ادبیات رودکی کنفرانسی در همین رابطه در نوامبر ۱۹۸۸میلادی در شهر دوشنبه برگزار کرد که در آن شمار قابل ملاحظهی از روشنفکران تاجیک شرکت داشتند. در این کنفرانس مهمترین مسایل مربوط به وضعیت زبانِ فارسیتاجیکی در جمهوری مطرح شد. همچنین در این کنفرانس پیشنهاد گردید که مادهی ویژهای در قانون اساسی جمهوری تاجیکستان، دلیل بر به رسمیت شناخته شدن زبانِ فارسی به عنوان زبانِ دولتی تاجیکستان اضافه شود.
در پی این کنفرانس مسئلهی زبان، مهمترین مسئلهی روز شد و بحثهای داغ در مطبوعات روسیزبان و تاجیکیزبان صورت گرفت. چهرههای سرشناس جامعهی روشنفکری در این بحثها فعالانه شرکت کردند. مطبوعات تاجیکیزبان عمدتاً موافق دولتی شدن زبان تاجیکی و مطبوعات روسیزبان مخالف آن بودند. اندکی بعد روسیزبانان تاجیکستان و رهبری مسکو اصرار کردند که هردو زبان (روسی و تاجیکی) به عنوان زبانهای رسمی و دولتی پذیرفته شود. میان طرفداران تکزبانی و دوزبانی مبارزهای سخت در گرفت. پذیرفتن دوزبانی به معنای ادامهی وضع جاری بود که مجال رهایی زبانِ فارسی را از فشار زبانِ روسی نمیداد. تاجیکان در حمایت از تکزبانی هزارها نامه به روزنامهها، رادیو و تلویزیون، پژوهشگاه زبان و ادبیات رودکی و شورای عالی تاجیکستان فرستادند.
در ماه فوریهی ١٩٨٩ شماری از هواخواهان رسمیشدن زبان تاجیکی راهپیمایی به راه انداختند و تقاضا داشتند که زبان تاجیکی رسمی شود. شورای عالی تاجیکستان در آوریل سال ۱۹۸۹میلادی، کمیسیونی را برای بررسی وضعیت زبانِ ملی تشکیل داد. این کمیسیون در پی نشستهای متعدد پیشنویس قانونزبان را تدوین کرد و برای بررسی به شورای عالی (پارلمان) تاجیکستان ارائه داد. پارلمان تاجیکستان در جلسهی ۲۲ ژوئیهی ۱۹۸۹میلادی قانونزبان را به تصویب رساند که در مادهی اول آن چنین آمده بود: «زبان دولتی جمهوری تاجیکستان، زبانِ تاجیکی (فارسی) میباشد.» در این ماده زبانِ فارسی معادل زبانِ تاجیکی در پرانتز آمده است. همچنین پارلمان تاجیکستان، زبانِ روسی را به عنوان وسیلهی معاشرت بین ملتها پذیرفت. شورای عالی تاجیکستان روز ۲۲ ژوئیه را روز جشنزبان اعلام کرد که بعداً روز زبان به ۵ اکتبر تغییر یافت. از این روز یعنی ۵ اکتبر همه ساله تجلیل به عمل میآید. در پنجم اکتبر سال ٢٠٠٩ پارلمان تاجیکستان «قانون نوِ زبان دولتی» را تصویب کرد. بدین جهت روز زبان دولتی از ٢٢ ژوئیه به پنجم اکتبر منتقل شد.
مجلس ملی تاجیکستان مقرراتی را تصویب کرده است که طبق آن دانستن زبان فارسی تاجیکی برای همهی کارمندان دولتی حتمی است و کارگزاری رسمی باید به زبان دولتی صورت بگیرد.
تا زمان استقلال جمهوری تاجیکستان، فضا برای زبان فارسی بسیار تنگ شده بود و زبان فارسی در چهار دیوار خانه و روستاها محصور شده بود. مطبوعات، کتاب، ادبیات و … بیشتر به زبان روسی چاپ میشد. همهی نشستها به روسی برگزار میشد. دولتمداران تاجیک نمیتوانستند در یک جلسهی رسمی به زبانِ مادری صحبت کنند. اما امروزه به فارسی صحبت میشود. در زمان شوروی مدرسههای روسی بسیار زیاد بود و در کلاسهای روسی بچههای تاجیک هم حضور داشتند، اما امروز اکثریت شاگردان کلاسهای روسی خود تاجیکها هستند. در زمان شوروی دانشجو تاجیک، استاد تاجیک اما کتاب و درس به زبان روسی بود و همچنین علوم و تخصصهای عالی همه به زبانِ روسی بود، ولی حالا بخشهایی از آن به زبانِ فارسی ارایه میشود. دولتمردان تاجیکستان تشویش و نگرانی داشتند که پذیرش قانونزبان موجب ترک مردم روسیزبان، بهویژه متخصصان از تاجیکستان شود و بدین ترتیب پایگاه اصلی حزب و حیات اقتصادی کشور ضربه ببیند.
