· در مطلب «یونانیان و افغانستان»، با هم مرور کردیم که سکندر مقدونی تا سرزمین باختر و باکتریا که همان بلخ امروز در شمال افغانستان باشد، پیش رفت. پس از درگذشت سکندر، تمدنی در باختر شکل گرفت که تلفیقی از تمدن منطقهای و یونانی اما هنر و فرهنگ بومی بر هنر و فرهنگ یونانی غالب بود. در حقیقت تمدن آریایی، تمدن اروپایی را در خود جذب و هضم کرد که پس از گذر ۲۰۰۰ هزار سال اکنون اهمیت و عظمت آن در جهان آشکار و هویدا شده است. گنجینه باختر که آن را باید تمدن طلایی نامید، حاصل دو تمدن اروپایی و آسیایی است که از اسرار دوهزار ساله پرده برداشت.
کشف و نگهداری گنجینه باختر نیز برای خود داستانی دارد که میشود از آن فیلمنامه درست کرد. در کتابهای علمی- تخیلی و فیلمهای ماجراجویانه، درباره گنجها و جستجو برای پیدا کردن آن، زیاد خوانده، دیده و شنیدهایم اما کشف گنجینه باختر، نه یک تخیل و نه یک فیلم بود بلکه واقعیتی بود که جهان را در حیرت فروبرد. این داستان به زمانی در سال ۱۹۷۷میلادی برمیگردد که «ویکتورسریانیدی» سرپرست گروه باستانشناسان روسی کاوشهای خود را در منطقه باستانی «طلا تپه» در نزدیکی شهر «شبرغان» مرکز ولایت جوزجان در شمال افغانستان شروع کرد.
داستان آن طولانی است اما نتیجه کار آنان، کشف ۲۱ هزار و ۶۱۸ قطعه طلا شامل سکه، دستبند، تاج، گردنبند، کمربند، شمشیر، خنجر، جام، الهه، مجسمه و دیگر زیورآلات و ابزارآلات طلایی بود.
این آرایهها و قطعات طلا از عصر طلایی کوشانیان و اشکانیان یا بهعبارتدیگر تمدن یونانی- باختری است که از پنج مقبره شهزادگان زن و یک مقبره شهزاده مرد به دست آمد. یک گور دیگر نیز پس از خرابی اوضاع در افغانستان، به تاراج رفت. با وجود تشابهات و دریافت تأثیرات متقابل مدنیتهای هخامنشی، یونانی، بینالنهرین، هند و چین بر تمدن آریانای کبیر، میتوان شاهد خصوصیات محلی و مختص به ابتکارات بومی در معماری، صنایع دستی و همچنان اشیای مورد استفاده روزمره بود که نظیر آن در هیچ یک از مدنیتهای نام برده مشاهده نشده است.
به هر حال، چند ماهی از کشف گنجینه باختر نگذشته بود و کاوشها هنوز ادامه داشت که با کودتای ۷ ثور سال ۱۳۵۷ خورشیدی، جنگ در افغانستان شروع شد. این تغییر و تحول باعث گردید که ادامه کاوشهای باستانشناسی در طلا تپه متوقف شود و موضوع کشف بزرگترین گنجینه جهان که اکنون به کابل منتقل شده بود نیز مکتوم بماند.
در سال ۱۳۶۸خورشید به ابتکار دولت وقت افغانستان و بر اثر سعی و تلاش داکتر نجیبالله، این گنجینه به خاطر ملاحظات امنیتی به خزانه بانک مرکزی در ارگ ریاستجمهوری انتقال یافت و برای حفاظت از آن، از پیشرفتهترین فناوری و تکنولوژی جهان استفاده شد.
کاری که داکتر نجیبالله برای حفاظت گنجینه باختر انجام داد، به طلسمی شبیه بود که هفت کلید داشت و پس از سقوط دولت او، هیچیک از احزاب درگیر در کابل و متعاقب آن طالبان نتوانستند این طلسم را باز کنند و یا بشکنند. در روزهایی که کابل در آتش خشم گروههای درگیر میسوخت، گنجینه باختر به خواب عمیقی فرورفته بود که هرازگاهی انفجار بمب و راکت، آرامش این گنج را به هم میزد اما آسیبی به آن نمیرساند. وقتی طالبان بر کابل و ارگ ریاستجمهوری مسلط شدند، بارها به پشت درهای بسته و فولادین محل اخفای گنجینه باختر حضور یافتند و حتی انفجاراتی برای شکستن دروازه آهنین آن انجام دادند اما موفق به کشف آن نشدند. سرانجام حاکمیت طالبان هم سقوط کرد و ورق در افغانستان به نفع این گنجینه برگشت.
در سال ۱۳۸۲خورشیدی راز این گنجینهها هنگام دیدار حامد کرزی رئیسجمهور وقت افغانستان از خزائن ارگ ریاست جمهور آشکار شد، رازی که توانسته بود بخشی از تاریخ مستند این سرزمین را نجات دهد و به عنوان نمادی از تمدن و فرهنگ کهن به جهانیان نشان داده شود. پس از آن که از اشیای موجود در گنجینه باختر صورتبرداری انجام شد، بخشی از آن، در یک مأموریت سرّی که به خاطر جلوگیری از دستبرد رهزنان، محرمانه صورت گرفت، به فرانسه منتقل گردید. ماجرای انتقال این اشیا نیز از این قرار بود که در سال ۲۰۰۵میلادی رئیسجمهور وقت فرانسه از دولت افغانستان خواست تا آثار تاریخی این کشور برای آشنایی بیشتر مردم جهان از تاریخ و فرهنگ افغانستان، به فرانسه منتقل شود. حامد کرزی، با این درخواست موافقت کرد و همانطور که ذکر شد، محمولهای از آثار تاریخی افغانستان در یک مأموریت بسیار حساس به فرانسه منتقل گردید.
این آثار در سال ۲۰۰۶میلادی برای بار اول پس از امضای پروتوكول میان مسئولین فرهنگی افغانستان و فرانسه، در موزیم/ موزه «گی.می» فرانسه به نمایش گذاشته شد و مورد استقبال بازدیدکنندگان قرار گرفت. این گنجینه تاکنون، در كشورهای ایتالیا، هلند، آمریكا، كانادا، آلمان، انگلیس، استرالیا، جاپان و سوئد بر اساس توافقنامههای جداگانه با دولت افغانستان، به نمایش گذاشته شده است.
در حال حاضر، گنجینه باختر همچنان کشور به کشور و شهر به شهر میگردد تا رازهای ۲۰۰۰ هزار ساله خود را به جهانیان بازگوید. حاصل درآمد از برپایی نمایشگاههایی موقت گنجینه باختر و دیگر آثار تاریخی افغانستان، به خزانه دولت افغانستان سرازیر میشود که تاکنون میلیونها دالر از این بابت به دست آمده است.
به امید روزی که افغانستان بتواند خود از این میراث جهانی محافظت و نگهداری کند اما در حال حاضر به صلاح نیست که گنجینه باختر در افغانستان نگهداری شود زیرا از یکطرف دولت برای حفاظت آن ناتوان است و از طرف دیگر، برای نابودی آن، پنج رهزن اسلحه به دست کافی است تا آخرین میخ را بر تابوت تمدن طلایی بکوبد. درباره پروفیسور سریانیدی کاشف گنجینه باختر نیز باید عرض کنم که او پس از ۹۱ سال عمر به تاریخ ۲۳ دسامبر ۲۰۱۳ درست ۳۵ سال پس از کشف آثار طلا تپه که بدون شک مهم ترین دستاورد زندگی علمی او محسوب میگردد و اهمیت منحصربه فردی برای تاریخ افغانستان دارد، چشم از جهان فرو بست. تصاویر اصلی و بیشتر از گنجینه باختر را در اولین کامنت همین مطلب مشاهده فرمایید.
(محمد مرادی )