بهرغم اینکه حس عمومی مردم این بود که زبانِ روسی جایگاه زبانِ فارسیتاجیکی را در جامعه اشغال و آن را منزوی کرده است، اما فکر حاکم طی دهها سال در میان بخشی از دولتمردان و حتی روشنفکران تاجیک اینگونه شکل گرفته بود که پشتیبانی از مقام دولتی برای زبان تاجیکی و احیای خط نیاکان در تاجیکستان، به معنای مخالفت با مسکو و باز کردن راه برای ملیتگرایی توجیه میشد.
تلاش در راه کسب مقام دولتی برای زبان فارسیتاجیکی در واپسین تحلیل، حرکت مهمی بود در جهت بیداری آگاهی ملی و رشد شعور سیاسی تـاجیکان. قانونزبان و مسئلهی خط و یکی دو مسئلهی دیگر چون نمادهای تحکیم وحدت مردم تاجیکستان به نمایش درآمدند.
موضوع خط سیریلیک یکی از مهمترین دشواریهای زبان در تاجیکستان است. چنانچه در بالا گفته شد، سیاست تعویض خط فارسی به لاتین و بعد به سیریلیک به اقـتضای سیاستهای دولت شوروی پیاده شد. براساس قانونزبان در سال ۱۹۸۹میلادی تصمیم گرفته شد که الفبای نیاکان (خط فارسی) دوباره برگردانیده شود و سال ۱۹۹۵میلادی قرار بود سالی باشد که خط فارسی به طور کامل در تاجیکستان مورد استفاده قرار بگیرد، ولی میدانیم که نشد. وقوع جنگ داخلی تاجیکستان (۱۹۹۲- ۱۹۹۷) در اجرایی نشدن مفاد قانونزبان تأثیرگذار بوده است. ناکافی بودن منابع مالی، بیتوجهی مسئولان نهادهای دولتی و مدنی به زبان و ادبیات فارسی را نیز عامل کُندی اجرای قانون باید دانست.
عدم تعویض خط، رابطهی تاجیکان فرارود را با جهان فارسیزبانان و برعکس آن، بسیار محدود ساخته است. ندانستن خط فارسی باعث شده است که اکنون شمار اندکی از مردم تاجیکستان از غنای آثار ادبی گذشته برخوردار شوند. اکثریت تـاجیکان فرارود نمیتوانند نشریات امروز فارسی را به خط فارسی بخوانند و فارسیزبانان جهان نیز نمیتوانند نشریاتی را که در تاجیکستان به خط سیریلیک منتشر میشود، بخوانند.
خط سیریلیک تنها در بین فارسیزبانان تاجیکستان رایج است. مشکل خط باعث تضعیف رابطهی تـاجیکان با دنیای فارسیزبانان میشود. این رابطهی ضعیف تاجیکها با سایر فارسیزبانان به ضرر زبان و ادبیات آنها در فرارود تمام شده است. جای شگفتی است که مردم در تاجیکستان در حالی که به زبانِ فارسی سخن میگویند، نمیتوانند با خط زبانِ فارسی، بخوانند و بنویسند.
اما تاجیکها موفق شدند نه تنها زبان ملی خود را رسمی کنند، بلکه توانستند نام اصیل و تاریخی آن (فارسی) را هم برقرار و در قانون زبان ثبت کنند. زبان رسمی، از آن به بعد «تاجیکی (فارسی)» نام داشت. حقیقت تاریخی، هرچند نه تمام و کمال، برقرار شد و گذشته از این، برای گذار از خط سیریلیک به فارسی مهلت مقرر شد.
اما با گذشت سه دهه تاجیکستان نتوانست به دبیرهی فارسی برگردد و افزون بر این، واژهی «فارسی» از توصیف نام زبان دولتی حذف شد. در نتیجه، نیاز و توقع مردم تاجیک که سال ١٩٨٩ به خیابانها ریخته بودند، برآورده نشد؛ هرچند اشتیاق مردم به خط فارسی فروکش نکرده و مسئلهی بازگشت به دبیرهی فارسی امروز هم از مسائل داغ روز در محافل روشنفکران و دانشوران و سیاستمداران است.
در پایان با اغتنام از فرصت و تکیه بر تجربهی جمهوری تاجیکستان، چه زیبا، نغز و پرمعنا است که همهی فارسیزبانان جهان روزی را به عنوان روز بزرگداشت یا روز جشن زبانِ فارسی برگزیده و آن را برگزار کنند.
* نجم کاویانی پژوهشگر پیشین در پژوهشکدهی بینالمللی تاریخ اجتماعی آمستردام است.
امکان ثبت دیدگاه وجود ندارد.